چاپ نخست جلد پنجم كتاب «شرحالاصول منالكافي (كتابالحجة)» تأليف صدرالدين محمد شيرازي (ملاصدرا) با نظارت آيتالله سيدمحمد خامنهاي و با تصحيح، تحقيق و مقدمه سبحانعلي كوشا از سوي انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا منتشر و روانه بازار نشر شد._
درباره جايگاه كتاب كافي و مقام شامخ مولف آن در عرصههاي معارف اسلامي، شرحهاي نوشته شده بر آن، موقعيت شرح ملاصدرا در ميان آنها و نيز جايگاه بلند صدرالمتالهين در حكمت، فلسفه، تفسير و حديث، در مقدمه جلدهاي اول و سوم، مصححين به تفصيل، تحقيقات ارزنده و توضيحات كافي ارائه كردهاند.
اما اثر حاضر، كتاب حجت نام دارد كه سومين كتاب از كتابهاي كافي و داراي 46 باب است كه ملاصدرا تنها براي 10 باب آن شرح نوشته و شرح حديث اول باب 11 را شروع كرده، ولي موفق به اتمام آن نشده است و ظاهرا قبل از اتمام آن وفات يافته است.
ملاصدرا در مقدمه كتاب حجت ميگويد: «كساني به حقيقت هدايت خواهند شد كه از عقل و شرع توامان بهرهگيرند و هر دوي آنها را محترم شمارند. جماعتي كه انوار حكمت و دين را از مشكاة نبوت و ولايت اقتباس نمايند، اهل حق و يقينند و خداوند آنان را از ميان بندگان خالص خود برگزيده و از انوار هدايت خود بر آنان بخشيده است تا حقايق دين و شريعت، و اسرار كتاب و سنت بر آنان كشف شود، و از حجتهاي ناطق خداوند پيروي نمايند. پس آنان با پيروي از اين حجتها به اسرار علم و يقين رسيده، و با بصيرتهاي خود، انوار كتاب الهي و اخبار اولياي معصوم را درك نمودهاند و به تلفيق ميان مقتضاي شرايع و موجبات عقول آگاهي يافتهاند و ميدانند كه هيچ تضادي بين شرع منقول و حق معقول نيست.
و اما كساني كه جمود بر تقليد و پيروي از ظواهر كتاب و سنت را واجب دانسته، و به عقل بها نميدهند، داراي عقول ضعيف و بصيرتهاي قليلند. و نيز كساني از متفلسفه و غلاة معتزله كه شرع را با عقل در تضاد ميبينند و آن را طرد ميكنند، خيالبافان بيمنطق ميباشند. هر دوي اينان از صراط مستقيم دورند و به افراط و تفريط گرفتار.
مثال عقل مانند چشمي است سالم و دور از آفات و دردها، و مثال قرآن مانند خورشيدي است پخشكننده نور، كسي كه به نور قرآن و خبر اكتفا كرده و از عقل اعراض نمايد، بدان ماند كه پلكهاي خود را بسته و از نور خورشيد و ماه دوري كند و بين او و نابينايان فرقي نخواهد بود.»
سبحانعلي كوشا در مقدمه كتاب حاضر، درباره حجتهاي الهي مينويسد: «خداوند دوگونه حجت دارد: حجت ظاهر و مكشوف، حجت باطن و مستور. حجت ظاهر براي اهل حواس و مردمان عامي است، و حجت باطن براي اهل عقول و خواص. اثري كه يك معجزه محسوس در نفوس عوام دارد، هزاران استدلال و برهان ندارد. و تاثير يك برهان عقلي در باب ايمان و اعتقاد، نزد خواص، بالاتر از تاثير هزار معجزه ميباشد.
پس انبياء و اولياء -سلامالله عليهم- با كرامات و معجزات خود، حجتهاي خدايند بر خلق خدا، و براهين عقلي و انوار الهي، حجتهاي خداست براي خود انبياء و باطن آنان.
در كتاب حجت استدلال ميشود كه حجت براي مردم ضروري است و زمين از حجت خالي نيست و پيامبران همان حجتهاي خدايند با مراتب مختلف و امامان خلفاي خدايند در زمين.»
ثقةالاسلام كليني، محمدبن يعقوببن اسحاق رازي، رئيس محدثين علماي اماميه در «ري» كه در ثبت و ضبط احاديث، بيشتر از ديگران مورد اعتماد و اطمينان بوده است، نخستين مجموعه كامل احاديث شيعه اماميه را در مدت 20 سال در سه قسمت تدوين كرده است؛ «اصول»؛ «فروع» و «روضه». اصول كافي مشتمل است بر كتاب عقل و جهل، توحيد، حجت، ايمان و كفر، دعا و فضل قرآن و كتاب عشره. فروع كافي حاوي 26 كتاب است از طهارت تا كفارات. روضه كافي هم يك مجلد و در مجموع تعداد 16199 حديث است.
اين كتاب از همان آغاز مورد عنايت دانشپژوهان اسلامي بوده است. ابوالعباس احمدبن علي نجاشي(متوفي 450 هجري قمري) گويد: «من به مسجد لؤلؤيي، كه همان مسجد نفطويه نحوي است رفت و آمد ميكردم، عدهاي از اماميه را ديدم، كه كتاب كافي را بر ابيالحسين احمدبن احمد كوفي كاتب، قرائت ميكردند.» خلاصه آنكه اين كتاب، مدار عمل اصحاب اثني عشريه بوده است. همين امر موجب شد تا بر اين كتاب شريف بيش از 60 شرح و حاشيه و تعليقه و ترجمه پديد آيد و مطالب مهمه آن توضيح داده و مشكلات آن حل شود و بر مباحث نظري آن اقامه برهان و استدلال شود.
از اين ميان چهار شرح از شروح كافي داراي اهميت خاصياند:
1ـ شرح اصول كافي از حكيم متاله، صدرالدين شيرازي (متوفي 1050 هجري قمري) يعني همين نسخه موجود. صدرا كتاب اصول كافي را از اول تا كتاب «الحجة» شرح كرده و موفق به اتمام آن نشده است. او اين شرح را به مذاق و مشرب فلسفي خويش ساخته است. از صفحه 264 نسخه دستنويس چنين بدست ميآيد كه صدرالمتالهين به هنگام نوشتن اين شرح 65 ساله بوده است.
2ـشرح اصول كافي(مرآةالعقول) از علامه مجلسي، محمدباقربن محمدتقي(متوفي 1111 هجري قمري). مجلسي در اين شرح گزينهاي از آراء صدرالمتالهين و ملامحسن فيض، و ديگران را به هنگام بيان احاديث آورده است.
3ـ شرح اصول كافي(وافي): از ملامحسن فيضكاشاني(متوفي 1091هجري قمري) شاگرد و داماد ملاصدرا. آراء فيض در اين شرح نزديك به راي صدرالمتالهين است.
4ـشرح مولي محمدصالح مازندراني(متوفي 1080 هجري قمري). شارح در اين كتاب به رد و نقض آراء ملاصدرا پرداخته است.
كتاب شريف «كافي» تاليف ثقةالاسلام محمدبن يعقوب كليني(متوفي 329 قمري) در طي 20 سال و در 34 جزء (اصول، فروع و روضه) شامل بيش از 16 هزار حديث، تدوين شده و از حيث قدمت، جامع بودن و كثرت احاديث و ترتيب خاص، اعتبار روايات و شامل بودن بر معارف الهي و اخلاق و احكام، سرآمد كتابهاي حديثي شيعه است و از روزگار تأليف تاكنون، همواره مورد استناد و استفاده فقها و مولفان كتابهاي معارف ديني و اخلاق در حوزههاي علمي شيعه بوده است.
در كتابهايي كه پس از تاليف كافي به قلم اعاظم دانشمندان شيعه نگارش شده، همواره از آن تمجيد و نسخههاي آن در همه دورهها موجود بود و در اجازاتي كه علما و محدثان و فقها براي يكديگر مينوشتند، كافي به عنوان يك اثر شناخته و مشخص ياد شده و با قرائت آن نزد يكديگر، به اتقان نسخههاي آن ميپرداختهاند.
كتاب كافي در نزد اصحاب اماميه داراي اهميت و جايگاه ويژهاي است. شيخ مفيد رحمةالله(متوفي 413 قمري) در كتاب «تصحيحالاعتقاد» مينويسد: «كتاب "كافي" از بلند مرتبهترين كتابهاي شيعه و از پرفايدهترين آنهاست».
نجاشي رحمةالله(متوفي 450 قمري) نيز در كتاب «رجال» خود مينويسد: «كليني در زمان خود در ري، شيخ اصحاب ما بوده و كتاب خود را كه نامش "كافي" است، در مدت 20 سال تاليف كرده است».
از قول شهيد اول رحمةالله(متوفي 786 قمري) در «بحارالانوار» هم اين نظريه به چاپ رسيده است: «"كافي" در حديث، تاليف شيخ ابوجعفر كليني است كه مانند آن در كتابهاي حديثي شيعه تاليف نشده است».
صدرالمتالهين(ره) نيز در «شرح كافي» مينويسد: «بهترين احاديث و گفتارهايي كه از اهلبيت(ع) براي ما روايت شده، احاديث كتاب "كافي" تاليف امينالاسلام و ثقةالانام، شيخ عالم كامل، مجتهد بارع فاخر، محمدبن يعقوب كليني ـاعليالله قدره و انار فيالسماء بدرهـ است».
كافي كتابي است كه بر اصول كامل مذهب شيعه و ديانت حقه اسلامي استوار است و اصول و فروع مذهب اماميه و ديانت اسلام را آشكار ساخته است. اصول كافي به عنوان كليات آثار و اخبار مذهبي شيعه در اول عصر غيبت امام زمان(عج) و نهاني مصدر علم، تاليف شده و در ميان كتابهاي مذهبي، خورشيدي درخشان و پر فروغ بهشمار ميرود.
در اين كتاب، اساس تعليمات مذهب و دينداري بر پايه خردمندي، تعقل، دانش، علم و بصيرت كامل نهاده شده و اين اثر همزمان با مرجعيت نواب خاص امام عصر(عج) در افق تعليمات شيعه به عنوان يك مرجع عمومي و براي وظيفهشناسي در همه ادوار آينده تا ظهور امام زمان(عج) تهيه شده است.
پيش از شرح صدرالمتالهين شيرازي، چند نفر از علماي بزرگ شيعي، «كافي» يا بخشي از آن را شرح كردهاند كه ميرسيدحسين مجتهد كركي(متوفي 1001 قمري)، شيخ محمدعليبن محمد بلاغي(متوفي 1005 قمري)، ملاعبدالله تستري(متوفي 1021 قمري)، شيخ محمد فرزند صاحب معالم(متوفي 1030 قمري)، شيخ علي نواده صاحب معالم، ملامحمد امين استرآبادي؛ صاحب فوائد مدينه(متوفي 1036 قمري) و ميرداماد(متوفي 1040 قمري) از آن جملهاند.
آيتالله سيدمحمد خامنهاي، رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا در بخشي از جلد اول كتاب «ملاصدرا، زندگي، شخصيت و مكتب صدرالمتألهين» درباره شخصيت ملاصدرا مينويسد: «ملاصدرا در سال 979 هجري قمري چشم به جهان گشود. وي علاوه بر داشتن شرايط خانوادگي و اجتماعي مساعد، كودكي هوشمند و پراستعداد بود. آنچه كه بعدها به اثبات رسيده، همان استعداد شگرف و هوش و درك بسيار اين كودك، همراه با ذوق و لطافت طبع شاعرانه و قدرت منطق و تعلق و استدلال اوست و از جهت سلامت نفس و دينباوري و تعبد و التزام به احكام شرع و انجام مستحبات و عبادات و اعمال خير و نيكوكاري نيز كردار و گفتار او گواه و خانواده و پدر او دليل آن ميباشند و هر يك از كتب او آيينهاي است كه در آن ميتوان علاوه بر حكمت و منطق و فلسفه و بينش عميق فلسفي و عرفاني، آثار صفاي نفس و خوش سيرتي و اعتقاد و التزام و تعبد واقعي نسبت به شرع و احكام شرعي و پايبندي شديد به اخلاق و منش فرزانگان را مشاهده كرد».
صدرالدين محمد قوامي شيرازي، تنها فرزند پسر خانوادهاي بزرگ و سرشناس بود كه در شيراز مركز استان فارس همواره در مناصب ديواني و درباري كار ميكردند و به ديانت و مذهب و فضل و احسان و نيكوكاري شهرت داشتند. پدر وي خواجه ابراهيمبن يحيي قوامي است كه گفته ميشود در دستگاه حكومت محلي فارس، شغل وزارت داشت.
صدرالمتالهين(ره) از 34 جزء كافي فقط به شرح بخشي از اصول كافي يعني جزء اول(كتاب عقل و جهل)، جزء دوم(كتابالعلم)، جزء سوم(كتابالتوحيد) و بخشي از جزء چهارم(كتابالحجة) توفيق يافته است. چند نفر از كساني كه پس از او كافي را شرح كردهاند ـمانند ملاصالح مازندراني، علامه ملا محمدباقر مجلسي، ملاخليل قزويني و ملامحسن فيضكاشانيـ يكي از مصادر و منابعشان؛ شرح كافي ملاصدرا بوده است.
پايان تاليف بخشي از شرح ملاصدرا بر كافي، سال(1044 قمري) و وفات آن بزرگوار(1050قمري) است، بنابر اين تاريخ تاليف بقيه آن بايد بين سالهاي 1044 تا 1050 باشد.
از آنجا كه اين اثر گرانقدر همواره مورد توجه حوزههاي علمي شيعه بوده، نسخههاي خطي فراواني از آن در كتابخانههاي ايران و خارج از ايران موجود است. در كتابشناسي جامع ملاصدرا(چاپ انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا) 72 نسخه از اين اثر يا بخشي از آن معرفي شده است.
درباره سال درگذشت صدرالمتالهين نيز اگرچه سال 1050 قمري مشهور است، ولي مؤيدي ندارد، اما سال 1045 قمري كه نوه دختري او علامه فرزانه، علمالهدي فرزند فيض كاشاني نوشته است؛ مؤيدات بيشتري دارد. ملاصدرا در سفر حج و در بصره وفات كرد و او را به نجف بردند و در صحن اميرالمومنين علي(ع) به خاك سپردند.
اين اثر كه در 11 باب به سامان رسيده، توسط حكيم صدرالمتألهين شيرازي شرح و تفسير شده كه عبارتند از:
باب اول: ضروري بودن حجت.
باب دوم: طبقات انبياء و رسولان و ائمه.
باب سوم: فرق بين رسول و نبي و محدث.
باب چهارم: حجت خدا بر خلق تمام نميشود مگر با امام.
باب پنجم: زمين از حجت خالي نيست.
باب ششم: اگر در روي زمين فقط دو نفر باشند يكي از آندو حجت خداست.
باب هفتم: معرفت امام و رجوع امور ديني به او و تسليم شدن بر امر او.
باب هشتم: اطاعت از امامان واجب است.
باب نهم: امامان شهداي خدايند بر خلق.
باب دهم: امامان، همان هدايت كنندگانند.
باب يازدهم: امامان، اولياي امر خدا و حافظان علم او هستند.
چاپ نخست كتاب «شرحالاصول منالكافي (جلد پنجم)» در شمارگان 2000 نسخه، 373 صفحه (گالينگور) و بهاي 81000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما