پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۷
سعدی، معیار سنجش فصاحت زبان است

سیدحسن شهرستانی، پژوهش‌گر، در نشست بررسی «راز عظمت سعدی در سنت عرفان اسلامی» بر این موضوع که سعدی ملاک و معیار سنجش فصاحت زبانی از روزگار خودش تا زمان حاضر است تاکید کرد. وی همچنین معتقد است سعدی عالم، عاقل و عاشق است و به خوبی این صفات را در خود و آثارش جمع کرده است. لطیف‌ترین نوع غزل عاشقانه نيز به سعدی اختصاص دارد. سعدی ظرف غزل را پر کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست بررسی «راز عظمت سعدی در سنت عرفان اسلامی» عصر دیروز(20 بهمن) با حضور علی محمد صابری، دبیر نشست، سید‌حسن شهرستانی، پژوهش‌گر و استاد دانشگاه هنر و جمعی از علاقه‌مندان این حوزه در سرای اهل قلم برگزار شد.

شهرستانی در ابتدای نشست از سعدی به عنوان عالم، عاقل و عاشق یاد و تصریح کرد: جمع تمامی این‌ها به خوبی در سعدی دیده می‌شود. این در حالی‌ است که برای برخی از فیلسوفان و عرفا جمع تمامی این ویژگی‌ها امری غیرممکن و یا بسیار دشوار است. اما سعدی نشانه‌های این ویژگی‌ها را به خوبی در آثارش نیز نمایان کرده است.

وی هر یک از این سه ویژگی را با ارائه مثال‌هايی از اشعار و حکایت‌های سعدی توضیح داد.

این پژوهش‌گر، سعدی را عالم در معنای حقیقی کلمه معرفی کرد و اظهار داشت: ادیب، فیلسوف و عارف ابتدا باید در حوزه ادبیات، فلسفه و عرفان عالم باشد سپس مراتب دیگر را طی کند. آشنایی سعدی به زبان‌های علمی زمان خودش یعنی زبان و ادبیات عرب و فارسی ستودنی است. او در حد یک شاعر توانای عرب مضامین شعری را به زبان عربی بیان می‌کند.

وی در ادامه توضیح داد: سعدی بر انواع ادبی یعنی نثر و نظم علم داشته. بر تمام صناعات ادبی و صناعات منطقی مسلط بوده و به خوبی از آن‌ها استفاده می‌کرده است. در حوزه غزل ادبیات فارسی غزل‌سرایان بزرگی پیش و پس از سعدی ‌زیسته‌اند اما برتری سعدی در این حوزه در ارتباط با شيوايي و استحکام غزل‌هاست که نظیر ندارد. 

شهرستانی معتقد است در تاریخ ادبیات و فرهنگ ایرانی سخن سعدی ملاک و معیاری برای تعیین قدرت و توانایی یک سخنور تا امروز بوده است. به عبارت دیگر این‌که می گویند فلاني سعدی معاصر است بدین معنی است که سعدی متر اندازه‌گیری فصاحت و بلاغت زبانی است.

این استاد دانشگاه همچنين سعدی را گنجی پرمایه و متنوع معرفی کرد و افزود: سفرها و تجربه‌های بسیاری که سعدی داشته و خود به آن‌ها اشاره کرده است همگی او را به عالمی جامع و پخته تبدیل کرده است.

وی در بخش دیگر از سخنانش به ارائه توضیحاتی درباره مبحث عقل و عاقل بودن سعدی پرداخت و گفت: سعدی در عقل نظری و عقل عملی سرآمد است. «گلستان» سرشار از مباحث حکمی است. او در مباحث عقل نظری به خوبی مسائل تربیتی، اخلاقی، کشورداری و سیرت حاکمان و امرا را بیان می کند و تلخ‌ترین پیام‌های گزنده را در ظرف شربت به حکام ستمگر عرضه می‌کند.

شهرستانی از سعدی به عنوان استاد طنز نيز یاد و تصریح کرد: طنز اوج توانایی در ادبیات فارسی است. این‌که بتوانیم در نهایت ایجاز و اختصار عالی‌ترین پیام‌ها را چون تلنگری بیان کنیم هنر بزرگی است و سعدی در آثارش به خوبی از عهده آن برآمده است.

وی با تاکید بر پژوهشی که پیش‌تر سیدجعفر شهیدی در مقایسه مدح‌های سعدی با مداحی‌های شاعران پیش و پس از او انجام داده است توضیح داد: مدح فی‌نفسه بد نیست؛ چراکه شجاعت، مردم‌داری و عدالت شایسته مدح است. اما همان‌گونه که استاد شهیدی گفته است «سعدی مدح کسان نگفته و آن‌چه سروده، اندرزنامه است تا ستایشی بیهوده».

سخنران این نشست ادامه داد: سعدی از تمام متون پیش از خود چون قرآن و نهج‌البلاغه و شاعران گذشته وام گرفته است. در برخی اشعار یا حکایت‌ها ذکر کرده که این مطلب وام‌گرفته از چه فردی یا چه متنی است و در برخی مواقع ذکر نکرده است. اما سعدی این مسائل را بسیار ساده و روان بیان کرده و این ویژگی سعدی است.

وی در بخش دیگر از سخنانش اظهار داشت: در ادبیات فاخر ما هنر، فضائل انسانی است. همچنین هنر از فنون و تکنیک‌های هنری متفاوت است. اگر در این فنون و تکنیک‌ها روح و فضیلت انسانی وجود داشته باشد آن‌گاه می‌توانیم از آن‌ها به عنوان هنر یاد کنیم. در آثار سعدی تعریف هنر و انواع هنر یک موضوع بسیار مهم است. سعدی حدود 30 معنی مختلف را برای هنر قائل است. به عنوان مثال او از عشق، بزرگواری و عدالت به عنوان هنر یاد می‌کند.

شهرستانی به ارائه توضیحاتی درباره مبحث عشق و عاشق بودن سعدی پرداخت و تشریح کرد: لطیف‌ترین نوع غزل عاشقانه به سعدی اختصاص دارد. سعدی ظرف غزل را پر کرده است. البته ناگفته نماند که حافظ این ظرف را بزرگ‌تر کرده است. برخی از پژوهش‌گران معتقدند تفاوت عشق سعدی با شاعرانی چون حافظ و مولانا در این است که عشق او یک عشق ملموس، روشن، زمینی و شفاف است و برعکس حافظ یا مولانا عشق عرفانی و پیچیده‌ای را بیان می‌کنند. من چنین تقسیم‌بندی را قبول ندارم.

وی در پایان یادآور شد: بسیاری از غزل‌های سعدی به دلیل تشبیه‌های ملموس و روانی زبان این‌گونه به‌نظر می‌رسند. او از تشبیه‌های انسانی زیاد استفاده می‌کند. اما نمونه‌هایی در غزل سعدی وجود دارد که اوج عشق عرفانی و معرفتی سعدی است و جهان‌بینی او را نشان می دهد. این ابیات سعدی «همه عمر برندارم سر از این خمار مستی/ که هنوز من نبودم که تو بر دلم نشستی» و یا «پیش از آب و گل من در دل من مهر تو بود/ با خود آوردم از آن‌جا نه به خود بربستم» مثال‌های خوبی در این زمینه هستند. 

صابری: حقیقت انسانیه محل ظهور حق است
در ادامه این نشست صابری به ارائه چند نکته پرداخت و گفت: در عرفان و تصوف اسلامی بحث حقیقت انسانیه وجود دارد و این امر ظهور حقیقت الهی در آدمی است. آدمی مظهر تجلی اسماء و صفات الهی است. حقیقت انسانیه محل ظهور حق است. از سوی دیگر آن چه در عالم می‌بینیم وجود نیست بلکه موجود است ما لوازم وجود را می‌بینیم.

وی در ادامه توضیح داد: سعدی هنگامی که به حقیقت انسانیه می‌رسد با ادای احترام از آن یاد می‌کند. تمامی عرفا به این حقیقت انسانیه که محل ظهور و تجلی اسماء حق است رسیده‌اند و به آن توجه داشته‌اند. حق در 124 هزار پیامبر، 12 امام و پس از آن در عرفایی که به دنبال ظهور حق بوده‌اند ظهور کرده است. این عرفان به خوبی در سعدی و آثار او مشهود است.

صابری به عرفان سعدی اشاره و تشریح کرد: در عرفان سعدی حقیقت انسانیه روشنگاه وجود است. روشنگاه وجود محلی است که هر آن‌چه خداوند بخواهد در آیینه خود ببیند در آیینه انسان می‌بیند. آن‌چه خداوند در آن تحقق می‌یابد آدمی است. البته دل آدمی و فراموش نکنیم این دل باید دل شکسته باشد.

وی در بخش دیگر از سخنانش به تشریح مبحث تفکر در نزد عارفی چون سعدی پرداخت و اظهار داشت: باید دید آیا تفکر در نزد سعدی صرفا فلسفی است که با استدلال و برهان همراه باشد یا مانند تفکر منطقیون و یا مانند تفکر اخلاقیون است که صرفا دانستن مبدا عمل کردن باشد. تفکر نزد سعدی در بیت «هر کسی را نتوان گفت که صاحب‌نظر است/عشق‌بازی دگر و نفس‌پرستی دگر است» به خوبی مشهود است.

دبیر این نشست با تاکید بر این امر که رشته و اتصالی که بتواند انسان را به حقیقت متصل کند نزد عارفی چون سعدی تفکر است افزود: تفکر آن رشته، نخ و متصل‌کننده به مبداء وجود است و سعدی همواره در پی آن بوده است. از سوی دیگر باید به بحث حسن در نزد سعدی نیز توجه کنیم. سعدی به خیر و زیبایی توجه دارد تمامی این‌ها معنای حسن را نزد عارفی چون سعدی می‌دهند.

وی در ادامه توضیح داد: مفهوم حسن هم معنای اخلاقی و هم معنای عرفانی دارد. عارف متوجه خیر است. پس شر نمی‌بیند. در عالم اهل صلح است و نه جنگ. تنها با نفس خودش سر جنگ دارد. سعدی هم دقیقا با خودش می‌جنگد نه با دیگری.

صابری در پایان سخنانش به موضوع مرگ و توجه به آن و بی‌اعتباری دنیا اشاره کرد و اظهار داشت: باید به مناجات‌های عاشقانه و عارفانه سعدی توجه کنیم. سعدی به مرگ و بی‌اعتباری دنیا توجه بسیاری دارد. این امر مقدمه یاد خداوند است. همه عارفان به مرگ توجه داشته‌اند و البته تنها انسان مرگ‌آگاه است.

در بخش پایانی این نشست شهرستانی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران در جلسه مبنی بر این‌که چرا سعدی در زمانه خودش به خوبی درک و شناخته نشده است گفت: سعدی فوق زمانه است. برهمین اساس در روزگار خودش به خوبی درک نشده است. سعدی در زمان خودش نوآور است. البته شرایط زمانی و تجربیاتش بر او تاثیرگذار بوده است.

وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این‌که چرا جهانیان سعدی را به عنوان یک معلم اخلاق می‌شناسد توضیح داد: «گلستان» به دلیل سادگی و روانی آن به زبان‌های بسیاری ترجمه شده است. از سوی دیگر نخستین اثری است که از سعدی ترجمه شد همین کتاب بود؛ چراکه ترجمه مضامین عاشقانه و موزون دشوار است. برهمین اساس به دلیل بیان مسائل اخلاقی در «گلستان» سعدی به عنوان یک معلم اخلاق در جهان معرفی شده است.

نشست بررسی «راز عظمت سعدی در سنت عرفان اسلامی» چهارشنبه(20 بهمن) از ساعت 16 و 30 دقیقه تا 18 و 30 دقیقه با حضور کارشناسان و علاقه‌مندان این حوزه در سرای اهل قلم برگزار ‌شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط