قباد آذرآيين «چه سينما رفتني داشتي يدو» را منتشر ميكند
روايتي ديگر از رنج انسان جنوبي در روزهاي جنگ
قباد آذرآيين كه «چه سينما رفتني داشتي يدو؟!»، مجموعه داستان تازهاش را به ناشر سپرده است، گفت: دلنگرانيهاي انسان جنوبي با نگاه به اختصاصات فضاي بومي و نسبت او با تبعات جنگ، از محورهاي غالب اين كار است؛ ضمن آنكه ماجراي سينما ركس نيز موضوع يكي از داستانهاي مهم كتاب است.\
وي از آماده شدن مجموعه داستان جديدش براي انتشار خبر داد و موضوع آن را اينگونه توصيف كرد: يكي از داستانهاي مجموعه داستان «چه سينما رفتني داشتي يدو؟!» درباره سينما ركس آبادان است و در حقيقت مرثيهاي براي هموطناني است كه در آن سينما جان خود را از دست دادهاند.
وي افزود: اين داستان درباره نوجواني است كه آنجا كشته ميشود و روايتي از ماجراي مرگ او از زبان دوستش، در داستاني از اين كتاب آمده است؛ در حالي كه بيان دلواپسيها و دگرگونيهاي روحي و زندگي مردمي كه در حوادث جنگي محتوم است، محور بخش مهمي از برخي داستانهاست.
نويسنده «هجوم آفتاب» اضافه كرد: داستانهاي ديگر اين كتاب نيز با نگاه بومينگري نوشته شده و حال و هواي جنوب كشور، بخش مهمي از اتفاقات آنهاست. خلقيات همراه با ويژگيهاي زباني مردم جنوب نيز از ديگر نكات مورد توجه در اين آثار است؛ اين در حالي است كه تبعات جنگ و طرح ديدگاههاي درباره نسبت دروني مردم با جنگ، از وجوه غالب بر همه داستانها به شمار ميآيد.
آذرآيين در پاسخ به اين سوال كه در اين كتاب نسبت به كتاب قبليتان تا چه حد از زبان و گويش بومي بهره بردهايد؟ گفت: در اين كتاب گويش آباداني وجه غالب دارد. اين گويش را مثلا تهرانيها و هموطنان ديگر درك ميكنند و به همين دليل از شكل روان آن در نگارش كتاب استفاده كردهام.
«چه سينما رفتني داشتي يدو؟!»، كه در برگيرنده 13 داستان كوتاه است، هفته گذشته براي چاپ به انتشارات افكار سپرده شد.
نظر شما