یکشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۰ - ۱۹:۲۰
انقلاب اسلامي انديشه روحانيت را جهاني كرد

مجيد نجف‌پور، كارشناس تاريخ معاصر، در نشست عصر يكشنبه 15 آبان ماه 1390 در سراي اهل قلم، گفت: مشروطيت دوره‌اي نيست كه از آن به عنوان نقطه جهاني شدن انديشه روحانيت نام ببريم، زيرا اين انديشه پس از انقلاب اسلامي جهاني شد./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست نقد و بررسي كتاب «روحانيت و سياست، مسايل و پيامدها» نوشته عبدالوهاب فراتي، عصر امروز (يكشنبه 15 آبان) در سراي اهل قلم برگزار شد. خديجه معصومي، دبير جلسه و مجيد نجف‌پور، نويسنده و كارشناس تاريخ معاصر در اين نشست سخنراني كردند.

در ابتداي اين جلسه، معصومي اشاره كوتاهي به موضوع فصل‌هاي اين كتاب كرد و گفت: نويسنده اين اثر، دين را ذاتا سياسي قلمداد كرده است. به اعتقاد وي روحانيون، واكنش يكساني به سياست ندارند، اما به هر حال بي‌توجه به آن نيز نبودند. اما روحانيت در عرصه سياست، دچار آسيب‌هايي شد كه مخالفان فعاليت سياسي روحانيون را در گفتارشان مصم‌تر مي‌كند.

وي افزود: فراتي معتقد است بسياري از آسيب‌هاي روحانيت در حوزه سياست، مخاطره‌آميزند و روحانيون با آگاهي از اين آسيب‌ها بايد در پي رفع آنها برآمده، جايگاه خود را قوام بخشند. نويسنده در نوشتن اين كتاب دويست و پنجاه صفحه‌اي از صد و پنجاه منبع استفاده و با چهره‌هاي بسياري گفت‌وگو كرده است.

سپس نجف‌پور گفت: بيش از يك دهه است كه صاحبان قلم حوزه علميه و همچنين مراكز پژوهش تاريخ معاصر، به نقش روحانيت در سياست و آسيب‌شناسي آن مي‌پردازند و اين كاري ارزشمند است، زيرا اگر در اين عرصه، خودمان را به چالش بكشيم و نقد كنيم، راه را بر مخالفان خود بسته‌ايم. در واقع با نگارش اين كتاب‌ها، نسل فعلي و آينده با تعريف ساختار حكومت اسلامي آشنا مي‌شوند.

وي مشروطيت را دوران ورود روحانيت به عرصه سياست دانست و گفت: مشروطيت دستمايه غربي داشت و فرزندي بود كه زودتر از موعد به دنيا آمد و به انحراف كشيده شد. اعدام شيخ فضل‌الله نوري با حمايت انگلستان، عملي بود كه اين دولت براي زهر چشم گرفتن از روحانيون انجام داد. در جريان مشروطه، روحانيت هدف حمله دولت انگلستان بود. اين دولت استعمارگر رضاخان را به قدرت رساند تا يك نيروي بومي به سركوب روحانيون بپردازد و نفوذ آنها را تا حد امكان خنثي كند.

نجف‌پور افزود: در جنگ‌هاي ايران و روس نيز روحانيوني مانند كاشف الغطاء و آيت‌الله نراقي وارد عرصه شدند و با اعلاميه‌هايي از مردم براي ايستادگي در برابر دشمن دعوت كردند. مردم به حرف شاه به ميدان‌هاي جنگ نمي‌آيند، اما به حرف روحانيون به جبهه‌هاي جنگ مي‌روند.

وي شرايط پس از رضاخان را براي فعاليت روحانيون سياسي و تشكيل حكومت از سوي آنان مناسب توصيف كرد و گفت: شرايط مناسب بود، اما روحاني سياسي نداشتيم. در آن دوران، ورود به عرصه سياست براي روحانيون گناه بود. به همين دليل بود كه طلاب، آيت‌الله مدرس را به حوزه علميه نجف راه ندادند و سيدجمال‌الدين اسدآبادي را به باد كتك گرفتند.

