پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
روسیه‌شناسی در ایران ضعیف‌تر از ایرانشناسی در روسیه است/ اهمیت شناخت فرهنگی و غیرکلیشه‌ای میان ملت‌های ایران و روسیه

جهانگیر کرمی، عضو هئیت علمی مطالعات روسیه دانشکده مطالعات جهانِ دانشگاه تهران گفت: روسیه چهره دیگری نیز داشت و آن چهره‌ الگو بود؛ اولین آشنایی ایرانیان با مدرنیته به واسطه روسیه و شکست ایران در جنگ‌های ایران و روس صورت گرفت؛ یعنی زمانی که عباس میرزا نمایندگانی را برای بررسی این کشور به آنجا فرستاد.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): موسسه نگارستان اندیشه از ابتدای فعالیت خود کارگروهی ویژه مسائل روسیه تشکیل داد. در این زمینه همکاری‌هایی با موسسه‌های مهمی مانند بنیاد مطالعات قفقاز، مرکز روسکی میر دانشگاه تهران و انجمن‌های علمی دیگری صورت گرفت. شش کتاب از مجموعه آثاری که در انتشارات نگارستان درباره روسیه منتشر شده‌اند با همکاری بنیاد روسکی میر آماده شده‌اند. نخستین کتاب از این مجموعه «تاریخ روسیه» بود که اثری مهم است زیرا بخش وسیعی از تاریخ روسیه از قرن نهم میلادی را مورد بررسی قرار داده است. تعدادی کتابی ادبی مانند «ما از همه بهتریم» و «پرنده خوشبختی» نیز به چاپ رسید. تازه‌ترین اثری که در حال آماده‌سازی است، یادداشت‌های ژنرال یرملوف از جنگ‌های ایران و روس است که اثری بسیار اساسی برای تاریخ‌نگاران است. 

آنچه بازگو شد بخشی از سخنان صادق حیدری‌نیا، مدیر انتشارات نگارستان اندیشه بود که در برنامه «روسکی میر در ایران» و رونمایی از 6 عنوان کتاب روسیه‌پژوهی بیان کرد.



شناخت روسیه به مسئله نوسازی و توسعه در ایران کمک می‌کند


سپس دکتر جهانگیر کرمی، عضو هئیت علمی مطالعات روسیه دانشکده مطالعات جهانِ دانشگاه تهران، به بیان سخنرانی خود درباره سیاست در روسیه پرداخت: در کشور ما امر بین‌المللی به خوبی شناخته نشده است و نتایج این امر را در رخدادهای تاریخیِ دو سده اخیر می‌بینیم. درباره روسیه نیز این مسئله صادق است و این کشور را به خوبی نمی‌شناسیم. نگاه ایرانیان به روسیه را می‌توان با سه مفهوم یعنی تهدید، الگو و عبرت توضیح داد.

وی افزود: سال 1722 که اصفهان سقوط می‌کند، تقریبا هم‌زمان است با سالی که پترزبورگ ساخته شد؛ یعنی افول ایران هم‌زمان است با ظهور روسیه به عنوان قدرتی مهم. از آن زمان تا سال 1991 که شوروی سقوط کرد، روسیه همواره به عنوان تهدیدی برای ایران شناخته می‌شد. 

کرمی ادامه داد: روسیه چهره دیگری نیز داشت و آن چهره‌ الگو بود؛ اولین آشنایی ایرانیان با مدرنیته به واسطه روسیه و شکست ایران در جنگ‌های ایران و روس صورت گرفت؛ یعنی زمانی که عباس میرزا نمایندگانی را برای بررسی این کشور به آنجا فرستاد. اولین شناخت از غرب از این طریق صورت گرفت و فهمی از مدرنیته شکل گرفت که بر مناسبات اجتماعی تاثیرگذار بود. الگوی مدرنیستی ایران، روسیه بود. یکی دیگر از نمونه‌های الگوبودن روسیه، مسئله ایدئولوژی است؛ ایرانیان از چپ در روسیه بسیار تاثیر گرفتند. 

وی افزود: سومین مفهوم عبرت یا بازاندیشی است. این مفهوم به این مسئله اشاره دارد که از روسیه و مسائل و مشکلات آن بیاموزیم. الگوی مدرنیستیِ روسیه تراژدی بود زیرا روس‌ها نتوانستند به شکلی مدرن شوند که از کشورهای غربی بی‌نیاز شوند. این مسئله به دولت اقتدرگرایی ربط دارد که اجازه نداد مدرنیته در سطوح اجتماعی نیز درگیر شود. الگوی مدرنیته دولتی راهگشا نیست. مسئله دیگر بازاندیشی در ایدئولوژی است و برای ما آموزنده است. اقتدارگرایی روسیه به اهمیت آن در مناسبات سیاسی جهانی آسیب زده است. 

این پژوهشگر گفت: شناخت روسیه از جهت‌های گوناگونی به مسئله توسعه و نوسازی در کشور ما کمک می‌کند و باید به شکل جدی به آن پرداخته شود. من در کتاب خود -که با همکاری یکی از دانشجویان نوشته شده است- تلاش کردم که اهمیت تاثیر نوسازی روسیه بر فرهنگ سیاسی آن را بررسی کنم. تلاش کردیم تا بررسی کنیم چرا دولت مقتدر در جامعه مورد حمایت است. 



رویکردی که می‌توانیم زبان مشترک میان دو ملت را پیدا کنیم

دکتر زهرا محمدی، نماینده بنیاد روسکی میر در دانشگاه تهران و معاون پژوهشی دانشکده زبان‌های خارجی، به بیان نکات خود پرداخت و گفت: بنیاد روسکی میر نهادی وابسته به ریاست جمهوری در روسیه است که هدف آن گسترش زبان و فرهنگ روسیه در جهان است. این بنیاد در نقاط مختلفی از جهان نمایندگی دارد. از سال 1396 ما در حال فعالیت هستیم و رویکرد ما ایجاد گفت‌وگو درباره فرهنگ روسیه است. به همین دلیل نشریه‌ای به زبان فارسی به نام یادداشت‌ها آماده کردیم که تاکنون بیست و دو شماره از آن منتشر شده است؛ همه آثار در این نشریه با نگاهی نو و غیرکلیشه‌ای نوشته شده‌اند و حاصل تلاش دانشجویان‌اند. 

وی افزود: متاسفانه برخلاف وجود ارتباطات سیاسی و اقتصادی میان ایران و روسیه، شناخت فرهنگی ملت‌های این دو کشور از هم کم است؛ این دو ملت باید با یکدیگر ارتباط متقابل داشته باشند. برای دولتمردان دو طرف شناخت فرهنگی در اولویت نبوده است. اکنون فرصت خوبی است که ارتباطات فرهنگی برقرار شود؛ شناخت و ارتباطی که برخلاف نگاه غیرکلیشه‌ایِ رسانه‌های غربی باشد. ما در بنیاد روسکی میر در راه همین هدف گام برمی‌داریم. 

او درباره برخی آثار منتشرشده توضیح داد: کتاب «زیر لایه‌های برف» درباره شاخص‌های فرهنگی روسیه است و این کتاب با هدف جبران مسئله فرهنگی که با آن اشاره شد منتشر شده است. شناخت یک ملت از زاویه‌های مختلف فرهنگی بسیار مهم است؛ مثلا مهم است که بدانیم وضعیت مهاجران، اقلیت‌های جنسیتی و دین، زنان و موضوعات اینچنینی در روسیه به چه شکل است زیرا این مسائل یک جامعه را می‌سازند. با این رویکرد می‌توانیم زبانی مشترک میان دو ملت پیدا کنیم. امیدواریم در روسیه نیز بنیادهایی برای ایرانشناسی تاسیس شود. 

محمدی بیان کرد: نکته مهمی که درباره همه کتاب‌ها مشترک بود این است که مترجمان و دست‌اندرکاران آماده‌سازی آن‌ها، همه از دانشجویان خوب زبان و ادبیات و مطالعات روسیه بودند. حضور این پژوهشگران جوان بسیار ارزشمند است. زبان روسی در ایران مورد حمایت سفارت روسیه نبوده است و متاسفانه ارتباط کمی وجود داشته است که امیدوارم در آینده رفع شود؛ این مسئله به دانشجویان بسیار کمک خواهد کرد. امیدواریم راه‌های گفت‌وگو باز شود. 



آگاهی دولتمردان ایرانی از وضعیت روسیه در دوره قاجار

در ادامه دکتر گودرز رشییانی به بیان نکات خود پرداخت: به نظر می‌رسد فعلا توازنی میان مطالعات روسیه‌شناسی و ایران‌شناسی دیده نمی‌شود. بعضی از مطالعات ایرانشناسی در روسیه شناخته‌شده هستند مانند آثار تاریخی پطروشفسکی و برخی نیز اینچنین نیستند مانند مطالعات زبان‌شناسانه. در سال‌های اخیر پروژه‌ای درباره روابط ایران و روسیه در زمان صفویه در حال انجام است. 

عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران بیان کرد: روسیه‌شناسی در ایران ضعیف‌تر از ایرانشناسی در روسیه است. البته از نگاه تاریخی، ایرانیان زمانی نسبت به همکاران روس خود برتر بودند؛ با شکل‌گیری دولت روسیه در قرن نهم میلادی، مهم‌ترین گزارشات درباره تاریخ آن را ایرانیان نوشته‌اند مانند سفرنامه ابن خزلان یا کتاب‌هایی که با عنوان مسالک و ممالک شناخت می‌شوند. واژه روس را اولین ابن خردادبه در مسالک و ممالک نوشته است و پیش از آن این واژه به کار برده نشده است. در متن‌های دیگری مانند جامع‌التواریخ خواجه رشید‌الدین فضل‌الله نیز تحقیقات مهمی وجود دارد. از زمان مغول‌ها تا دوره اول قاجاریه دیگر گزارش مهمی نداریم.

او ادامه داد: برخلاف تصور معمول ایرانیان در دوره قاجار از روسیه کاملاً بی‌خبر نبودند؛ پژوهش‌ها نشان می‌دهند که دولتمردان ایرانی شناخت نزدیکی از تحولات روسیه داشتند. اصلا اتفاقی نیست که یکی از اولین کتاب‌هایی که در ایران چاپ شد کتاب پتر از ولتر بود. 

وی افزود: وقتی در روسیه جنبش دکابریست‌ها رخ داد، دربار ایران به طور روزانه این تحولات را رصد می‌کرد. بخشی از این جنبش خواهان این بود که برادر نیکلای اول، یعنی کنستانتین تزار روسیه شود. جالب است که اکنون دو نامه از مکاتبه عباس میرزا و کنستانین در دست داریم و در آن‌ها عباس میرزا به کنستانتین پیشنهاد می‌دهد که از او حمایت کند. در دوره ناصری متون مختلفی از روسی به فارسی ترجمه شدند. بعد از دوره ترجمه تقریبا دیگر توجهی به روسیه‌شناسی نداریم. همچنان بر ریل ترجمه قرار داریم.



ارتباطات فرهنگی میان ایران و روسیه باید بیشتر شود

سپس لیلیا واتینوا، رایزن فرهنگی و نماینده آژانس فدرال در امور مشورهای مشترک‌المنافع، به بیان اهمیت فعالیت‌های فرهنگی پرداخت: هر سال ما سیصد دانشجوی ایرانی به روسیه برای تحصیل در تمامی رشته‌ها می‌فرستیم. امیدوارم دانشجویان ایرانی بیشتری به روسیه بیاند تا ارتباطات فرهنگی دو کشور گسترده‌تر و شناخت فرهنگی مردم این دو کشور از هم بیشتر شود. پیشنهاد می‌کنم علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ روسیه با هم همکاری داشته باشند. ما آماده همکاری هستیم و از همه علاقه‌مندان حمایت می‌کنیم. 



در ادامه دکتر سیف‌الهی به بیان نکاتی درباره آثار داستانی توضیح داد: کار ما در نشریه یادداشت‌ها در بنیاد روسکی میر آغاز شد. ترجمه آثار طنز بسیار دشوار است زیرا هنگام ترجمه این آثار باید وارد لایه‌های زبانی شوید. انتقال طنز و خنده به مخاطب فارسی‌زبان بسیار دشوار و مهم است. در برگردان طنز سیاسی باید جهانی را در جهان زبان مقصد بازسازی کنیم. توصیه می‌کنم دانشجویان کتاب «دوازده صندلی» را بخوانند زیرا یکی از بهترین ترجمه‌های طنز از زبان روسی است. 



سپس حسین اصغری، مترجم یادداشت‌های ژنرال یرملوف به معرفی این کتاب پرداخت: معمولا جنگ‌های ایران و روس از نگاه دولت پهلوی بررسی شده است و این نگاه باید تغییر کند. این نگاه تاکید را بر ضعف دولت قاجار می‌گذارد که البته اشتباه نیست اما همه واقعیت را دربرنمی‌گیرد. مسئله‌ای که نادیده گرفته شده این است که بر قدرت سیاسی روسیه تاکید گذاشته نشده است. ما در این جنگ مغلوب شهرسازی شدیم. ژنرال یرملوف در منطقه قفقاز شروع به ساخت‌وساز می‌کنند و این مسئله باعث می‌شود تا جای آن‌ها در قفقاز محکم شود. باید ناهی واقع‌بینانه به این مسائل داشته باشیم. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها