چاپ نخست كتاب «محمد(ص) در شعر فارسي: از ولادت تا رحلت» تاليف محمد صحتي سردرودي از سوي انتشارات پرتو خورشيد منتشر و روانه بازار نشر شد._
اهميت هركاري با سودمندي آن سنجيده ميشود و هرچه بيشتر و بهتر سودمند باشد، برتر و با اهميتتر خواهد بود، از حضرت حبيبالله(ص) روايت است كه ميفرمود: «احب الناس الي الله انفع الناس للناس؛ دوست داشتنيترين مردم پيش خدا، سودمندترين مردم به مردم است».
اساس سخن به قرآن كريم، سوره رعد، آيه 17 برميگردد كه خداوند متعال ميفرمايد: «... فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث فيالارض؛ باري، كف، كنار ميرود اما آنچه مردم را سودمند افتد، در زمين باز ميماند.»
در اين اثر، سخن از شناختن انسان كامل ـبلكه كاملترين انسانها به باور ما مسلمانانـ يعني حضرت محمد مصطفي(ص) ممكن است و شاعران در ادب فارسي، اين ممكن را به نيكي و زيبايي نشان ميدهند و با ستايش او ـكه درود خدا بر او و همدلان و همراهانش باد!ـ در حقيقت، كمال و جمال الهي؛ و انسانيت انسان متعالي را ميستايند و با اين كار، افزون بر اينكه ساحت سخن و بهشت شعر را زنده و سرسبز نگه ميدارند با ستايش ستوده خدا و خلق، در واقع ستايش را ميستايند و خود را به حريم سخن و خلوت خرد، محرم و محبوب ميكنند.
سخن از پيامآور پاكيها و رسول رهايي و آزادي در عين اين كه سهل و هميشه سبز است؛ سخت دشوار و ممتنع است. با توجه به متن كتاب كه هزاران شعر و سخن سنجيده را در شكلها و قالبهاي قويم و آهنگين ـاز مثنوي و منظومههاي مختلف گرفته تا غزلها و قصيدههاي فاخر؛ رباعيها و دوبيتيها؛ چهارپايهها و نو و نيماييهاـ دربردارد، آن سهل و ممتنع بودن بيش از پيش رخ مينمايد.
بر اساس مطالب كتاب، به نظر چنان ميرسد چارهاي نيست جز اين كه از سخنان پيشواي پارسايان و مولاي دادگران وام بگيريم چرا كه او پيشتر و بيشتر از همه، رسول خدا(ص) را ميشناخت و دقيقتر و سنجيدهتر از ديگران سخن ميگفت: «او پيشواي كسي است كه راه پارسايي پويد و بينايي كسي است كه راه حق را جويد. چراغي است كه روشنائيش درخشيده و ستارهاي است كه نورش بلند شده و آذرخشي كه فروغش بردميده است. كردارش ميانهروي؛ رفتارش رشد و متعالي؛ گفتارش سرفصل؛ و داوريش با عدل است.»
مولا علي(ع) در سخني ديگر پيامآور خدا(ص) را چنين ميشناساند: «اصل و نسبش برترين و تشريف رشدش بهترين بود، كه از كانهاي كرامت و بسترهاي سلامت سر برآورد تا دلهاي نيكدلان از همه بريده، به سوي او برگشت و چشمهاي جويا به جمال او نشست. در سايه او بود كه خدا، كينهتوزيها را به زير خاك فراموشي و آتش آشوبها و جنگها را به خاموشي برده؛ با او بود كه خدا انسانهاي خوب را با هم برادر و همدل ساخت و گروههاي جنگجو را دسته دسته از يكديگر به دور انداخت؛ خوارشدگان را به عزت رسانيد و عزيز شدهها را به ذلت نشانيد. سخن او روان و روشنگر؛ سكوتش خود زباني ديگر بود.»
علي(ع) كه همه عمرش را با رسول خدا(ص) هميشه همراه و همدل بود، در خطبهاي ديگر آن حضرت را چنين معرفي ميكند: «در كودكي برترين و در كهنسالي نجيبترين مردمان؛ در خلق و خو پاكترين پاكان و گاه بخشش او بخشندهتر از ابرهاي باران بود.»
