جایزه 30 هزار یورویی2011 ادبیات فنلاند به «رزا لیکسام» برای کتاب «کوپه شماره 6» تعلق گرفت.-
این جایزه ادبی 30 هزار یورویی معادل 40 هزار دلار که از سال 1984 تاکنون توسط بنیاد کتاب فنلاند راه اندازی شده و یکی از معتبرترین جوایز ادبی این کشور محسوب میشود، هر سال به بهترین رمانی که توسط یک نویسنده فنلاندی به زبان سوئدی یا فنلاندی نوشته شده باشد تعلق میگیرد.
امسال در نهایت شگفتی تنها زنان نویسنده فنلاند کاندیدای دریافت جایزه معتبر شدند و در میان 6 منتخب این لیست از میان 130 نویسنده، نام هیچ مردی دیده نمیشد. از دیگر نکات جالب توجه این جایزه در سال 2011، حضور نویسندگان تازه کاری چون «لارا گوستاوسون» و «جنی لینتوری» که با نخستین اثرشان به این رقابت نهایی راه یافتند در کنار برندگان قبلی این جایزه همچون «کریستینا کارلسون» و «اوا کارینا آرونن» است.
این 6 نفر توسط هیات داوران 3 نفره انتخاب شدند و در نهایت «پکا میلونوف»، کارگردان سینما و تئاتر برنده نهایی را اعلام کرد.
رقبای «رزا لیکسام» برای کسب این جایزه، «اوا کارینا آرونن» با کتاب «طبل جمجمه»، «کریستینا کارلسون» با رمان «خاطرات ویلیام ان»، «لارا گوستاوسون» با اثر «خاطرات زنِ بد»، «لیلا هیرویساری» با کتاب «من کاترین هستم» و «جنی لینتوری» با اثر «به خاطر سرزمین پدری» بودند.
«اوا کارینا آرونن» با کتاب «طبل جمجمه» داستان زندگی رئیس جمهور پیشین فنلاند و «مارشال سی.جی.ای»، قهرمان نظامی این کشور را روایت میکند. این رمان بر نوامبر 1935 تمرکز دارد و تصویری خردمندانه از آن دوران را نمایان میکند.
«کریستینا کارلسون» با رمان «خاطرات ویلیام ان»، خواننده را به پاریس میبرد و زندگی «ویلیام نیلاندر» دانشمندی که در زمینه گلسنگها تحقیق میکند را زیر ذره بین قرار میدهد.
«لارا گوستاوسون» نیز برای اثر «خاطرات زن بد» افسانه های پیشین را بازنویسی کرده و دنیایی کاملي از زندگي زنان را بازنمايي ميكند. این کتاب پیش از این به صورت نمایشنامه به روی صحنه رفته بود.
کتاب «من کاترین هستم» نوشته «لیلا هیرویساری» به اعتقاد داوران، نقطه اوج رمانهای تاریخی فنلاندی است و داستان پرنسس آلمانی را نقل میکند که با خانوادهای سلطنتی در روسیه ازدواج میکند.
«جنی لینتوری» در «به خاطر سرزمین پدری» موضوع گناه را دستمایه داستان خود قرار داده است. داستان مردی که داوطلبانه به جوخه آلمانهای نازی میپیوندد و در جنایات آنها سهیم است حالا در دوران پیری، خاطرات تلخ و احساس گناه دست از سرش بر نمی دارند.
نظر شما