شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۱
روایت زندگی اسرارآمیز شکسپیر در رمان «همنت و جودیث»

اوفارل با نگارش این اثر به مسئله «زن بودن» در قرن شانزدهم نگاهی بسیار ظریف و تیزبین دارد و مهم‌ترین شخصیت غایب ادبیات انگلستان را از سایه‌ها بیرون می‌آورد و به او جان می‌بخشد.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - بیتا ناصر: ویلیام شکسپیر (۱۵۶۴–۱۶۱۶) نمایشنامه‌نویس، شاعر و بازیگر انگلیسی به‌عنوان یکی از نوابغ ادبیات جهان مطرح است؛ اما با وجود تعدد آثار و داستان‌های به‌جا مانده از این چهره‌ی سرشناس، حقایق منسجمی از زندگی او در دسترس علاقه‌مندان نبود؛ تا اینکه مگی اوفارل، نویسنده‌ای که شیفته و واله شکسپیر است و عمری را به مطالعه درباره او پرداخته، رمان «همنِت و جودیث» که درواقع اسامی دو فرزند شکسپیر است را منتشر کرد.

سولماز دولت‌زاده، مترجم این کتاب می‌گوید: «او (اوفارل) نه تنها بر جنبه‌های تاریخی زندگی اسرارآمیز شکسپیر نور می‌افکند، شخصیت زنی را که بی‌شک الهام بخش بسیاری از اشعار شکسپیر بوده و کمتر شناخته شده برجسته می‌کند.» با او هم‌کلام شدی تا کمی بیشتر درباره این کتاب و نویسنده‌اش بدانیم.

در وهله‌ی نخست درباره شخصیت‌ها، نوع روایت و فضای رمان «همنِت و جودیث» نوشته‌ی مگی اوفارل (نویسنده‌ی انگلیسی_ ایرلندی) که با ترجمه‌ی شما و به همت انتشارات آفتابکاران به چاپ رسیده است، توضیح دهید.

قصه‌ی «همنت و جودیث» در فضای انگلستان قرن شانزدهم می‌گذرد. اوفارل طی این رمان دلدادگی شکسپیر و اگنس، دختری بزرگ‌تر از شکسپیر را روایت می‌کند که ثمره‌اش می‌شود سه فرزند به نام‌های سوزانا، همنت و جودیث. بخش اعظمی از داستان زنی را به تصویر می‌کشد که شباهتی به زنان روزگار خود ندارد، زنی یگانه که بیشتر از آنکه با شهر و مردمان معمولی خو گرفته باشد، با طبیعت و درختان و گیاهان پیوند دارد، عقاب دست‌آموز دارد و جسور و بی‌باک و خودساخته است. تمرکز اوفارل به جای شکسپیر بر روی زنی است که رابطه و عکس‌العمل‌اش با مرگ به واسطه‌ی پیوند عمیقش با زندگی با انسان‌های دیگر متفاوت است، زنی که درمانگر است، گیاهان دارویی و زنبور پرورش می‌دهد، زنی که جزئیات زندگی را با تمام وجود درک می‌کند، همان جزئیاتی که روزمرگی‌های زندگی باعث می‌شود بسیاری آنها را حس نکنند و نبینند. بی‌اغراق می‌توان گفت اوفارل وزن این رمان را بر شانه‌های اگنس قرار داده است. اگنس که نقش محوری را در رمان ایفا می‌کند، در هنگامه‌ی همه‌گیری طاعون فرزندش را از دست می‌دهد و مسئله «بودن یا نبودن؟» بندبند وجودش را به لرزه در می‌آورد. به نظرم اوفارل با نگارش این اثر به مسئله «زن بودن» در قرن شانزدهم نگاهی بسیار ظریف و تیزبین دارد و مهم‌ترین شخصیت غایب ادبیات انگلستان را از سایه‌ها بیرون می‌آورد و به او جان می‌بخشد. این رمان بیشتر از آنکه درباره‌ی مرگ و سوگ از دست دادن عزیزی باشد، به فلسفه‌ی زندگی، زن، و طبیعت می‌پردازد. اوفارل به نظرم با نگارش این رمان با نگاهی عمیق به مسئله مرگ، به ستایش زندگی پرداخته است.

6048756821717532979_121.jpg

با توجه به موضوعی که اوفارل در کتاب «همنِت و جودیث» به آن پرداخته، برخی معتقدند که می‌توان از این اثر به عنوان رمانی تاریخی یاد کرد. نظر شما دراین‌باره چیست؟

«همنت و جودیث» علاوه‌بر جنبه‌ی تاریخی‌اش یک رمان چندلایه محسوب می‌شود. در وهله‌ی نخست، خواننده تصور می‌کند روایتی می‌خواند بر اساس زندگی خانوادگی شکسپیر و خانواده‌اش در استرتفورد انگلستان قرن شانزدهم. اما اوفارل که از شانزده‌سالگی به خاطر شیفتگی‌اش به سخن‌سرای آون کتابخانه‌ها و کتاب‌های مربوط به او را بلعیده است، اثری خلق می‌کند چندلایه و به مفاهیم متعددی طی روایت خود می‌پردازد. او نه تنها بر جنبه‌های تاریخی زندگی اسرارآمیز شکسپیر نور می‌افکند، شخصیت زنی را که بی‌شک الهام بخش بسیاری از اشعار شکسپیر بوده و کمتر شناخته شده برجسته می‌کند. اما فراموش نکنیم که به نقل از خود اوفارل شخصیت‌های رمان برآمده از تخیل اوست. درعین‌حال، با در نظر گرفتن مطالعات و پژوهش دقیق اوفارل از آثار، زندگینامه، و مستندات مربوط به شکسپیر شاید بتوان این روایت را نزدیک به زندگی شکسپیر در نظر گرفت.

از آنجایی که اطلاعات زیادی درباره بخش‌هایی از زندگی شخصی شکسپیر در دسترس نیست، این اثر تا چه میزان می‌تواند برای مخاطبان آثار کلاسیک _به ویژه آثار این نمایشنامه نویس، شاعر و بازیگر_ خواندنی باشد؟

اوفارل در گفت‌وگوهایش در گردهمایی‌های ادبی می‌گوید؛ همه‌ی آثار شکسپیر، چندین زندگینامه، تفسیر، نقد و هر آنچه به شکسپیر مربوط می‌شده، خط‌به‌خط خوانده است. برای آشنایی بیشتر مدت زیادی را در محل زندگی شکسپیر سپری کرده، به خانۀ همسر و سه فرزند او که درحال‌حاضر به موزه تغییر کاربری داده شده سر زده و از آنچه دیده و شنیده و خوانده برای فضاسازی داستانش استفاده کرده است. همچنین فرهنگ، آداب و سنن، پوشاک، خوراک و زبان رایج قرن شانزدهم را به دقت مطالعه کرده و با کمک ویراستاران و زبان‌شناسان زبانی برای رمانش برگزیده که نه از زبان قرن شانزدهم فاصله‌ی زیادی داشته باشد و نه با زبان مدرن امروزی بیگانه باشد. او برای درک بهتر شخصیت زن داستان دست آموز کردن پرنده‌ی شکاری را می‌آموزد. در نتیجه، آنچه در این اثر می‌خوانیم به مدد پژوهش‌های اوفارل می تواند سندی باشد بر منبع الهام این نمایشنامه‌نویس. به‌علاوه، این رمان نمایشنامه هملت و شرایط اجرا و فضا و سالن نمایش آن زمان را آنچنان زیبا و ملموس توصیف می‌کند که خواننده حس می‌کند در زمان سفر کرده و فرود آمده بین جمعیتی انبوه که مات و مبهوت و در سکوت به تماشای روحی نشسته‌اند که قرار است آنها را با جهان پس از زندگی پیوند بزند و وادارشان کند به بودن خود بیاندیشند.

از ویژگی‌های داستان‌نویسی مگی اوفارل بگوئید.

مگی اوفارل برای رمان «همنت و جودیث» موفق به دریافت جایزه ادبیات داستانی Women’s Prize در سال ۲۰۲۰ شد و شخصاً او را مستحق دریافت جایزه‌های بیشتری برای این رمان می‌دانم. یکی از دلایلم قلم شیوا و روان او در توصیف وقایع تاریخی آمیخته با صنایع ادبی است. برای مثال توصیف اوفارل از جزئیات دقیق شیوه‌ی زندگی، نوع پوشش، غذاها، بوها، و آداب و رسوم، قدرت و توانایی زنان در سایه در اداره‌ی امور منزل و کمک به کسب درآمد خانواده در قرن شانزدهم، و حتی عادت‌ها و وقایع معمولی یک خانواده، به نظرم به لحاظ تاریخی و البته ادبی اهمیت بسیاری دارد. یعنی اوفارل با یک تیر چندین نشانه را هدف گرفته است. اوفارل نویسنده‌ای است با شاخک‌های بسیار حساس، حس می‌کند، می‌بیند، از نگاه یک پسربچه‌ی یازده‌ساله و زنی خارق‌العاده جزئیاتی را با ما درمیان می‌گذارد که شاید به نظر اتفاق ساده‌ای باشند اما نیاز به تعمق دارند. اوفارل بی‌هیچ تکلفی ما را به مهمانی و ضیافت شخصیت‌های رمانش دعوت می‌کند، می‌گذارد شادی‌ها و عشق آنها قلب ما را هم بلرزاند، می‌گذارد شریک سوگواری‌هایشان شویم. برخی از تصاویری که رمان خلق می‌کند تا مدت‌ها با خواننده می‌ماند، بخصوص اگر عزیزی را دوست بداری و به او عشق بورزی، اگر عزیزی را از دست داده باشی و فقدانش را همواره جایی در ذهنت حس کنی، اگر زن یا مردی در سایه باشی با روحی به آزادمنشی عقاب. اوفارل در توصیف فضاها و حرکات شخصیت‌ها چنان دقیق و واضح است که اگر صفحاتش تصاویر نقاشی شده بودند در سکوت هم همان تأثیر را بر مخاطب می‌گذاشتند. او در آمیختن تم‌های مختلف به صورت هم‌زمان بسیار چیره‌دست است. سفره‌ای الوان می‌گشاید از سوگواری، مرگ، زندگی، طبیعت، مادر بودن، درد و رنج تولد، عشق، و ادبیات.

بعد از «همنت و جودیث» چه ترجمه‌ای از شما به بازار خواهد آمد؟

این کتاب در حال حاضر به چاپ دوم رسیده و با طرح جلدی متفاوت و بسیار جذاب توسط نشر آفتاب‌کاران تجدید چاپ شده است. ترجمه‌ی دو اثر دیگر قرار است به زودی توسط نشر آفتابکاران چاپ شوند که در مرحله اخذ مجوز هستند. یکی کتاب «گرگ و میش» اثر فرانسیسکو شونیل حوزه از ادبیات فیلیپین است که به گمانم برای اولین بار به جامعه‌ی ادبی ایران معرفی می‌شود. گرگ و میش اولین جلد از یک مجموعه‌ی پنج جلدی است که با استفاده از مضامینی همچون بی‌عدالتی، فقر، بی‌سوادی، فاصله‌ی طبقاتی، استعمار اسپانیا و البته آمریکا خواننده را با شکل‌گیری تاریخ معاصر فیلیپین، فرهنگ و روحیه ملی مردم این سرزمین آشنا می‌کند. از آنجایی که اطلاعات ما از ادبیات، تاریخ، فرهنگ و مردم فیلیپین در ایران محدود است، نشر این اثر بی‌شک دریچه‌ی نوینی می‌گشاید به دنیایی ناشناخته.

کتاب دیگری که به همت نشر آفتابکاران چاپ خواهد شد، «آن دوست» اثر سیگرید نونز، بانوی نویسنده‌ی آمریکایی است که اخیراً فیلم «اتاق کناری» با اقتباس از کتاب «بر تو چه می‌گذرد» او به نمایش درآمده و در جشنواره‌ی ونیز موفق به دریافت جایزه شده است. این کتاب نیز همچون سایر کتاب‌های نونز از عمق بسیار زیادی برخوردار است و به ملالت‌ها و رنج‌های انسان تنها شده‌ی عصر ما می‌پردازد. جا دارد از مدیر نشر آفتابکاران، آقای تهوری، برای خلق فرصت چاپ این دو اثر ارزشمند تشکر کنم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین