كتاب «شاهينها و بشكهي باروت» با حضور محمدرضا اصلاني، نويسندهي اين اثر در شهركرد به نقد گذاشته شد.
او افزود: «برخی از نویسندگان به حوزهی انقلاب و دفاع مقدس در آثارشان میپردازند اما باید به این نکته توجه کنیم که این فرهنگ دارای ابعاد مختلفی است و کسی که به جبهه میرود و جانباز و شهید میشود انسانی معمولی نیست.»
وی تاکید کرد که نمیخواهیم این انسانها را سفیدِ سفید و بدون هیچ عیب و نقصی ببینیم اما باید پیش از نوشتن دربارهی آنها ابعادی از زندگی آنان را مانند خانواده، نحوهی تعلیم و تربیت، برخورد پدر و مادر و دوران نوجوانی این ایثارگران را مرور کنیم و در نوشتههای خود بازتاب دهیم.
نویسنده کتاب «سیمرغ و سهند» که در جمع نوجوانان عضو مراکز کانون چهارمحال و بختیاری همچنین مربیان کانون این استان سخن میگفت اضافه کرد: «این فرهنگ، فرهنگ رشادت و از جان گذشتگی است فرهنگی مبتنی بر اخلاق و فطرت و مخاطبان کودک و نوجوان کتابهای ما نیز به همین دلیل ـ که این داستانها با فطرت آنها هماهنگی دارد ـ تشنهی این فرهنگ هستند.»
اصلانی در بخش دیگری از این نشست به صورت خاص به کتاب «شاهینها و بشکههای باروت» پرداخت اثری که در قالب طرح رمان برای نوجوان امروز توسط کانون منتشر شده است.
او درباره شكلگيري زمینهي اين رمان به نوجوانان توضیح داد که پدرش فردی نظامی و بسیار منظم بود و در طراحی شخصیت پدر خانواده به عنوان مرکز ثقل داستان، از این تجربه تاثیر گرفته است.
اصلانی این اثر را به رودخانهای روان تشبیه کرد که گرههای داستان را میتوان در زلالی آن دید و گفت: «تعدد شخصیتها نیز کمک کرده است تا به آنها بیشتر پرداخته و بر غنای داستان نیز افزوده شود.»
این نویسنده در ادامه در پاسخ به پرسش یکی از نوجوانان ـ که چرا نام اثر به عنوان یک گره در همان فصلهای اول گشوده میشود؟ ـ گفت: «با انتخاب عنوان اثر چندان موافق نبوده است و نام اولیهي این رمان «شاهینها پرواز میکنند» بود که تغییر کرد.»
نويسندهي «ابر نقرهای» با نظر یکی از مخاطبان که فصلهای اول رمان را به لحاظ کشش داستانی ضعیف ارزیابی میکرد موافق نبود و یادآور شد این شاید نظر یک مخاطب باشد و به اعتقاد من کشش داستان خوب است و روال خود را طی میکند.
نشست نقد و بررسی کتاب «شاهینها و بشکههای باروت» در قالب ویژه برنامههای دو پنجرهي کانون در مرکز فرهنگی هنری شمارهي 2 شهرکرد برگزار شد.
نظر شما