دكتر علي بلوكباشي،مردمشناس: تابوتگرداني، يا به طور كلي هر شكلي از شبيهگرداني براي مردم ديندار و برگزاركنندگان اين نوع رفتارها و آيينهاي مذهبي، بخشي از اعمال عبادي آنها در زندگي روزانه است. اين رفتار، مردم را با مقدسان فرهنگ قومي ـ ملي و ديني ـ مذهبي پيوند ميدهد._
رسم تابوتگرداني نوعي دگرگوني ذهني ـ آرماني در جمع مردم ديندار شركت كننده در مراسم سوگ شهيدان پديد ميآورد. اين دگرگوني، جماعت مؤمن و معتقد به فلسفه شهادت را در پذيرش پديده مقدس و مبارك شهادت و زنده و پايدار نگاه داشتن شور و تب شهادتخواهي كمك ميكند و ارزش و اعتبار مفهوم شهادت را در ذهن آنان برتري ميبخشد و پيوند يگانگي و همبستگي مردم را با فرهنگ مذهبي نياكان و شهيدان تاريخ استوار ميكند.
توجيه عامه مردم از اين رفتار تمثيلي اصولا مبتني بر منطق عامه و شعور جمعي است و بر مجموعهاي از عقايد كهن و روايات شفاهي استوار است. اما همين توجيه، استدلال و ارجاع خاستگاه و پيشينه شبيهگرداني به رسمهاي كهن، ما را كم و بيش به دريافت بخشي از واقعيتها كمك ميكند.
گمان نزديک به يقين اين است كه اين رسم در ميان شيعيان ايران و برخي ديگر شيعيان سرزمين جهان، همزمان با تشكيل نخستين تجمعهاي شيعي در مجالس سوگ شهيدان مذهب تشيع و راه افتادن دستههاي زائر مرقد حضرت علي(ع) و امام حسين(ع) رواج يافته باشد.ما از سده پنجم هجري به گزارشهايي در اين باره برميخوريم.
در نوشتههاي تاريخي آمده است كه شيعيان محله «كرخ» بغداد، هنگام رفتن به زيارت مزار امام علي و سيد الشهدا، دستگاههاي آرايهبندي و طلاكاري شدهاي به نام «منجنيق» با خود حمل ميكردند. اين سازه منجنيق مانند نخستين و قديمترين شِعار مذهبي شيعيان و مظهري از تابوت يا صندوق ضريح حضرت علي و امام حسين بوده است. اين «منجنيق» را شيعيان «كرخ» بغداد، تقريبا شبيه نخل امروزي شيعيان ايران ميساختند و ميآراستند.
در گزارشهاي سياحان خارجي هم كه در روزگار صفويه به ايران آمدهاند، به چنين آييني اشاره شده است. «پيترو دلاواله»، جهانگرد ايتاليايي و تاورنيه، سياحتگر فرانسوي به عَلَمها و كُتَلها و عماري و ساز و برگ مخصوص عزاداري در ميدان نقش جهان اصفهان اشاره كردهاند. در دورههاي زنديه و قاجاريه هم به چنين گزارشهايي بر ميخوريم.
يكي از سياحتگران اروپايي كه در روزگار ناصرالدين شاه قاجار به ايران آمده است، مينويسد كه در مراسم تعزيهداري تهرانيان در حضور شاه، بعد از آوردن علامات و علمهاي عزاداري به ميدان، 8 نفر وارد ميدان شدند كه چارچوبي را بر دوش حمل ميكردند. روي اين چارچوب نوعي تابوت يا چيزي شبيه به ضريح بود. مردم آن را مظهر قبر پيامبر اسلام ميدانستند و روي تابوت چندين طاق شال كشميري كشيده بودند. از اين اشارههاي تاريخي ميان نوشتههاي اروپاييان که به ايران آمده بودند و شرح سفر خود را نوشتهاند، فراوان است.
دكتر علي بلوکباشي در 22 ديماه 1314 در تهران زاده شد. «کتابشناسي فرهنگ عامه و مردمشناسي ايران»،«فرهنگ عامه»، «قهوهخانههاي ايران»،«نقد و نظر: معرفي و نقد آثاري در ادبيات مردمشناسي»،«جزيره قشم: صدف ناشکافته خليج فارس»، «قالي شويان: مناسک نمادين قاليشويي در مشهد اردهال»، «نوروز: جشن نوزايي آفرينش»، «نخلگرداني: نمايش تمثيلي از جاودانگي حيات شهيدان»، «تعزيهخواني: حديث قدسي مصائب در نمايش آئيني»، «جامعه ايلي ايران » و «بازيهاي کهن در ايران» از جمله كتابهاي او بهشمار ميرود.
دو کتاب پژوهشي «تعزيه و تعزيه خواني، از آغاز تا پايان دوره قاجار در تهران» و «موسيقي و سازهاي موسيقي نظامي در دوره قاجار» زير نظر و با همکاري او از برخي آثار علمي و پژوهشي وي محسوب ميشود. كتاب ترجمه «تاريخ انسانشناسي» از زبان انگليسي و تأليف کتاب «در فرهنگ خود زيستن و به فرهنگهاي ديگر نگريستن» از آثار ديگر وي است.
نظر شما