کاووس حسنلی، استاد ادبیات دانشگاه شیراز با بیان این که برنامه درسی دانشکدههای ادبیات ناکارمد است، از لزوم توجه به پرورش متخصص ويژه با گرايشهاي مختلف در دانشکدههای ادبیات سخن گفت. وی تاکید کرد: نیما در این برنامه قدیمی و ناکارامد، فراموش شده است.
حسنلی ادامه داد: حتي شاعران هندي و به طور کلی شاعران پس از حافظ، در این برنامه تنها دو واحد درسي را به خود اختصاص ميدهند. این برنامه كاملا رو به گذشته دارد و اصلا با ادب امروز و نيازهاي جامعه امروز و توليدات ادبي معاصر همخاني ندارد. برنامهای است که در آن هرگز به پرورش متخصص ويژه با گرايشهاي مختلف توجه نميشود.
وی با تاکید بر این که "این برنامه، برنامهای است ناكارامد"، افزود: محصولاتي كه در دانشکدههاي ادبيات پرورش پيدا ميكنند و توليد ميشوند، اگر فقط محدود به برنامههاي درسي دانشگاه باشند و خودشان خارج از محيط دانشگاه به مطالعات ديگر نپردازند، محصولاتي به شدت شبيه به هم خواهند بود. چرا كه اين رشته، در هيچ دورهاي نه فوق ليسانس و نه دكترا، به سمت گرايشي شدن ادبيات و تخصصي شدن رشتهها پيش نميرود. تنها در دانشگاه شيراز از دوره دكتري چند گرايش پيشنهاد كرديم كه اكنون اجرا ميشوند.
استاد ادبیات دانشگاه شیراز با اشاره به این که "در كل اين برنامه تنها دو واحد درسي به شعر معاصر اختصاص دارد"، خاطرنشان کرد: در همین دو واحد بايد شعر فارسی را، از دوره مشروطه تا امروز، به دانشجو معرفي كنيم. حال سهم نيما در تنها دو واحد درسي كه قرار است 100 سال را بررسي كند، چقدر ميشود؟
وی با بیان این که "عملا در دانشكدههاي ادبيات، نيما و شعر او بررسي نميشوند"، اضافه کرد: از سوی دیگر چون دانشآموختگان اين رشته، مطالعاتي خارج از برنامههاي درسي در پيوند با نيما ندارند، نيما در دانشكدههاي ادبيات فراموش شده و آگاهي شايستهاي درباره او نيست.
حسنلی با اشاره به کتاب «گونههای نوآوری در شعر معاصر فارسی»، گفت: اگر به مقدمه این كتاب مراجعه كنيد، ميبينيد كه من در آنجا تاكيد زيادي داشتهام كه نيما، واقعا پدر شعر نو فارسي است و راه تازهاي را نشان داده و پنجره جديدي را بر ادب اين كشور باز كرده، به طوري كه كمترين كار او برهم زدن تساوي طولي مصراعها محسوب میشود.
وی تصریح کرد: اصل كار نیما در معرفی نوعي جهانشناسي جديد، و اصرار بر عينيتگرايي در ادب امروز بود. نيما ادب گذشته را ادبي ميدانست به شدت ذهني و ذهنيت گرا، و سرشار از مباحث و مفاهيم كلي و ازلي -- ابدي. در حالي كه به گمان او در جهان معاصر بايد با توجه به شرايط جديدي كه در حوزه فرهنگ به وجود آمده، شعر و ادبيات هم از هر نظر نو بشوند؛ هم از نظر زبان، هم شكل، هم خيال، و هم محتوا.
حسنلی با بیان این که "نيما به يك خانه تكاني جدي در ادبيات علاقهمند بود"، افزود: به همين دليل شناخت شعر نيما و انديشههاي او، براي شناخت درست جريانهاي شعر امروز، بسيار ضروري است.
وی در بخش دیگری از سخنانش به نظریه پردازیهای نیما پرداخت و یادآور شد: نيما خوشبختانه اين امكان را داشت كه علاوه بر سرودن شعر، به اندازه كافي تئوريپردازي هم بكند. ما امروزه، هم با آموزهها، تئوريها و نظريههاي مكتوب نيما روبرو هستيم، و هم میتوانیم عملياتي شدن اين تئوريها را در شعرش ببينيم؛ و از آنجا که -- خوشبختانه -- اين امكان در يك فاصله زماني طولاني و در طول حیات شعری نیما وجود داشت، او به ثبت رسيد. هر چند در زمان خودش با ناسازگاريهاي زيادي روبرو بود.
حسنلی با مقایسه بازتاب فعالیتهای نیما و جمالزاده خاطرنشان کرد: بعضي جمالزاده را پدر داستان ايراني نو ميشناسند، و البته خود اين حکم هم مناقشهپذير است، اما حقیقت این است که هرگز حتي بخش بسيار كوچكي از آن همه مخالفت با نيما، نسبت به جمالزاده ابراز نشد.
وی دلیل این امر را اهمیت خاص شعر در ایران دانست و گفت: شعر هنر ملي اين سرزمين بود و مردم به مدت قرنها به آن بسيار علاقهمند و وابسته بودند و هر گونه تخطي از اصول گذشته را، در گمانشان يك جرم ميديدند. مردم هرگز نميخواستند به اين پديده مقدس و سرمايه مقدسي كه در دست داشتند، خدشهاي وارد شود؛ و نيما كه يك تنه ايستاده بود تا از تكرار مكررات پرهيز كند، و راهي نو نشان دهد، آماج آن همه زخم زبان و تهمت و حتي فحاشي شد.
حسنلی در این جا به جملهای از نیما اشاره کرد و یادآور شد: اما نيما يك جمله خيلي مهم دارد كه در حقيقت پاسخي است به تمام آن درگيريها. مضمون آن جمله چنين است : آن كسي كه دست به نوآوري ميزند، بايد مقامي شبيه به شهادت را بپذيرد؛ و باید به یاد داشت که نیما، خود اين مقام را پذيرفت.
نظر شما