كتاب حاضر در هشت مطلع تنظيم و تدوين شده است كه مطلع نخست با عنوان «ميلاد محمد(ص)» در چهار بخش تاليف شده است كه به ترتيب از مهر و ماه ميلاد؛ شب ميلاد؛ روز ميلاد و محل ميلاد (مولدالنبي"ص") سخن ميگويد. در ادامه، مطلع دوم با عنوان «نام و ياد رسول الله(ص)» قرار دارد كه سه باب را دربرميگيرد كه شعرهاي مربوط را با عنوانهاي «نامهاي نور؛ ولاي محمد(ص)(حبالنبي"ص")؛ از سبحههاي صلوات يا دروديهها» شامل ميشود. پس از آن، مطلع سوم با عنوان «فصل بلند بعثت» در پنج بخش تنظيم شده است كه اين عناوين را در پي دارد: تولد دل و دين. از ميان نوسرودهها و منظومهها؛ شب بعثت؛ روز بعثت؛ يادي از دو حامي فداكار رسول الله (حضرت ابوطالب و خديجه) كه البته اين بخش اخير بسيار به اختصار برگزار شده است.
بعد از آن مطلع چهارم با نام «نبوت نگارانهها» رسالت سرودهها را دربردارد كه در سه قسمت، باببندي شده است: از نبوت تا رسالت، از ميان چكامهها و چامههاي نبوي، در سايهسار قرآن و سخن هميشه سبز او، كه برخي از شعرهايي را شامل ميشود كه افزون بر توصيف قرآن به ستايش سخنان حضرت رسول(ص) هم تا حدودي رسيدهاند. سپس مطلع پنجم را با اسم سترگ «از اخلاق تا معراج» پيشرو داريم كه در سه باب سامان يافته است.
در ادامه، مطلع ششم با عنوان «فصل نعتالنبي(ص)» تدوين يافته كه خود فصلي مفصل است و چهار باب دارد به اين ترتيب: حديث حيراني، چكامههاي بلند و بالا، قطرهاي از مناقب نبوي و از ميان تركيببندها و ترجيعبندها. در گذشته به مناقب نبوي و مدايح محمدي بيشتر «نعت» يا «نعتالنبي(ص)» ميگفتند و شاعران و نكتهسنجان باريكبين، وجود و ظهور حضرتش را بزرگترين لطف خدا به انسان و جهان ميدانستند. براي همين، هميشه پس از حمد و ستايش خدا و سپاس از نعمتهاي فراوان و بيشمار حضرت حق، به ستايش ستوده سبحان ميپرداختند و اين كار را نعتالنبي(ص) ميناميدند كه سوگمندانه امروز ديگر اين اصطلاح رايج نيست و جاي خود را به واژگاني چون مداحي و مديحهسرايي داده است كه تكرار اين قبيل الفاظ از اطناب و تكرار دل آزار هم گذشته است كه جاي بررسي بيشتر نيست وگرنه به جا بود كه اين كتاب نعتنگارانهها يا نعتنامهها با همان اصطلاح پرمعناي نعتالنبي(ص) ناميده ميشد.
فصل بعدي با عنوان «مطلع هفتم: از توسل تا شفاعت» در پي ميآيد كه در دو بخش از توسل به رسول الله(ص) و به اميد شفاعت، سامان يافته است تا توسل شاعران به رسول خدا(ص) و شفاعتجويي آنان را از «شفيع امم» به تماشا بنشينيم.
در پايان هم مطلع هشتم با عنوان «رحلت رسول الله(ص)» در چهار قسمت مورد مطالعه قرار ميگيرد كه چنين سامان داده شده است: شب رحلت، از ميان مراثي، نخستين آرمانشهر مسلمانان و در آرزوي زيارت.
چاپ نخست كتاب «محمد(ص) در شعر فارسي: از ولادت تا رحلت» در شمارگان 1200 نسخه، 888 صفحه و بهاي 150000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما