به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «با ماکیاولی در آوردگاه تاریخ» تالیف سیامک موسیوند از سوی نشر اندیشمند منتشر شد. جانمایه این کتاب، چالش سیاست و اخلاق و رابطه قدرت با این دو مقوله است.
این کتاب در هشت فصل تنظیم شده است، در فصل نخست سیری در اندیشههای ماکیاولی، مقدمهای بر نمایشنامه ماندراگولا، عطش قدرت، جنایت و ستم، توطئه و تزویر، پندار و کردار شهریار و اندرزها و هشدارها آمده است. بخش دوم به جهان در میانه هزاره دوم میلادی، خاندان مدیچی، اومانیسم، تاریخ ترکها و امپراتوری عثمانی، تیمور، فرصتی برای اروپا آمده است. بخش سوم نیز به ایرانزمین، پیش از مغول و سربداران پرداخته است. در بخش چهارم پیش زمینه ظهور صفویان، تبار شاه اسماعیل و آق قویونلوها و قره قویونلوها آمده است.
در بخش پنجم به سلاطین معاصر ماکیاولی، شاه اسماعیل و سلطان سلیم پرداخته شده و در بخش ششم تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، ایران و عثمانی، افسانهای به نام دولت ملی، صوفی و قدرت، همگرایی فرهنگی و خلاصهای از آنچه رفت آمده است. بخش هفتم کتاب شامل تغییر و تثبیت، جانشینان، ریشههای مشترک تصوف در ایران و عثمانی، تکرار تازیخ با تاریخ تکرار و دگرگونیهای تاریخی و اجتماعی است و در بخش هشتم کتاب به انسان، موضوع سیاست و اخلاق، ارزش، اخلاق، ترس، عدالت، آزادی، قدرت، کشاکش درون و سیاست و اخلاق پرداخته شده است.
کتاب «با ماکیاولی در آوردگاه تاریخ» در راستای چالش سیاست و اخلاق حاوی موضوعاتی همچون هجوم مغول و تاتار، سلاطین معاصر ماکیاولی، تاریخ ترکها و امپراطوری عثمانی، جنگهای ایران و عثمانی، یورش عثمانی به اروپا و تاثیر آن بر پیدایش دنیای نو، چالش سنت و مدرنیته، شیوه تولید آسیایی، اصطکاک و تعامل شرق و غرب، دلایل عقبماندگی مشرق زمین، علل افول امپراتوری اسلامی و عقیم ماندن دوران پرشکوه تمدن مشرق زمین، افسانهای به نام دولت ملی، تصوف و عرفان، صوفی و قدرت، ریشههای مشترک تصوف در ایران و عثمانی، افول کلیسا، انقلاب لوتر و اطلاحات کالون، پیشزمینههای شکلگیری سرمایهداری، دگرگونیهای تاریخی و اجتماعی، اومانیسم، اپوتونیسم، پوپولیسم، لومپنیسم، برخی عملکردهای حزب توده، راه رشد غیرسامایهداری، مصدق و ۲۸ مرداد، کشاکش درونی روان انسان، اخلاق فردی و اجتماعی و سیاسی، عدالت و آزادی است.
ماکیاولی کتابها و نمایشنامههای متعددی نوشته است اما دو کتاب مهم دارد که میتوان با مراجعه به آنها به اندیشههای او پی برد. شهریار معرفوترین کتاب ماکیاولی است. اثر مهم دیگر او با عنوان گفتارها ترجمه شده که عنوان دقیقی نیست. کتابها و مقالات بسیاری درباره ماکیاولی و اندیشههایش نوشته شده که هر کدام از این کتابها گوشهای از نظرات او را نمایان کردهاند. نگارنده سعی کرده با واکاوی اندیشههای ماکیاولی و با توضیح و تفسیر گفتههایش نماای جامعتری از تفکر او را به تصویر کشد همچنین در این کتاب کوشیده شده به بسیاری از پرسشهای متداول درباره اندیشههای ماکیاولی شاسخ داده شود.
نیکولو ماکیاولی (Niccolo Machiavelli) سال ۱۴۶۹ میلادی در یک خانواده متوسط دیده به جهان گشود. پدرش حقوقدان و از نوادگان یک خانواده قدیمی و معروف بود، وضع مالی بدی نداشت اما هنگام تولد ماکیاولی ورشکسته و فقیر شده بود. همین امر موجب شد ماکیاولی در دوران کودکی طعم تلخ فقر را بچشد. ماکیاولی در میانه هزاره دوم میلادی پا به عرصه گیتی نهاد. دوران زندگی او با نقطه عطف تحولات تاریخی و اجتماعی قرین بود، امری که ماکیاولی خود در پیدایش آن نقش تعیینکنندهای داشت. زمانه ماکیاولی هنگامه زایش دنیای نو، ایستایی مشرق زمین و پیشی گرفتن پرشتاب دنیای غرب است. نگارنده در این کتاب با واکاوی اندیشههای ماکیاولی، کشمکش مدام و بیپایان سیاست و اخلاق را نقد کرده و به تصویر میکشد.
درباره دوران کودکی ماکیاولی اطلاع چندانی در دست نیست. بعید است به علت فقر مالی از آموزش خوبی بهرهمند شده باشد و احتمالاً نتوانسته محضر اساتید معتبری را دریابد اما ظاهراً در نوجوانی تعدادی از کتابهای قدیمی را به زبانهای لاتین و رومی خوانده است. ماکیاولی در ۲۵ سالگی به خدمت دولت جمهوری فلورانس درآمد. چهار سال بعد به سمت رئیس دالانشای شورای ده نفره جمهوری فلورانس که از نظر مرتبه دیوان دوم جمهوری به حساب میآمد، منسوب شد. دوستیهای خانوادگی در این امر دخیل بود. آشنایی او با سیاست از همین ایام آغاز شد.
در ۳۱ سالگی (سال ۱۵۰۰ میلادی) به عنوان نماینده جمهوری فلورانس برای بحث و تبادلنظر در مورد اوضاع شهر پیزا به دربار لویی دوازدهم؛ پادشاه فرانسه رفت. ماکیاولی از سفر به دربارهای اروپا بسیار آموخت. این سفرها تجربیات گرانقدری برای او به ارمغان آورد.
او معتقد است قدرتمندان همواره در پی زورگویی هستند اما تنها توقع مردم این است که زور نشنوند از این رو پادشاهی که با کمک قدرتمندان به قدرت رسیده، کاری دشوارتر از کسی که به کمک مردم پادشاه شده است، پیش رو دارد. میگوید پادشاهی که به کمک اعیان و اشراف بر سر کار میآید چون وامدار اشراف است و این اشراف به او دسترسی آسانتری دارند باید همیشه به سخن آنان گوش فرادهد و همواره آنها را راضی نگه دارد. در چنین شرایطی به دلیل عادت اشراف به ظلم، مردم ممکن است از حکومت او ناراضی شوند اما اگر شهریار زیرک و با درایت و هشیار باشد، قادر است بین این دو گروه تعادل برقرار کند. او بر این باور است که «شهریار مردمی نه به مردانگی نیاز دارد و نه به بخت و اقبال، برای او زیرکی بس است.»
ماکیاولی معتقد است اساس تداوم فرمانروایی، داشتن باروهای استوار و بهخصوص حمایت مردمی است. میگوید به دلیل حمایت مردم، دشمنان معمولاً دوست ندارند با چنین حکومتی درگیر شوند.
ماکیاولی به انعطافپذیری و رفتار عاقلانه حاکمان و سرداران در لشکرکشیها و حفظ سرزمینهای تصرف شده اشاره میکند و غیر از آن را مردود میداند. او معتقد است اجرای هر امری بدون توجه به واقعیتهای موجود و اصرار بر اعمال نظر شخصی کار عاقلانهای نیست. میگوید: «اگر کسی نتواند به آرزویی برسد و باز به هر قیمتی در طلب آن باشد سزاوار نکوهش است.»
او بر این باور است که اگر وقوع جنگی اجتنابناپذیر باشد باید در جنگ پیشدستی کرد؛ زیرا به هر حال این جنگ روی خواهد داد. دودلی به ضرر ماست چون ممکن است زمان به نفع ما نباشد. او نحوه اداره کردن ممالک تسخیر شده را توسط رومیها مطلوب میداند. ماکیاولی پیشبینی و پیشدستی رومیها و استفاده آنها از ابزار قدرت را بسیار میپسندد. میگوید ممالک ضعیف را نباید از میان برد ولی نباید یک کارگزار مقتدر را بر این ممالک حاکم کرد چون ممکن است بعدها موجب دردسر شود.
کتاب «با ماکیاولی در آوردگاه تاریخ» تالیف سیامک موسیوند با ۴۷۴ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و بهای ۳۸۵ هزار تومان از سوی نشر اندیشمند به بازار کتاب آمد.
نظر شما