جلال آل احمد هرگز نتواست آرام بگيرد و شايد تحت تاثير همين زندگي پرتكاپو و سرشار از مساله بود كه به شيوه و سبك جديدي از نويسندگي دست يافت.
جلال در سال 1322 در نجف درس طلبگي خواند و پس از بازگشت به ايران در سال 1323 به احزاب سياسي پيوست و چندي با حزب توده همكاري كرد ، اما در اين محيط نيز چيزي را كه ميخواست بهدست نياورد .
وي ، از سال 1326 به شغل معلمي روي آورد . آل احمد نخستين داستان خود را در سال 1324 با عنوان "زيارت" در مجله سخن منتشر كرد .مجموعه "ديد و بازديد" او نيز در همين سال منتشر شد .
مجموعه " از رنجي كه ميبريم " ، بيشتر تحت تاثير شعارهاي حزبي درباره فشاري است كه حكومت بركارگران و افراد سياسي اعمال ميكرد ، در سال 1326 منتشر شد . او در دو مجموعه داستان " سهتار " و "زن زيادي" تعصب و ناداني مردم كوچه و بازار را با لحني انتقادي تصويركردهاست .
مشهورترين اثر داستاني آلاحمد ، داستان بلند " مدير مدرسه " است كه در سال 1337 منتشر شد ." مدير مدرسه "سرگذشت مديري بيپناه است كه بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 ، فضاي اداري فاسد سرانجام او را به نااميدي ميكشاند .
نثر پرشتاب و بريده بريده جلال كه به نثر تلگرافي مشهور شده است، در اين اثر به كمال رسيده است و نسل جوان آن روز و دهه بعد را به شدت تحت تاثير قرارداد .
رمان " نون و القلم" كه در سال (1340) منتشر شد ، كوشش ديگري براي بازگويي اوضاع اجتماعي است. داستان "نفرين زمين "(1346) درواقع در ادامه رمان "مدير مدرسه" شكل گرفته است و در آن معلم روستا به گزارش تحولات روستاها در روزگار اصلاحات ارضي ميپردازد . اين كتاب يكي از نخستين رمانهايي است كه در آن ، نويسنده به مسائل روستا و ادبيات روستا ميپردازد .
مجموعه "پنج داستان" كه پس از مرگ او به سال 1350 منتشر شد ، در برگيرنده داستانهايي است كه نويسنده از دوران كودكي خود به ياد آوردهاست . او همچنين از همان آغاز به نوشتن مقالات اجتماعي و انتقادي و مقالات (تك نگاري) مونوگرافي و سفرنامه نويسي روي آورد .
از جلال ، در زمينه مقاله نويسي انتقادي ، مجموعههاي "هفت مقاله " ، " سه مقاله ديگر " ، " كارنامه سه ساله " ، " ارزيابي شتابزده " ، " در خدمت و خيانت روشنفكران" و "غرب زدگي"منتشر شده است كه به ويژه در دو كتاب اخير ، نويسنده به مهمترين مسائل جامعه ايران يعني دو موضوع "غرب "و "روشنفكران " پرداخته و با ديدي ناقدانه و سنتگرا با توجه به موازين جامعهشناسي ، آراي معروف به غربزدگي خود را پرشتاب و كوبنده مطرح كردهاست .
استحكام نثر جلال در مقالههاي انتقادي و سبك مقطع او ، شيوه كار وي در داستاننويسي را به شدت متاثر ساخته و داستانهاي كوتاه و بلند وي را هم به ساختار و محتواي مقاله نزديك كردهاست .
در قلمرو سفرنامه ، تكنگاري و مشاهدات ، اورازان ، تات نشينهاي بلوك زهرا و جزيره خارك در يتيم خليج فارس ، يادگارهايي است كه از قلم آلاحمد برجاي ماندهاست .
وقتي در سال 1345 سفرنامه حج او به نام " خسي در ميقات " منتشر شد، توجه بسياري از حجاج و اهل قلم را به خود معطوف كرد . و نويسندگان بسياري از اين كتاب تقليد كردند . آل احمد توانست سبك نويني در سفرنامه نويسي حج پديد آورد .
آل احمد ، ترجمههايي از آثار نويسندگان بزرگي چون داستايوفسكي ، ژان پل سارتر ، آندره ژيد و اوژن يونسكو دارد كه در مجموع نسبت به ديگر زمينههاي نويسندگي براي او به عنوان يك مترجم ، شان چنداني به بار نياورده است ، چنانكه تلاشهاي او در كار مطبوعات نيز شهرتي براي او به بار نياورد .
زندگي آل احمد ،سي و هشت سال پيش در 18 شهريور 1348 در حالي كه 45 سال بيشتر نداشت به پايان رسيد.
نظر شما