شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۳
حقوق آثار برگسون و ويرجينيا ولف به عموم تعلق گرفت

هم اکنون 70 سال پس از مرگ ویرجینیا وولف و آنری برگسون، دو نويسنده بزرگ قرن بیستم، حقوق آثارشان در اختيار عموم قرار مي‌گيرد و از این پس آثار آن ها بدون اجازه‌ از صاحبان سابق این حقوق، از سوي ناشران تجديد چاپ خواهند شد.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) به نقل از اكسپرس فرانسه، طبق قانون حقوق مؤلف در فرانسه و انگلستان با گذشت 70 سال از مرگ نويسندگان و هنرمندان حقوق آثارشان از صاحبان آن سلب شده و در اختيار عموم قرار مي‌گيرد. از اين رو اقتباس و استفاده از نوشته‌هاي نويسندگان فقيد ديگر در دست وارثان آن ها نيست و هر يك از آثار آن ها مي‌تواند با آزادي تمام توسط ناشران تجديد چاپ شود و يا در اثري جداگانه به كار گرفته شود.

با گذشت 70 سال از فقدان چهره‌هاي برجسته نظير آنري برگسون، جيمز جويس، ويرجينيا وولف، جيمز فريزر و مورياك لوبلان در يك سال (1941) اكنون شيريني دخل و تصرف آزادانه براي استفاده از آثار اين بزرگان در سال 2012 به كام عموم نشسته است.

آنري برگسون (1941-1859)
او در سن 18 سالگي نخستين مقاله‌اش را در يك مجله رياضيات منتشر كرد و سال بعد به مدرسه عالي پاريس پيوست. در سن 22 سالگي به فلسفه روي آورد و در سن 30 سالگي با درجه دكتراي ادبيات فارغ‌التحصيل شد. اهداي جايزه نوبل ادبي 1927 به آنري برگسون درخشش فكري اين فيلسوف فرانسوي را دو چندان به نمايش گذاشت. بلافاصله نوشته‌هاي برگسون درباره خدا، حافظه و حتي خنده در كتاب «خنده» (1929) ترجمه و در سراسر جهان منتشر شدند. نويسنده‌اي كه در كتاب «دو سرچشمه دين و اخلاق» (1932) پلي ميان علم و بحث درباره وجود ساخته بود. اين استاد قديمي در كلژ دو فرانس مشهور پاريس بدون انتشار آثار زياد، تنها با ارایه چهار اثر برجسته «زمان و اراده آزاد» (1889)، «ماهيت و حافظه» (1896)، «تكامل خلاقانه» (1907) و «دو سرچشمه دين و اخلاق» (1932) تبديل به چهره برجسته ادبيات، فلسفه و نقد ادبي قرن بيستم شد. تا آنجا كه تحسين افرادي از پروست تا ولاديمير يانكلويچ (فيلسوف فرانسوي قرن بيستم) و امانوئل لويناس تا ژيل دولوز را برانگيخت.

جيمز فريزر (1941-1854)
اين فيلسوف اسكاتلندي در صف متفكراني چون فرويد و اميل دوركهايم از نويسندگان پيشتاز قرن بيستم در زمينه علوم انساني است كه انديشه‌هايش تا امروز در شاخه‌هاي متنوعي قابل لمس باقي مانده‌اند. كتاب برجسته «شاخه زرين» نوشته فريزر كه دو جلد آن سال 1890 و دوازده جلد آن در سال‌هاي 1915-1911 منتشر شدند مجموعه‌اي از تأملات اين جهاني و خوانش‌هاي او از موضوع های متنوعي چون دين، جادو و عرفان را در بر دارند. نوشته‌هاي او خدمت ماندگاري به توسعه افق‌هاي انسان‌شناسي ديني و مطالعات اسطوره‌شناسي كرده است. البته به رغم انتقاد فيلسوفاني نظير ويتگنشتاين و لوي-استراوس از آثار فريزر، نقش چشمگير او در فلسفه و دين‌شناسي قرن بيستم همچنان پابرجاست.

جيمز جويس (1941-1882)
پاسخ جيمز جويس ايرلندي به گرايش فراگير نويسندگان قرن نوزدهم به نوشتن آثار رئاليستي غرق شدن در گردابي از ذهنيت‌ (سوبژكتيويته) انساني بود. او همچون پروست روان انسان را زير ذره‌بين مي‌گرفت و با دقتي بي‌نهايت جزیي‌نگر تضادها، تمايلات، مشكلات و محروميت‌هاي آن را به تصوير مي‌كشيد. فضاي روايي آثارش مبتني بر نثري غني داستاني سر راست و بي‌پرده به خواننده ارایه نمي‌دهد بلكه با ترسيم داستاني چند لايه مخاطب را براي آگاهي از جريان سيال ذهن شخصيت‌هاي داستان به دنبال خود مي‌كشد. با چنين فضايي مي‌توان از رمان‌هايي چون «اوليس» (1922) و «رستاخيز فينيگان‌ها» نام برد. بیشتر شخصيت‌هاي جويس يادآور همان قهرمان‌هاي معناباخته پروست هستند كه هر چند يكي در دوبلين ايرلند و ديگري در كومبراي فرانسه مي‌زيست اما به جهان بيني نزديكي درباره انسان و كشمكش او با سرنوشت رسيده بودند.

موريس لوبلان (1941-1864)
هر چند تاريخ به فراواني از موريس لوبلان نام نمي‌برد اما در عوض شخصيت بت‌واره و همه‌گير او یعنی آرسن لوپن را همگي مي‌شناسند. او ابتدا سال 1905 اين شخصيت را براي ماهنامه «همه‌ چيز را مي‌دانم» (Je sais tout) خلق كرد اما به دنبال آن در سال 1907 با انتشار نخستين مجموعه داستان‌هاي گنگستري به نام آرسن لوپن ميليون‌ها مخاطب در سراسر دنيا را شيفته ماجراهايش كرد. داستان‌هاي رازآميز آرسن لوپن با ارایه آميزه‌اي ظريف از حيله و فريب و جذابيت محبوبيتي مسلم براي قهرمان فرانسوي موريس لوبلان رقم زدند. امسال ماجراهاي قديمي آرسن لوپن بار ديگر تجديد چاپ شده و بر روي پيشخان كتاب 2012 جاي مي‌گيرند.

ويرجينيا وولف (1941-1882)
آيا مي‌توانم واقعيت محض را در آثارم منعكس كنم؟ يا آنكه درباره خودم كتاب بنويسم؟ اینها سوال هایي است كه ويرجينيا وولف دایم از خود مي‌پرسيد. تحت تأثير قدرت كلمات همه زندگي او به يك بازجويي مدام از خود و زندگي شخصي‌اش شبيه شده بود. اين نويسنده‌ محبوب انگليسي از سوي همتایان نويسنده‌اش بسيار مورد تحسين قرار گرفت تا آنجا كه ادوارد آلبي نمايشنامه‌اي به نام «چه كسي از ويرجينيا وولف مي‌ترسد؟» را نوشت و همين نمايشنامه توسط مايك نيكولز به صورت فيلم اقتباسي به سينما راه يافت. مرگ پدر نامهربان وولف او را شكننده‌تر و متلاطم‌تر نمود و جدال او با تمايلات درونی‌اش همواره او را در دنيايي پر از تضاد با مردان و هنجارها قرار مي‌داد. قهرماني چون خانم دالووي از شخصيت‌هاي برجسته وولف است كه با اعمالش به دنبال تحقق خواسته‌هاي دروني‌اش براي زير پا نهادن هنجارها و الگوهاي فراگير اجتماعي بود. «سفر به بيرون»، «اتاقي از آن خود»، «خانم دالووي» و «اتاق جيكوب» شماری از آثار سرشناس ويرجينيا وولف به شمار مي‌روند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها