به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، زلزله رودبار در سال 69 با تمام خرابيهاي كه داشت زمينه ساز طرحي نو يعني احداث «موزه ميراث روستايي گيلان» و چاپ اسناد و آرشيو تحقيقاتي اين موزه توسط دكتر محمود طالقاني شد.
طالقاني در گفتوگو با «ايبنا» درباره اين مجموعه توضيح داد: مسووليت مطالعات مربوط به اثرات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي زمين لرزه خرداد 1369منطقه رودبار و منجيل به من سپرده شد. پس از اين فاجعه، با شناختي كه از حفظ ميراث و موزهها به ويژه در اروپا داشتم به جهت پاسداشت و حفظ صيانت از اين فرهنگ به فكر راهاندازي موزه افتادم. اين فكر را مطرح كردم اگرچه يك طرح و فكر جديد به سادگي پذيرفته نميشود و در برابر آن مقاومتهايي وجود دارد.
وي ادامه داد: اين فكر و ايده هميشه در ذهنم بود و تا فرصتي پيش ميآمد آنرا مطرح ميكردم تا سال 81 وضعيت به همين منوال ادامه داشت تا اينكه سيدمحمد بهشتي، رئيس سازمان ميراث از من خواست تا اين طرح را اجرايي كنم. با امكانات بسيار اندكي كه در اختيار داشتم مطالعات را آغاز كردم و در سال 83 بخشي از نتايج مطالعات قابل استفاده شد و براساس آن پيشنهاد اجراي پروژه را ارايه دادم كه با عنوان پروژه ملي تصويب و براي آن بودجه تعيين شد.
طالقاني با بيان اينكه در ارديبهشت سال 84 روز جهاني موزه كلنگ احداث موزه در گيلان زده شد، اظهار داشت: از سال 84 به بعد هر سال يك فاز از نه فاز اين پروژه به بهرهبرداري رسيد. در حال حاضر 6 فاز آن كامل شده است و از پر بازديد كنندهترين موزههاي كشور است و سالي بيش از 300 هزار مراجعه كننده دارد. اين موزه در نوع خودش نه تنها در كشور بلكه در خاورميانه و آسياي مركزي منحصر به فرد است. فقط چند نمونه كوچك آن را ميتوان در اروپا ديد.
وي توضيح داد: خانههاي هدف به لحاظ معماري يا فرهنگي خريداري، يا هديه ميشود. سپس با روشهايي كه گروه آموزش ديده است خانهها را واچيني كرده و بعد در موزه با همان مشخصات خانه دوبارهچيني ميشود، بالا ميآيد و فضاي قبلي خانه ايجاد ميشود. شش روستا و هر كدام متشكل از چند مجتمع مسكوني در اين موزه به بهرهبرداري رسيده است و در حال تكميل و توسعه است.
اين پژوهشگر بيان داشت: از همان ابتدا خانهاي كه هدف ميشود دو گروه معماري و مردمشناسي به عنوان نماينده آن خانه را در حوزههاي تخصصي خود مطالعه ميكنند سپس فيلمبردار و عكاس براي مستندسازي ميآيند.
وي تصريح كرد: اگر اين موزه اصالت ويژهاي نسبت به موزههاي مشابه پيدا كرده به دليل ملاحظات معنوي و نگاه غير مادي است. چون نه تنها خانهها در اين موزه جابه جا شده بلكه فرهنگ، آداب و رسوم و تاريخ به همراه خانه به موزه آورده شده است.
طالقاني درباره روند شكلگيري موزه توضيح داد: اين كار سابقهاي در كشور ما نداشت و حتي معماران و دانشجويان كارشناسي ارشد درس جابهجايي و واچيني را نخواندهاند از اين رو گروه معماري را به انتخاب خودم و با توجه به قراردادي كه با يونسكو داشتم براي ديدن دوره به فرانسه فرستادم. چندين كارگاه آموزشي در داخل و خارج از كشور براي گروه معماري و مردمشناسي گذاشته شد تا آموزش ببينند. براي اين طرح از چند مشاور علمي غير ايراني از سوئيس، آلمان و فرانسه كه موسس موزهها در كشور خودشان بودند هم استفاده شد.
وي ادامه داد: از همان ابتداي كار، سفارش مشاوران علمي غير ايراني به ما اين بود كه آرشيو مستندات را قوي كنيم و در اين باره هميشه به ما تذكر ميدادند چون خودشان از بيتوجهي به اين مسئله صدمه ديده بودند. ما هم به آرشيو هم به لحاظ بعد معماري و هم به لحاظ مردمشناسي بسيار اهميت داديم و امروز مفتخريم كه صاحب آرشيو بسيار غني هستيم. بيشترين خرج هم صرف مستندسازي شده است.
طالقاني افزود: آرشيو غني معماري موجب شد آنرا در سطح جامعه مطرح كنيم و در اختيار دانشپژوهان، متخصصان و علاقهمندان قرار دهيم. به علاوه اينكه هم به لحاظ معماري هم به لحاظ سازهاي معماري بومي گيلان مثل ساير معماري مناطق كشور است، پيام دارد و ميتواند كاربرد داشته باشد. اين موزه به ما نشان ميدهد پدران و گذشتگان ما چه معماري داشتند و ما امروزه معماري بسيار بيهويتي در شهرها و روستاها بنا كردهايم.
وي اظهار داشت: پس از تكميل بخشي از موزه تصميم بر انتشار اسناد و مدارك گرفته شد تا از اين طريق پيام ما در سطح جامعه و بين نخبگان مطرح شود. چاپ مدارك از سه سال پيش آغاز شد و با نظم و ترتيب در حال انتشار است. در بخش معماري قبل از امضاي تفاهمنامه با فرهنگستان هنر دو كتاب «خانه اميني» و «خانه رفيعي» توسط انجمن ايرانشناسي فرانسه ترجمه شده است.
طالقاني اضافه كرد: طي فرصتي از استاد محمدعلي معلم، رئيس فرهنگستان هنر دعوت كردم تا از موزه بازديد كند. ايشان پس از بازديد به شدت به پروژه علاقهمند شده و متعاقبا خواستار امضاي تفاهمنامهاي علمي ـ پژوهشي بين فرهنگستان هنر و پژوهشكده تحقيقات كاربردي فرهنگ ايراني، دانشگاه تهران كه توسط اينجانب تاسيس شده، شدند. پس از امضاي اين تفاهمنامه چند طرح در دست اقدام قرار گرفت كه چاپ و انتشار نه جلد كتاب با عناوين «خانه موسوي»، «خانه محتشمطلب»، «خانه بهزادي»، «خانه موسيزاده»، «خانه پرمهر»، «خانه صادقي»، «كندوج»، «خانه طربي»، «خانه رستمي» و «خانه مرادي» از آن جمله است.
وي ادامه داد: مطالعات اين مجموعه از سال 81 تا سال 83 طول كشيد. در اين مجموعه 9 جلدي، گيلان به نه حوزه فرهنگي معماري متمايز شده است. گيلان از كوچكترين استانهاي كشور است ولي به لحاظ معماري و فرهنگي از متنوعترين آنها به شمار ميآيد.
طالقاني افزود: هدف از چاپ اين كتابها ماندگاري و مستندسازي معماري و فن ساخت بناهاي روستايي گيلان است. خانهها با همان حفظ اصالت معماري و فن ساخت واچيني ميشوند. ميراث فرهنگي را بايد مستند كرد. گزارشهاي كه در اين مجموعه 9 جلدي ارايه ميشود كاملا علمي است.
دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۲:۰۹
نظر شما