كارشناسان نشست «بزرگداشت استاد مطهري» كه ظهرديروز(14 ارديبهشت ماه) در سراي اصلي اهل قلم برگزار شد، با اشاره به علاقهمندي اين متفكر اسلامي از تمامي آراي موافق و مخالف در حوزه تفكرات فلسفي، حركت وي را در متن جريان اين انديشهها، از عوامل ماندگاري آرا و نام وي در اين حوزه عنوان كردند./
در ابتداي اين برنامه، ياسر هدايتي كه دبيري نشست را بر عهده داشت با بيان اين پرسش كه «علامه مطهري را بايد شاعر، فيلسوف يا يك مقام فلسفي دانست؟» از ساير كارشناسان خواست تا آراي خود را عنوان كنند.
سپس دكتر يحيي يثربي، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي با تاكيد بر اين كه آراي فلسفي علامه مطهري بايد با توجه به شرايط زمان وي سنجيده شود، گفت: سالهاي زيادي بود كه تنها چيزي كه به عنوان فلسفه ميشناختيم، فلسفه ابنسينا و ملا صدرا بود، چرا كه در دوران سنتي اكثر افرادي كه پس از شخصيت فلسفي معروفي ميآيند، شارح ميشوند و دوران شرح آغاز ميشود، ابن سينا فلسفه مشاء را تأسيس كرد اما همان قدم نخست، قدم آخر او شد.
وي ادامه داد: ملاصدرا هم تركيبي از عرفان و فلسفه را سامان داد و پس از شهرت مسير وي نيز به آخر رسيد. اكنون نيز هر كسي فعاليت ميكند، شارح است. متاسفانه موسسي كه بنياد نويني طرح كند، بعد از نظام صدرايي نداشتيم. از اين رو بسيار طبيعي است كه شهيد مطهري را در رديف شارحان و مروجان فلسفه موجود به شمار آوريم، اما شارحان مرتبه يكساني ندارند. مطهري شارح و معلم فلسفهاي بود كه در قرن حاضر ميزيست، تفكر ميكرد و فرزند زمان خود بود.
در ادامه دكتر عبدالله نصري، استاد دانشگاه علامه طباطبايي و كارشناس فلسفه تطبيقي، درباره جايگاه و مقام علمي و فلسفي استاد مطهري گفت: من اعتقاد ديگري دارم. بايد بررسي كنيم چه كسي را فيلسوف ميدانيم؟ آيا كسي كه موسس باشد، فيلسوف است؟ با اين وجود در فلسفه غرب نيز به ندرت فيلسوف موسس داريم، اما اينگونه تعبير نميشود.
فيلسوف كسي است كه پرسش جديد فلسفي مطرح كند يا به صورت ديگري پاسخي به پرسشهاي ديگر يا پرسشهاي ديگر را بسط دهد.
وي افزود: علامه مطهري نيز پرسشهاي جديدي مطرح كرد، پاسخهاي جديدي به پرسشهاي گذشته داد و نيز پرسشهاي موجود را بسط داد. از اين رو فيلسوف به شمار ميآيد. همچنان كه در كتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» عنوان كرده است كه تنها پاسخگوي برخي شبهات نيست، بلكه قصد دارد فلسفه جديدي ارايه دهد.
دكتر يثربي در پاسخ به مسايل عنوان شده گفت: من «شارح» را در مقابل «فيلسوف نميدانم، فيلسوف فردي است كه آزادنه در كشف و فهم حقايق جهان گام برداشته باشد. از اين رو طباطبايي و مطهري و ... را فيلسوف ميدانم اما آنها نيز شارحاند.
سپس دكتر يثربي در پاسخ به سوال دبير نشست درباره نگاه علامه مطهري به تفكر غرب با توجه به محدوديتهاي ترجمه در آن زمان، اظهار داشت: مطهري به تفكر غرب توجه زيادي داشت چون اساساً به تفكر توجه زيادي ميكرد. او به «احمد آرام» گفت كه زبان يوناني فراگيرد و متون افلاطون و ارسطو را از زبان اصلي ترجمه كند. مطهري از اين مساله استقبال ميكرد و معتقد بود بهتر است آثار از زبان اصلي ترجمه شوند. او از گفتوگو با انديشمندان معاصر جهان اسلام و خارج از آن استقبال ميكرد.
همچنين حجتالاسلام عباس رضوانينسب، معاون پژوهشي موسسه شهيد مطهري درباره آراي اين متفكر اسلامي در حوزه مسايل كنوني جهان اسلام يادآور شد: نكات فراواني در انديشههاي استاد مطهري درباره مساله بيداري اسلامي ميتوان يافت. رويكرد مطهري، علاوه بر بحث كلامي، رويكرد سياسي ـ اجتماعي بود. وي در آثار خود نهضتهاي مختلفي را از صدر اسلام بررسي كرده بود.
سپس دكتر نصري در پاسخ به سول دبير نشست كه «مطهري، چگونه مطهري شد؟» گفت: استاد مطهري قابل مقايسه با كسي نيست. مطهري تفكر را جدي گرفته بود. كسي ميتواند اين كار را بكند كه تكليفش را با خود روشن كرده باشد. اگر مطهري فقط در حوزه ميماند، مطهري نميشد چون خارج از حوزه با فضاها و شخصيتهاي مختلفي مواجهه يافت، بحث و گفوگوهاي فراواني داشت و از نزديك با مسايل فكري جامعه خود آشنا شد. او در متن جريانها شركت ميكرد و حتي آثاري را كه با تفكر او هماهنگ نبود مطالعه ميكرد و خود را ملزم براي مواجهه با آن انديشه ميدانست.
وي افزود: مطهري در متن انديشههاي ديگران حركت ميكرد. او قبل از نوشتن آراي خود آنها را بيان ميكرد، درس ميداد تا با پرسش و انتقاد، مباحث آن بختهتر شوند. از اين رو سير تكاملي انديشههايش متفاوت بود.
بيست و چهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران، از 14 تا 24 ارديبهشتماه سال جاري در مصلاي امامخميني (ره) تهران برپاست.
نظر شما