دوشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۲
خواندن اين افسانه‌ها توصيه می‌شود!

«كورنليا فونكه» نويسنده آلماني، يك فهرست ده تايي از افسانه‌هاي به يادماندني را براي مطالعه به بچه‌ها توصيه كرده است.

ايبنا نوجوان: «كورنليا فونكه»، يكي از نویسندگان معاصر ادبیات نوجوانان آلمان است، نویسنده‌ای که بسیاری او را همتای آلمانی جی. کی. رولینگ (نويسنده‌ي مجموعه كتاب‌هاي هري‌پاتر) می‌دانند.

داستان‌های او دنيايي تخيلي دارند که البته ریشه در دنیای واقعی دارند. در کتاب‌های کورنلیا فونکه، بچه‌ها شخصیت کاملاً مستقلی هستند و بیش‌تر وقت‌ها در برابر کلیشه‌های از پیش تعیین شده مقاومت می‌کنند.

با ده افسانه‌اي كه به اعتقاد «فونكه»، از جمله‌ي بهترين افسانه‌هاي كودكان و نوجوانان به‌شمار مي‌روند، از زبان اين نويسنده‌ي معروف آشنا شويد:

1- دختر غازچران(افسانه‌ي آلماني)
يكي از داستان‌هايي كه وقتي به بچگي‌ام فكر مي‌كنم، فوراً به ذهنم مي‌آيد، اين داستان است. هيچ چيز غمگين‌تر از آن صحنه‌اي نبود كه سر اسب محبوب را از دروازه‌ي شهر آويزان كردند. 

2- شش قو (افسانه‌ي آلماني)
يك داستان محبوب ديگر از بچگي‌هاي من! خواهري كه تلاش مي‌كند برادرش را از دست يك شيطان نجات دهد، آن هم از اين راه كه به مدت شش سال نه حرف بزند و نه بخندد! 

3- بانوي كوهستان مس(افسانه‌ روسي)
اين كتاب را سال گذشته كشف كردم. شخصيت اصلي اين داستان، يك شخصيت قدرتمند است؛ دختري كه آه نمي‌كشد و منتظر اين نيست كه يك شاهزاده‌ي سوار بر اسب بيايد و او را نجات بدهد. 

4- داستان پسري كه خواست ترس را بشناسد(افسانه‌ي آلماني)
اين داستان، شما را مي‌خنداند و با خنديدن تمام ترس‌هايتان از بين مي‌رود. اين كتاب يكي از احمق‌ترين قهرمان‌هاي افسانه‌اي را دارد. قهرماني كه حماقت معصومانه‌ و دوست‌داشتني‌اي دارد. 

5- پا طلايي(افسانه‌ي فرانسوي)
افسانه‌ي ديگري كه تازگي‌ها پيدايش كردم، اين افسانه است. داستاني درباره‌ي آهنگر ظالمي كه پاهاي شاگرد با استعدادش را مي‌شكند تا او را به عنوان برده‌ي خودش نگاه دارد؛ اما شاگرد براي خودش يك جفت پاي طلايي مي‌سازد و از او انتقام مي‌گيرد. 

6- بلبل(افسانه‌اي از هانس كريستين آندرسن)
اين داستان، يك افسانه‌ي قديمي نيست كه سينه به سينه نقل شده باشد، آن‌را آندرسن نوشته است و تقريباً مدرن است. من وقتي كه بچه بودم آن‌را خواندم. آن‌وقت‌ها كتابي از داستان‌هاي آندرسن را داشتم و هر لغت و تصويرش را حفظ بودم و عاشق افسانه‌ي بلبل مكانيكي بودم كه در آن كتاب بود. 

7- تولد اين‌فانتا(اسكار وايلد)
يك افسانه‌ي نسبتاً مدرن ديگر را هم معرفي مي‌كنم. من وقتي اين افسانه را خواندم عميقاً تحت تأثيرش قرار گرفتم و حتي تصويرسازي براي آن‌را پذيرفتم. اما در حقيقت تمام داستان‌هاي وايلد را بايد در اين فهرست قرار داد. من اسكار وايلد را حتي از آندرسن هم بيش‌تر دوست دارم؛ چون آندرسن دلسوزي وايلد را ندارد. در داستان‌هاي او جوجه اردك زشت به قوي زيبا تبديل مي‌شود تا او را دوست بدارند؛ اما در داستان‌هاي وايلد حتي جوجه اردك زشت را هم همه دوست دارند. 

8- پوستِ الاغ(افسانه‌اي فرانسوي)
اين افسانه درباره‌ي دختري است كه از ترس آزارهاي پدر پادشاهش در پوست يك الاغ مخفي مي‌شود. باز هم يك دختر قهرمان ديگر در افسانه‌ها ظاهر مي‌شود. 

9- مرلين و وي‌وين(افسانه‌ي انگليسي)
من آن نسخه‌اي از اين افسانه را دوست دارم كه مرلين عاشق وي‌وين مي‌شود و هيچ نفريني هم در كار نيست. مرلين به ميل خودش زنداني وي‌وين مي‌شود. اين نسخه از افسانه از بقيه‌ي نسخه‌هاي آن قديمي‌تر و دوست‌داشتني‌تر است. 

10- جنگنده‌ي رويايي و بقيه‌ي داستان‌هاي تد هوگز
باز هم من نمي‌توانم فقط يكي از داستان‌هاي هوگز را انتخاب كنم. تمام داستان‌هاي او را دوست دارم. داستان‌هايي كه مرا با جادو آشنا كردند. 

منبع خبر: گاردين

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها