شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۴:۱۴
آثار آموزشي هنرهاي تجسمي؛‌ از گسترش دامنه پژوهش تا بازخواني دوباره

بازخواني كتاب‌هاي آموزشي هنرهاي تجسمي و گسترش دامنه پژوهش در اين حوزه از دغدغه‌هاي هنرمندان فعال است. «نگاهی به كتاب‌هاي آموزشي حوزه هنرهاي تجسمی» موضوعي است كه «ايبنا» با چند تن از هنرمندان و كارشناسان اين حوزه در ميان گذاشته است._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، درخت تنومند هنرهاي تجسمي با زير شاخه‌هاي متعدد و زمينه خلاقيت‌هاي زيادي كه دارد در عرصه چاپ و نشر كتاب آموزشي آنگونه كه ضروري به نظر مي‌رسد نتوانسته است به غايت لازم خود برسد. تلاش‌هايي در اين راستا صورت مي‌گيرد ولي نتيجه كيفي مناسب از آن گرفته نمي‌شود و اگر پيشرفتي در اين زمينه حاصل شده، نهادينه و عميق نيست. به اعتقاد هنرمندان حوزه هنرهاي تجسمي، لازم است مسوولان دولتی برای چاپ کتاب‌های آموزشی اين حوزه برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کنند. 

با موضوع «نگاهی به كتاب‌هاي آموزشي حوزه هنرهاي تجسمی» با چند تن از هنرمندان و كارشناسان اين حوزه گفت‌وگو داشتيم. شرح اين سخنان را مي‌توانيد در «ايبنا» بخوانيد.

بازخواني كتاب‌هاي آموزشي حوزه هنرهاي تجسمي

حبيب‌الله صادقي مي‌گويد بايد دامنه پژوهش در كشور وسيع شود تا قدمي در جهت پيشرفت متون آموزشي هنرهاي تجسمي برداشته شود.

وي معتقد است در رويكرد آموزشي بايد به دنبال اين باشيم كه مباني هنرهاي تجسمي را تبيين و چكيده آنرا روايت كنيم. بايد تمام كتاب‌هاي آموزشي كه در زمينه هنرهاي تجسمي از زمان پيروزي انقلاب تاكنون منتشر شده به ويژه متون آموزش و پرورش طي يك هفته در مكاني چيده شود تا بتوان آنها را بررسي كرد و ببينيم تاكنون چه تلاشي صورت گرفته است.

صادقي مي‌افزايد، با اين واكاوي به اصطلاح خودمان را اصلاح از درون خواهيم كرد. چون طي اين سال‌هاي اخير فقط در حال تكرار خودمان هستيم. تلاش‌هايي صورت مي‌گيرد ولي نتيجه كيفي اجتماعي مترقي و معاصر از آن گرفته نمي‌شود.

آثار آموزشي هنرهاي تجسمي بسيار اندك است
سهراب هادي مي‌گويد كتاب‌هاي آموزشي هنرهاي تجسمي براي رسيدن به آن غايتي كه انسان جستجوگر با ذهن تجسمي در پي آن است بسيار ناچيز و اندك است. 

هادي معتقد است در حوزه هنرهاي تجسمي سه نكته ذهن خلاق، كشف مواد اثرگذار و اثرپذير نو را بايد در نظر گرفت. اگر طراح به اين سه عنصر بي‌انديشد و به كشف برسد كار ارزشمندي را ارايه خواهد داد و اين نيازي به كتاب‌هاي آموزشي ندارد.

وي مي‌افزايد هيچ هنرمندي را نمي‌توانيد بيابيد كه از سيستم آكادميك به هنر رسيده باشد؛ ژن فرد بايد هنري باشد تا به تفحص، تحقيق بررسي و كنكاش در مفهوم هستي و شناخت هستي بپردازد. اين گستره و درك هستي مي‌تواند زمينه خلاقيت در هنرهاي تجسمي را به وجود آورد.

هادي معتقد است افرادي كه به اين شناخت مي‌رسند و تجربياتي را در اين شناخت بدست مي‌آورند مي‌توانند كار تدوين و تاليف انجام دهند. در اين حوزه همه چيز با ديدن نقش مي‌گيرد. ذهن افردي كه در حوزه تجسمي فعالند غير كلامي است و بيشتر به تصوير معطوف است تا نوشته.

ضعف مطالعه علت كمبود تاليف
محمدعلي رجبي معتقد است علت اصلي كم كاري در تاليف كتاب‌هاي آموزشي هنرهاي تجسمي پرسش نكردن و ضعف مطالعه است.

رجبي مي‌افزايد، عمده كتاب‌هاي موجود در حوزه هنرهاي تجسمي ترجمه است و دانش‌هاي غربي را ارايه مي‌دهد. اين آثار نكات خوبي را آموزش مي‌دهد و وجود اين آثار ضروري است چون كتاب‌هاي تاليفي پايه‌اي و اصولي بسيار اندك است و به نوعي تكرار اصول و روش‌هايي است كه در متون خارجي آمده است.

به اعتقاد وي، تحولاتي پس از انقلاب آغاز شد و عده‌اي شروع كردن به مطالعه در بحث مهم زيبايي‌شناسي و روش آموزش؛ ولي اين روند ادامه پيدا نكرد. در حال حاضر بيشتر از جنبه فلسفي و تاريخي هنر، كتاب نوشته مي‌شود. مولفان كار تحقيقي نمي‌كنند. به عنوان نمونه در حوزه نگارگري آثاري نوشته شده كه بسيار اشكال و ايراد دارد و جنبه آكادميك، روش‌ها و موازين سنتي آن در نظر گرفته نشده است.

پژوهش در حوزه هنرهاي تجسمي نهادينه و عميق نيست
محسن احتشامي معتقد است وضعيت كتاب‌هاي آموزشي در حوزه هنرهاي تجسمي مطلوب نيست؛ اگر پيشرفتي در اين زمينه حاصل شده، نهادينه و عميق نيست.

وي مي‌افزايد، آموزش هنرهاي تجسمي به روش استاد، شاگردي و رودرو انجام مي‌شود. آموزش تئوريك در اين حوزه به نوعي فاقد معناست. اين روش سال‌هاست به واسطه انتقال تجربه انجام مي‌پذيرد كه به ريشه و سابقه تاريخي آموزش در هنر ايران برمي‌گردد.

احتشامي با بيان اينكه وضعيت كتاب‌هاي آموزشي در حوزه هنرهاي تجسمي مطلوب نيست، تاكيد دارد كار پژوهشي در اين حوزه بسيار كم انجام شده و تنها به شکل شعاري گفته مي‌شود رشد داشته است. بسياري از هنرمندان فعال اين حوزه سواد نوشتن كتاب را دارند ولي حمايت نمي‌شوند. از اين رو كمتر سراغ پژوهش مي‌روند.

وي معتقد است در حال حاضر مجلات تخصصي كه در حوزه گرافيك و نقاشي منتشر مي‌شوند روند رو به رشدي دارند. گسترش اين نشريات مي‌تواند به بهبود اوضاع كمك كند.

مزرعه ۴ هزار هکتاری هنرهای تجسمی در انتظار رسیدگی
مسعود سپهر می‌گوید حوزه هنرهاي تجسمي مزرعه‌ای 4 هزار هكتاري است كه انتظار رسيدگي و آبادانی را می‌کشد. وی معتقد است یکی از علل ضعف متون آموزشی این حوزه، ضعف سفارش‌دهندگان کتاب‌ها است که برای تالیف این متون با اهل فن و معلمان باتجربه وارد مذاکره نمی‌شوند.

سپهر معتقد است كتاب‌هاي آموزشي هنرهاي تجسمي داراي دو مشكل اساسي است. نخست اينكه نويسندگان حرفه‌اي در اين حوزه تربيت نشده اند؛ دليل اصلي به سازمان‌هاي دولتي نظير سازمان كتاب‌هاي درسي برمي‌گردد. هر چند در زمان‌هاي مختلفي اين موسسات با اهل فن وارد مذاكره شده‌اند ولي این مذاکرات بي‌نتيجه مانده است.

وي مي‌گويد، مشكل ديگر اين حوزه به ضعف سفارش‌دهندگان بازمي‌گردد كه ضعيف عمل كرده‌اند. این ضعف شامل سازمان كتاب‌هاي درسي و ناشران آثار آموزشي مي‌شود.

سپهر مي‌افزايد، ضروري است ناشران حرفه‌اي در اين حوزه سرمايه‌گذاري و از معلمان شناخته شده اين رشته دعوت به همكاري كنند. همچنين قراردادي بين طرفين بسته و مبلغي مناسب تعيين شود تا درآمد كوچكي براي تمام عمر هنرمند داشته باشد.

نوشتن براي اهالي هنر دشوار است
فرزاد اديبي مي‌گويد نوشتن براي اهالي هنر دشوار است و انرژي زيادي از هنرمند مي‌گيرد.

وي توضيح مي‌دهد در حيطه مباحث بنیادین و پایه‌ای هنرهاي تجسمي، كتاب آموزشي بسيار كم نوشته شده است و عمده اين آثار، ويژه آموزش در مقاطع هنرستان است.

اديبي معتقد است بيشتر کتاب‌های منتشر شده حوزه تجسمی از نظر کمی، آثاری آلبوم گونه‌اند، بعد از آلبوم‌ها، آثار پژوهشي قرار می‌گیرند و چند كتابی را هم متون آموزشي تشکیل می‌دهند. در زمينه مباني فرم و رنگ كتاب بسيار اندك است. در حوزه مباني آموزش گرافيك نیز بسيار فقيريم گرچه در زمينه صفحه‌آرايي تعدادی كتاب‌ تاليف شده است که نيازمند به روز شدن است.

اديبي با بيان اينكه كتاب آموزشي درباره گرافيك بسيار كم است و به تعداد انگشتان دست هم نمي‌رسد، اظهار داشت: باقي آثاري كه در اين حوزه منتشر شده به نوعي كتاب‌سازي است و يا دخل و تصرفي با عناوين ديگر منتشر شده ولي مطالب و تصاوير همان است و در شكل‌هاي گوناگون ارايه شده است.

فارغ‌التحصيلان پژوهش هنر چه كرده‌اند؟
مسعود نجابتي مي‌گويد، لازم است فارغ‌التحصيلان پژوهش هنر به مسایل تئوری بپردازند و کمبود کتاب‌های آموزشی تئوریک در حوزه‌های مختلف هنری را جبران کنند.

وي توضيح داد، در حال حاضر اوضاع كتاب‌هاي تصويري بد نيست. در فضاهاي مختلف نيازهای دانشگاهی به لحاظ بصري حل شده ولي به لحاظ تئوري ضعف دارند. بايد از هنرمندان انتظار داشته باشيم در كنار كار عملي به اين موضوع بپردازند.

نجابتي تاكيد كرد در مقايسه با فضاهاي دانشجويي كه خودم سپري كردم اوضاع كتاب‌هاي آموزشي بهتر شده است و آثار به سمت مسايل تئوريك پيش مي‌روند.

نجابتي معتقد است بحث ديگري كه در اين زمينه وجود دارد ولي به آن توجهي نمي‌شود پايان‌نامه‌هاي دانشجويي است. بسياري از اين پايان‌نامه‌ها قابليت ورود به بازار را دارند؛ ولي در حال حاضر به اين آثار بهايي داده نمي‌شود. بحث تزريق تئوري به دانشگاه از خود دانشگاه بايد شكل بگيرد.

وي مي‌گويد مشكل عمده هنرمندان در اين زمينه ترافيك كاري است كه فرصت پژوهش را از آنان گرفته است. عده‌اي هم درگير كار علمي‌اند و در دانشگاه مشغول تدريس و تقويت بنيه علمي. به عنوان نمونه پوسترساز نيستند؛ ولي تئوري پوستر را مي‌شناسند.

خلا نظری در شاخه‌های متعدد هنرهای تجسمی
غلامعلي طاهري معتقد است هم‌اکنون خلا نظری به‌ویژه در زمینه منابع مکتوب در بسیاری از شاخه‌های هنرهای تجسمی وجود دارد و این خلا جز با حمایت سازمان‌ها و ارگان‌ها و به‌کارگیری تجارب صاحب‌نظران این حوزه رفع نخواهد شد.

وي مي‌گويد، منابع هنري را به طور كلي مي‌توان به سه بخش تقسيم كرد. نخست نشريات هنري از جمله لوح فشرده و مجلات كه متاسفانه جايگزين منابع تحقيقي و علمي شده‌اند. بخش دوم آثار مرجع كه جزو منابع اصلي دانشجويان محسوب مي‌شود و دسته آخر آثاري كه به صورت اوليه مباني هنرهايي چون طراحي، نقاشي و آبرنگ را آموزش مي‌دهد.

طاهري توضيح داد در زمينه كتاب‌هاي علمي و زيربنايي خيلي اثر در دسترس نداريم و بيشتر اين كتاب‌ها ترجمه است. در حوزه مباني هنرهاي تجسمي و رنگ‌شناسي چند كتاب منتشر شده است. چند كتاب مبتدي و آموزشي درباره تكنيك‌هاي نقاشي، گرافيك و نحوه استفاده از آن هم به چاپ رسيده است. ولي در حوزه چگونگي استفاده از مواد و متريال در هنرهاي تجسمي به ويژه نقاشي خلا بزرگي داريم.

هنرمند لزوما نویسنده خوب نیست
كوروش پارسانژاد معتقد است افرادي كه كار هنري انجام مي‌دهند الزاما نويسنده خوبي نيستند. يك طراح يا يك نقاش مسلط كه بسيار تخصصي فعاليت مي‌كند لزوما نمي‌تواند كتاب آموزشي مناسب بنويسد. او باید آموزش نوشتن ببیند.

وي مي‌گويد كتاب آموزشي در زمينه هنرهاي تجسمي به اندازه كافي نوشته نشده است. كمبود و ضعف اين كتاب‌ها دلايل متعدد دارد. افرادي كه حرفه‌اي در اين زمينه كار مي‌كنند به طور طبيعي وارد مقوله نوشتن نمي‌شوند چون انرژي و زماني كه هنرمند براي نوشتن كتاب مي‌گذارد بازدهي براي او ندارد. دليل عمده‌اي كه هنرمندان رغبت كمتري براي توليد كتاب دارند همين موضوع است.

وي توضيح مي‌دهد اگر هنرمنداني كه دغدغه مسايل تئوريك دارند متناسب با زمان و انرژي كه براي نوشتن صرف مي‌كنند حمايت شوند آثار به روز و مناسبي مكتوب خواهد شد و تا چند سال ديگر شاهد انتشار كتاب‌هاي بيشتري در اين حوزه هستيم.

کتاب‌های درسی هنرهای تجسمی فاجعه است
مرتضي اسدي مي‌گويد بسياري از آثار آموزشي هنر غلط نوشته شده است. همان غلط‌ها را بايد دانش‌آموزان بخوانند، در كنكور هم غلط جواب دهند و نمره منفي بگيرند. بارها براي اصلاح اين متون توضيح داده شده ولي تجديدنظري صورت نگرفته است.

به اعتقاد وي، كار برخي از متخصصان قديمي كه در آموزش و پرورش حضور داشتند خوب بود ولي نيروهاي جديد هيچ نگاهي به ساختار كتاب به لحاظ تصويري ندارند. تصوير بسيار زياد مي‌تواند در يادگيري و آموزش در تمام درس‌ها نقش داشته باشد.

اسدي مي‌گويد بد نيست مسوولين مرتبط كتاب‌هاي خارجي را بررسی، و كيفيت كتاب را به لحاظ تصوير، طراحي، گرافيك، نقاشي، تصويرسازي و حتي جنس كاغذ مشاهده كنند. آن وقت متوجه مي‌شوند كتاب‌هاي درسي ما چه فاجعه‌اي است.

وي توضيح داد وارد مسايل علمي نمي‌شوم ولي اوضاع كتاب‌هاي آموزشي را خوب نمي‌بينم و ضعف بسيار جدي در اين متون وجود دارد.

عدم پيوستگي آموزش به عمل؛ افت جايگاه آموزش
حسن يوسفي مي‌گويد عدم پيوستگي و اتصال آموزش به عمل بي‌ترديد موجب افت جايگاه هنر در آموزش خواهد شد.

وي توضيح داد، در حوزه هنرهاي تجسمي مشكل اساسي كه در سيستم آموزش با آن روبرویيم، عدم شناخت هنر، تعريف درست آن و اهميت و جايگاه هنر در جامعه است.

يوسفي مي‌گويد وقتي به گذشته تاريخي خودمان نگاه مي‌كنيم متوجه خواهيم شد دوره‌هاي اسلامي كه به لحاظ تاريخي عظمت داشتند به لحاظ هنري و ادبي هم معروف و شناخته شده‌اند. به عنوان نمونه حكومت‌ها در دوره‌هاي قبل از اسلام فقط به صورت نظامي و سياسي مطرح نشدند بلكه اينها اقتدار فرهنگي داشتند. فرهنگ يعني «هنر»، «ادبيات» و «تاريخ» كه مباني توسعه پايدار است.

وي معتقد است اگر بخواهيم به لحاظ فرهنگي هنر، ادبيات و تاريخ خودمان را مثل دروه‌هاي پرشكوه گذشته مطرح كنيم بي‌ترديد بايد جايگاه اين سه عنصر در آموزش و پرورش از ابتداي آموزش مشخص شده و اهميت آن شناخته شده باشد؛ ولي امروز جايگاه هنر شناخته شده نيست. وقتي به مسايل آموزشي و ارتباط معلم با دانشجو در رشته هنرهاي تجسمي نگاه كنيم متوجه ارتباط ضعيف معلم با آثار هنري مي‌شويم.

هميشه دنبال كارهاي خارجي هستيم 
محمدمهدي هراتي معتقد است در تالیف متون آموزشی هنرستان‌ها و دانشگاه‌ها بر متون کشورهای دیگر تاکید شده و از سنت ایرانی غفلت شده است.

وی می‌گوید، هميشه دنبال كارهاي خارجي هستيم؛ پيكاسو و آثارش برايمان اهميت ويژه‌اي دارد ولي آثار استاد فرشچيان را فراموش كرده‌ايم؛ هنرمندي كه هنر نگارگري را به عنوان ميراث جهاني به دنيا معرفي كرد.

هراتي توضيح داد، هنرهاي تجسمي ترکیب غريبه‌اي است. همه هنرهاي ايراني تجسمي است و از خيال و ذهن هنرمند سرچشمه مي‌گيرد. متاسفانه در حال حاضر هنرمندان بين هنر اكنون، ديروز يا هنر بيگانه و هنر ايراني معطل هستند. به همين جهت اگر چيزي هم مي‌نويسند اغلب كاربرد واقعي پيدا نمي‌كند.

وي معتقد است در حوزه كتاب‌هاي آموزشي هنرهاي تجسمي فقيريم و خودمان خود را فقير كرده‌ايم. بي‌نهايت نسخ خطي در موزه‌ها موجود است كه هيچ‌گاه به آنها پرداخته نشده و همچنان در موزه‌ها حبس است. هزاران هزار نقش داريم كه مي‌تواند پايه و اصول كار هنري شود و منبعي براي تحقيق و پژوهش. با مطالعه بصري روي هنرهاي ايراني مي‌توان اين هنرها را درك كرد و آثار مرجع پديده آورد.

دولت کتاب‌های آموزشی هنرهای تجسمی را مدیریت کند
قباد شيوا مي‌گويد لازم است مسوولان دولتی برای چاپ کتاب‌های آموزشی هنرهای تجسمی برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کنند.

وي توضيح داد به طور كلي مي‌توان گفت وضعيت كتاب‌هاي آموزشي خوب نيست و در واقع در اين زمينه كتاب نداريم. در اين حوزه تعداد اندكي كتاب نوشته شده كه به نوعي سطح پايين است و براساس يكسري اطلاعات اينترنتي مكتوب شده كه به ضرر و زيان مخاطب هم هست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها