«نقد فلسفه مبناگرايانه از نظر رورتي» يكي ديگر از پاياننامههاي دوره دكتري فلسفه است كه در قالب كتاب تدوين و منتشر ميشود. اين اثر، موضوعي را در فلسفه رورتي بررسي ميكند كه به گفته نويسنده آن، تاكنون از ديد اهالي فلسفه ايران مغفول مانده است.-
به گفته وي، رورتي در آثار متاخرش به حوزههاي مختلفي مانند ادبيات و نسبت فلسفه و سياست وارد شد اما سخن گفتن از فلسفه فلسفه، همواره اصليترين موضوع مباحث او بوده است. در واقع رورتي ساير حوزهها را نيز با رويكرد پراگماتيستي به فلسفه مبناگرايانه بررسي كرد.
كوكب اين رويكرد رورتي را در ميان آثاري كه درباره وي به فارسي منتشر شدهاند غايب دانست و گفت: با وجود اهميت نقد فلسفه مبناگرايانه در تفكرات رورتي كمتر به اين رويكرد او در ايران پرداختهايم، اين در حالي است كه تاكنون آثار متعددي درباره رورتي و همچنين از كتابهاي وي منتشر شدهاند.
وي درباره ساختار كتابش گفت: در اين كتاب ابتدا نگاه نقادانه رورتي به فلسفه مبناگرايانه را تبيين كردهام، نگاهي كه سيطره آن از افلاطون تا فلسفه تحليلي را دربر ميگيرد. البته من در اين بررسيها بيش از همه بر بحث شناخت در حوزه معرفتشناسي متمركز شدم.
كوكب توضيح داد: رورتي اين مساله را مطرح ميكند كه ما در فلسفه مبناگرايانه نميتوانيم به شناخت برسيم و از طريق آن عالم واقع را بشناسيم. نتيجه رويكرد پراگماتيستي رورتي به شناخت و همچنين نتايج آن در بحث حقيقت و عقلانيت، بخش ديگري از محتواي كتابم را تشكيل ميدهد.
وي افزود: مطالب كتاب آماده است، البته تصميم داشتم تغييراتي در آن ايجاد كنم اما به دليل قالب پاياننامهاي اين اثر، نميتوان به راحتي تغييرش داد و از همين رو به همان شكل اوليه منتشر خواهد شد.
انتشارات حكمت كتاب «نقد فلسفه مبناگرايانه از نظر رورتي» را منتشر ميكند.
نظر شما