کاخی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) گفت: درباره نیما یوشیج و شعر او بسیار نوشتهاند؛ در برخی از کتابها به اختصار و در برخی دیگر به تفصیل از این شاعر، یاد و شعرش تحلیل شده است.
وی ادامه داد: شیوه شاعری نیما و نوآوریهای او در شعر همواره توجه صاحبنظران این حوزه را به خود جلب کرد و از همان ابتدای شاعری او یعنی در سال 1301 که محمدضیاء هشترودی نخستین آنتولوژی شعر را منتشر کرد از نیما به عنوان یک شاعر معتبر یاد شده است.
کاخی به منظومه «افسانه» نیما اشاره و تشریح کرد: این منظومه از نخستین تجربههای نیما بود؛ اما نیما در این منظومه به خوبی نشان میدهد که به چهره ماندگاری در شعر فارسی بدل میشود. او در این منظومه با وجود آنکه شیوه شعر کهن فارسی را همچنان رعایت میکند و از لحاظ وزن و قافیه در قالب مسمط شعر میسراید، اما نوآوری در زبان و اندیشه او نمایان است.
وی از جسارت نیما در اشعارش یاد کرد و افزود: نیما در زمانیکه بسیار جوان بوده تفکر حقیقی خود و اینکه در عشق به انساندوستی و انسانیت میاندیشد را نشان میدهد. این برای شاعری که در آغاز راه قرار دارد کار بزرگیست.
این استاد زبان و ادب فارسی در ادامه توضیح داد: سالها بعد نیما با شعرهایی همچون «ققنوس» در مسیر اصلی شاعری خودش قرار میگیرد. اما همچنان نمیتواند در آن زمان نیز توجه شاعران سنتگرای شعر فارسی را به خود جلب کند و در اینجا زمان به کمک او میآید.
وی با تاکید بر نقش مهدیاخوانثالث در معرفی چهره نیما اظهار داشت: اخوانثالث با توجه به اطلاعات و شیفتگی که نسبت به شعر نیما مییابد و از شاگردان و پیروان او نیز محسوب میشود، در کتاب «بدعتها و بدایع نیما یوشیج» به خوبی نشان میدهد که شیوه عروضی شعر نیما چیست و آنرا اثبات میکند. این کتاب از نخستین آثاری بود که توانست در معرفی چهره حقیقی نیما گام موثری بردارد.
کاخی به دیدگاه نیما در حوزه شعر نو اشاره و تشریح کرد: نیما معتقد است با شعر پیشنهادیاش توانسته نقش حقیقی وزن و قافیه شعر فارسی را به آنها بازگرداند و حرمت آنها را بیافزاید. به عبارت دیگر شاعر وسیلهای در دست وزن و قافیه شعر نیست؛ بلکه وزن و قافیه وسیلهای در دست شاعر هستند.
وی ادامه داد: بر همین اساس فردی میتوانست ویژگیهای عروضی شعر نیما را توضیح دهد که شعر کلاسیک فارسی را به خوبی میشناخت. بنابراین اخوانثالث به دلیل تسلطش به شعر کلاسیک فارسی توانست چهره حقیقی نیما را نشان دهد و پس از آن شعر نیمایی توانست مسیر اصلی خودش را طی کند.
این پژوهشگر از دیگر افرادی که براساس دیدگاههای متفاوت شعر نیما را تحلیل کردهاند یاد کرد و گفت: برخی بر اساس مکتبهای ادبی جدید غربی شعر نیما را بررسی کردهاند. به عنوان مثال درباره سمبولیسم اجتماعی در شعر نیما بسیار بحث شده است. اما این بحث ها اغلب براساس اطلاعات محدودی است که این دسته از منتقدان از کتابها کسب کردهاند و از سوی دیگر با شعر کلاسیک فارسی هیچ آشنایی نداشتهاند.
وی دیدگاههای محمدرضا شفیعیکدکنی درباره نیما را دیدگاههایی جامع برشمرد و افزود: شفیعی علاوه بر تسلط به شعر کلاسیک فارسی در حوزه شعر نیمایی نیز نظرهای جامعی را بیان میکند. او در بیشتر کتابهایش درباره شعر فارسی به نیما و شعر او نیز توجهی داشته است.
کاخی چند عنوان از کتابهای شفیعیکدکنی را معرفی کرد و اظهار داشت: شفیعی در کتابهای «موسیقی شعر»، «ادوار شعر فارسی: از مشروطیت تا سقوط سلطنت»، مجموعه سخنرانیهایش در دانشگاه و کلاسهای درس و حتی در کتابهایش درباره شعر و شاعران کلاسیک هر کجا که مجالی یافته تحلیلی از شعر نیما را ارائه کرده است.
وی در پایان یادآور شد: جا دارد تا پژوهشگران به سراغ آثار شفیعی بروند و تمامی اظهارنظرهای او درباره نیما و شعر نیمایی را از میان آثار مختلفش استخراج و گردآوری کنند.
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج متولد 21 آبان 1274 در دهکده یوش استان مازندران و بنیانگذار شعر نو فارسی است. وی در 13 دی 1338 درگذشت.
یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۳:۵۹
نظر شما