نجف‌پور به نقش روحانيت در جريان نهضت ملي نفت اشاره كرد و گفت: در اين جريان، آيت‌الله كاشاني در كنار دكتر مصدق بود. دكتر مصدق تئوري فكري نهضت را شرح مي‌داد و آيت‌الله كاشاني در منابر، به هدايت مردم مي‌پرداخت. اين نهضت دو سال بيشتر دوام نياورد، زيرا به هر حال رهبران آن دچار غفلت‌هايي شدند.

اين نويسنده و پژوهشگر ادامه داد: ده سال پس از نهضت ملي نفت، يعني سال 1342، انديشه سياسي روحانيت به طور رسمي توسط امام خميني(ره) وارد عرصه شد. تا آن زمان، هيچ روحاني صريحا شخص اول حكومت را هدف نگرفته بود. آيت‌الله بروجردي نيز به عنوان يك مرجع تقليد صاحب نفوذ، تذكرهايي به شاه مي‌داد و از برخي امور جلوگيري مي‌كرد، اما هيچ گاه شخص اول حكومت را زير سوال نبرده بود. نويسنده اين اثر به هيچ يك از مقدمه‌هايي كه به آنها اشاره كردم، در كتابش نپرداخته است.

نجف‌پور به ناديده گرفته شدن نقش مهم مديريت روحانيت در سال‌هاي دفاع مقدس در اين كتاب اشاره كرد و گفت: امام خميني(ره) در ديدار با خانواده‌هاي شهدا، بيان كردند كه امروز حفظ نظام جمهوري اسلامي از اهم واجبات و حتي از فريضه نماز بالاتر است. اين در حالي است كه تاكنون هيچ يك از مراجع، كاري را بالاتر از نماز ندانسته‌اند. امام خميني(ره) به عنوان يك مرجع تقليد و عالم به علوم حقه، چنين سخني را بيان كردند تا اين گفته ايشان، به رزمندگان در جبهه جنگ روحيه بدهد. چنين رفتار و گفتاري در قالب مديريت دفاع مقدس قرار مي‌گيرد.

وي افزود: نويسنده اين اثر، موضوع جهاني شدن انديشه روحانيت پس از مشروطه را در كتابش طرح مي‌كند، اما من با اين نظر او مخالفم، زيرا روحانيت در جريان مشروطيت تضعيف شد. اگر بخواهيم به جهاني شدن انديشه روحانيت اشاره بكنيم، انقلاب اسلامي بارزترين مصداق آن است.

نجف‌پور ادامه داد: فراتي بدون اشاره به تاريخچه و ساختار حوزه علميه قم، به يكباره نهادها و تشكيلات آن را شرح داده است. اين امر سبب گنگي مطلب براي خوانندگاني مي‌شود كه پيش‌زمينه‌اي درباره تاريخچه حوزه علميه ندارند. همچنين ناديده گرفتن نقش مردم در انقلاب اسلامي نيز يكي ديگر از ضعف‌هاي كتاب قلمداد مي‌شود.

وي يادآور شد: با وجود ضعف‌هايي كه در اين كتاب مي‌بينم، اما نبايد از نقاط قوت آن غافل شد. نويسنده اين اثر در بخشي از كتاب با موضوع جايگاه روحانيت و پيوند آن با نص‌گرايي توضيخاتي را ارايه مي‌كند كه بديع و تازه به نظر مي‌رسند.

سپس معصومي، نگارش علمي، برنامه‌ريزي و فهرست‌بندي مطالب كتاب را از جمله نقاط قوت آن دانست و گفت: نويسنده اين اثر بدون هيچ حساسيتي مطالب كتاب را تبيين كرده به ويژه در بخشي كه عقايد امام خميني(ره) را درباره حضور روحانيت در حكومت شرح مي‌دهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط