علي رضا پنجهاي، معتقد است كه صدا و سيما، در برنامههاي ادبي خود به معرفي چهرههايي نه چندان مطرح پرداخته و همان چهرهها را نيز به گونهاي نادرست مطرح كرده است و اين مساله نتیجه عدم استفاده صدا و سيما از مشاوران ادبي متخصص است.
وي با انتقاد از عدم توجه صدا و سيما به چهرههاي ادبي مستقل، يادآور شد: متاسفانه در رسانه ملي هيچ اثر و نشاني از شاعران خوب شهرستاني و دور از پايتخت نيست.
پنجهاي با اشاره به اين كه مردم از هنرمند انتظار ندارند حرفي بگويد كه همه ميگويند، افزود: صدا و سيما در همين محدودهاي كه براي خود تعريف كرده هم، اگر بخواهد ميتواند بسيار بهتر، موثرتر و مفيدتر كار كند.
وي شرط ايجاد شرايط مناسب در برنامههاي ادبي صدا و سيما را استفاده رسانه ملي از كارشناساني دانست كه بتوانند نقش مفصل را بين رسانه و شاعران مستقل ايفا كنند و اضافه كرد: رسانه ملي نبايد از افراد شعارزاده به عنوان کارشناس ادبی استفاده كند، چون ماهیت ادبیات با شعار مغایر است.
پنجهاي در ادامه با اشاره به مطبوعات مستقل گفت: متاسفانه در مطبوعات نيز انتظاري كه جامعه روزنامهخوان دارند برآورده نميشود. گويي همه دبيران سرويس ادبي از يك دفترچه تلفن با 10 تا 12 شاعر كپي كردهاند و همين دفترچه را نیز در اختيار ديگر دبيران سرويسهاي ادبي قرار ميدهند.
وي يكي از بزرگترين آفتهاي روزنامههاي سراسري را عدم شناخت خبرنگاران و دبيران سرويس ادبي از شاعران بزرگ شهرستاني دانست.
پنجهاي خاطرنشان كرد: وقتي به اسامي شاعراني كه در روزنامهها مطرح ميشوند بنگريد، متوجه ميشويد كه اكثرا افرادي هستند با حاشيهاي پررنگتر از اصل. وقتي شاعران شهرستاني اين قضايا را ميبينند، از مطبوعات ادبي دوري ميكنند.
وي نتيجه اين روند را در اين دانست كه توليدات چهرههاي «ژورناليستي» و نه چهرههاي اصلي ادبيات به دست خوانندگان ميرسد و اضافه كرد: خوانندگان نيز به واسطه معرفي روزنامهها به سراغ مجموعههاي شعر اين افراد ميروند و چون اين افراد، شاعراني درجازن هستند، خواننده از شعر امروز مايوس ميشود.
مسوول بخش شعر خانه فرهنگ گيلان كه فعاليت زيادي در دعوت از چهرههاي مختلف ادبي و برگزاري سمينارهاي ادبي در شهر رشت دارد، بر اين نكته تاكيد كرد كه گزارش و قرائت غلطي از روند سير ادبيات در دهه 70 توسط روزنامهها و مطبوعات به مردم ارايه شد.
وي مسوول ارايه چنين گزارش غلطي را، شاعران نوآمده و عجولي معرفي كرد كه توسط برخي نشريات مطرح شدند و گفت: گويا اين افراد با نشريات عقد اخوت بسته بودند و نشريات هم خود را ملزم ميدانستند كه آنها را به عنوان نمايندگان ادبیات در دهه 70 معرفي كنند. بخش عمدهای از دلزدگی جامعه کتابخوان امروز از شعر نیز به همین مساله بازمیگردد.
نظر شما