به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، مراسم بزرگداشت شمس آلاحمد عصر ديروز(سهشنبه، 21دي) با حضور همسر و فرزندان وي و جمعي از نويسندگان و اهالي قلم در حوزه هنري برگزار شد.
در اين مراسم ویلیام کاربو ریکاردو، سفیرکوبا نيز لوح يادبودي را به احمد آلاحمد، فزرند ارشد شمس آلاحمد اهدا كرد.
حسين دانايي يكي از خواهرزادگان شمس حاضر در مراسم، در بخشي از اين برنامه درباره دلايل انزواي اين پژوهشگر تازه درگذشته گفت: شمس حدود بيست سال از بهترين سالهاي عمرش را در انزوا به سر برد. اين انزوا براي ما اندوهبار بود و براي خودش مرگبار.
وي با اشاره به گفته برخي مبني بر انزوي خودخواسته شمس در اين سالها توضيح داد: انزوي شمس آلاحمد خودخواسته نبود و واضح است كه در اين انزوا بايد كمي تامل كرد؛ چه بسا كه تا به حال قلب واقعيت شده است. به نظر من بهتر است اهالي قلم ريشهها و دلايل انزواي او را مد نظر بگيرند.
دانايي افزود: براي ما اين نويسنده «آقاداييْ شمس» بود و اینگونه خطابش میکردیم. شمس به خانواده بزرگي متعلق بود و در حال حاضر نيز رگههايي از اين خانواده در سراسر كشور وجود دارند و اين بدان معني است كه بايد منتظر شمسها و جلالهاي ديگري بود.
دانايي همچنين گفت: همه اعضاي اين خانواده بزرگ هم شمس و هم جلال را بسيار دوست داشتند. جلال مايه افتخار و غرور بود و شمس نيز مايه اميد و حمايت. آنان معلم و راهنماي ما بودند و ما را از دنياي سنت با روزگار مدرن آشنا كردند. ما از طريق آنان اغلب مفاهيم و مظاهر دنياي مدرن را شناختيم و آموختيم كه روزنامه بخوانيم، كار سياسي انجام دهيم و آلبوم تمبر داشته باشيم.
خواهرزاده شمس و جلال آل احمد درباره وجوه ديگر شخصيت شمس آلاحمد نيز گفت: آقادايي شمس خونگرمترين آدمي بود كه من تا به حال ديدهام، او يك دفتر تلفن بزرگ داشت، دفتري كه مرتب به برگههاي آن اضافه ميشد. او اغلب اوقات با دوستانش دوره داشت، ولي افسوس كه گروهي از اين دوستان به بهانه موضعگيريهاي او در اوايل انقلاب، حريم دوستي را شكستند و او را تنها گذاشتند.
وي با اشاره به اينكه شمس دو بار وارد بازي سياسي شد، توضيح داد: شمس بار اول در سالهاي اوايل انقلاب به كانون قدرت و سياست نزديك شد و اين بر جامعه روشنفكري ايران گران آمد، تا جايي كه او را به سازشكاري متهم كردند و اين فاز اول انزواي او بود. دوره دوم نيز فاصله گرفتن او از سياست بود و در اين دوران هم همه خدماتش فراموش شد و او را به انزواي بيشتري كشاند. دور دوم مربوط به سالهاي دهه 70 است كه سياست بر تن روشنفكران دگرانديش رقم خورد. با اين وصف آيا ميتوان انزواي يك انسان عاقل و متعهد و روشنفكر را انزوايي خودخواسته خواند.
دانايي درباره رابطه شمس و جلال نيز توضيح داد: بزرگي جلال دليلي بر كمارزشي شمس نيست و هيچ كدام از آنان مقلد يكديگر نبودند، چوه عقده حقارت نداشتند. شمس بعد از مرگ جلال احساس تكليف كرد؛ تا جایی كه همه كارهاي خود را كنار گذاشت و نشر و حفظ آثار جلال را در اولويت قرار دارد و بار ديگر شمس بودن خود را ثابت كرد و از اين حيث بايد براي او نمره 20 در نظر گرفت.
در ميانه بخشهاي مختلف اين مراسم، فيلم مستندي درباره شمس در سالهاي اخير زندگياش پخش شد.
محمود سجادي نيز از سخنرانان ديگر اين مراسم با خاطراتي درباره سخاوتمندي و مردم دوستي شمس آلاحمد، شعري را در يادبود او قرائت كرد.
غلامرضا امامي، محمود حكيمي، ناصر فيض، يوسفعلي ميرشكاك، محمدرضا سرهنگي، محسن مومني، سيدمحمود دعايي و اميرحسينفردي برخي از چهرههاي حاضر در اين مراسم بودند.
چهارشنبه ۲۲ دی ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۳
نظر شما