یکشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۷:۳۱
داستان «قلب شيشه‌ای» رقيه

نرگس دختر كوچكي است كه پدرش را در جنگ از دست داده و براي او دلتنگي مي‌كند. مادرش داستان رقيه‌(س) را براي او مي‌گويد تا دلتنگي و غم او كم‌تر شود.

ايبنا نوجوان: نرگس دختر پنج‌ساله‌اي بود كه پدر خود را در جنگي بين حق و باطل از دست داد. او مادر و عروسك موطلايي‌اش زندگي مي‌كرد. يك شب نرگس خواب پدر را ديد. دلش براي پدر تنگ شده بود. مادر براي او داستان دختر كوچكي را گفت كه پدر مانند پدر او به سفر رفته بود. اسم اين دختر رقيه(س) بود.

«طاهر خوش» نويسنده‌ي كتاب «قلب شيشه‌اي» داستان رقيه(س) را از زبان مادري براي دخترش بازگو مي‌كند. دختري كه پدرش را در جنگ از دست داده و دلتنگ اوست، با شنيدن مصيبت‌هاي وارد شده به امام حسين(ع) و دختر كوچكش، دلتنگي‌هاي خود را فراموش مي‌كند.

نرگس با شنيدن داستان رقيه(س) دلتنگي‌هايش را فراموش مي‌كند:
نرگس وقتي داستان رقيه را شنيد، متوجه شد پدر او هم مانند پدر رقيه - امام حسين(ع) - براي مبارزه با دشمنان دين خدا به شهادت رسيده است؛ بنابراين خيلي خوشحال شد و از مادرش براي تعريف داستان زندگي رقيه تشكر كرد.

كتاب «قلب شيشه‌اي» جلد ششم از مجموعه‌ي «كودكان و نوجوانان كربلا» است كه انتشارات شوق آن را در شمارگان 5 هزار جلد و با قيمت 600 تومان روانه‌ي بازار كتاب كرده است. «فرشته اركيا» تصويرگري اين اثر را برعهده داشته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها