به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، دومین نشست «شاهنامهپژوهی» با موضوع «بازخوانی داستان رستم و سهراب از نگاهی دیگر» با حضور مرجان فولادوند، نویسنده، پژوهشگر و عضو هیات مدیره بنیاد فردوسی، شیرین امامی، از بانوان نقال، یاسر موحدفرد، دبیر نشست و دیگر علاقهمندان این حوزه دیروز(15 تیر) در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست امامی داستان «آشنایی رستم و تهمینه» و همچنین «تولد سهراب» را برخوانی کرد.
فولادوند، سخنران این نشست در ابتدا به بخشی از نظرات ابوالفضل خطیبی در نشست پیشین مبنی بر اینکه رستم، سهراب را شناخته اما او را کشته است اشاره کرد و گفت: خطیبی نیز تاکید دارد اگر چنین مسئلهای را در داستان «رستم و سهراب» بپذیریم یکی از پایههای تراژیک داستان از بین میرود. برهمین اساس باید تصور کنیم که رستم، سهراب را نمیشناخته است.
وی افزود: اما با نگاهی دیگر به داستان «رستم و سهراب» میتوان نشانههایی را پیدا کرد که رستم، سهراب را شناخته است.
این پژوهشگر با تاکید بر این موضوع که همواره تلاش میکند تا بفهمد اساطیر چگونه شخصیت مارا میسازند اظهار داشت: اسطورهشناسان معتقدند اساطیر هرگز نمیمیرند و مدام بازآفرینی میشوند. همچنین هر ملتی شبیه اسطورههایش است. من به دنبال پاسخ این سووال که در کجای داستان شاهنامه قرار دارم و هنگامی که توران به ایران حمله میکند مردم در کجای داستان جای دارند بارها شاهنامه را خواندهام.
وی در ادامه درباره لزوم بازخوانی داستانهای کهن توضیح داد: برخورد با یک متن هنری هیجانانگیز است؛ چراکه سرشار از نشانههاییاست که گاه با یکدیگر متضادند. اثر هنری برخورد یگانه را نمیپذیرد. یکی از رازهای جاودانگی این آثار نشانههایی است که برجای میگذارند و بازخوانیهای دوباره را میطلبند. در این خوانش دوباره یک متن هنری ما همواره منتظریم که آن متن بازهم ما را شگفتزده کند.
فولادوند معتقد است در داستان «رستم و سهراب» به همان نسبت که نشانههایی از اینکه رستم، سهراب را نمیشناخته موجود است. نشانههایی نیز وجود دارد که رستم، سهراب را میشناخته است. اگر به این نشانهها توجه کنیم با داستانی هولناک روبرو هستیم از رنج پهلوانی که میان عاطفه انسانی و وظیفه پهلوانیاش باید یکی را انتخاب کند.
وی آغاز سرنوشت پهلوانی رستم را همزمان با تولد او خواند و تشریح کرد: ماجرای تولد سهراب نیز همچون تولد رستم است. همچنین رستم میداند که پهلوانی از ترکان به ایران حمله کرده که همانند اوست و حتی با شنیدن توصیفاتی از او حدس میزند که پسرش باشد؛ چراکه فراموش نکرده است همسر و فرزندی در سمنگان دارد. حتی گردآفرید زمانیکه سهراب را میبیند میگوید او قطعا از ترکان نیست.
این نویسنده ادامه داد: با وجود تمامی این نشانهها رستم با سهراب میجنگد و هربار که سهراب از اومیپرسد تو رستم هستی این مسئله را انکار میکند. از نظر اساطیری نان نیمی از شخصیت ماست. پهلوانان در مقابل یکدیگر گاهی نامشان را پنهان میکردند اما در مواقعی که احساس برتری داشتهاند برای مرعوب کردن طرف مقابل نامشان را میگفتند. در حقیقت نام یک ابزار بوده است.
وی با تاکید بر این امر که ما با دو رستم یکی رستمی که انسان و دیگری رستمی که جهان پهلوان است روبرو هستیم گفت: پهلوانان در تاریخ همراه قربانی هستند. در این داستان نیز مردم در پشت رستم پناه گرفتهاند و توقع دارند این پهلوان از آنها دفاع کند. اما اینبار روح و قلب رستم است که به خاطر نجات مردم قربانی میشود. پهلوانان از یک سو موجوداتی برگزیدهاند اما از سوی دیگر به دلیل سرنوشت پهلوانی خود مجبورند رنجهایی را تحمل کنند.
فولادوند به هدف سهراب از جنگ با ایران اشاره و تصریح کرد: سهراب با نیت صلح و خاتمه دادن همیشگی جنگ ایران و توران، پیدا کردن رستم و بر تخت پادشاهی نشاندن پدرش به ایران حمله میکند اما تنها مادرش از این هدف او آگاه بوده است. از سوی دیگر هنگامی در مقابل لشکر ایران قرار میگیرد همچون دشمن به رجزخوانی و تحقیر لشکر ایران میپردازد. بر همین اساس رستم مجبور میشود تا با سهراب به نبرد برخیزد.
وی انکار وجود رستم توسط هژیر و حتی خود رستم را یکی از فرازهای تراژیک شاهنامه معرفی کرد و توضیح داد: رستم به دلیل جهان پهلوان بودنش حق ندارد کشته شود؛ چراکه پناه تمام ایرانیان است. کشته شدن او به معنای نابودی ایران است.
این پژوهشگر ادامه داد: هژیر از ترس کشته شدن رستم توسط سهراب و برای زنده ماندن نام اسطورهای رستم، وجود او را انکار میکند. رستم نیز جهان پهلوان بودن را از خود برتر میداند و در پاسخ به سووال سهراب مبنی بر اینکه تو رستمی، خودش را انکار میکند تا اگر شکست خورد و یا کشته شد اسطوره رستم برای ایرانیان شکسته نشود.
وی در پایان افزود: رستم فرزندش را میشناسد اما بهخاطر مردمش با او میجنگد و سهراب به دست رستم کشته میشود. همانطور که گفتم پهلوانان همیشه قربانی هستند. داستان «رستم و سهراب» دو قربانی دارد، رستم و سهراب دو قربانی این داستان هستند.
دومین نشست «شاهنامهپژوهی» با موضوع «بازخوانی داستان رستم و سهراب از نگاهی دیگر» سهشنبه (15 تیر) از ساعت 17 تا 19 در سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره 2 برگزار شد.
چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۷
نظر شما