شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۵:۵۲
دستورالعملي براي روايت‌شناسي از نوع عرفاني و شرقي

ابوالفضل حري در نشست نقد كتاب «از اشارت‌هاي دريا»(بوطيقاي روايت در مثنوي)، اين اثر را پيوندي ميان ادبيات آكادميك و سنتي دانست و گفت: اين اثر با رعايت چند نكته مي‌تواند دستورالعملي براي روايت‌شناسي از نوع عرفاني و شرقي به حساب آيد كه مرعوب نگاه غربي نيست./

 به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، به نقل از ستاد خبري سراي اهل قلم بيست‌و‌پنجمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران، حري در نشست نقد كتاب «از اشارت‌هاي دريا»(بوطيقاي روايت در مثنوي)، نوشته حميدرضا توكلي، كه صبح امروز،‌ شنبه 16 ارديبهشت، در غرفه ديدار نمايشگاه كتاب برگزار شد، با اشاره به اينكه در اين كتاب پيوندي ميان ادبيات سنتي و نظريه‌پردازي‌هاي جديد رخ داده است، گفت: اين كتاب مي‌تواند به عنوان مرجع و اثر دانشگاهي در روايت‌شناسي عرصه شعر مورد استفاده محققان قرار گيرد.
 
اين منتقد در ادامه گفـت: اين كتاب به شرط رعايت چند نكته مي‌تواند دستورالعملي براي روايت‌شناسي از نوع عرفاني و شرقي محسوب شود؛ زيرا مولف ديدگاه‌هاي آزادنه‌اي دارد و مرعوب نگاه غربي نيست. 

ابوالفضل حري با بيان اختصاصاتي درباره كتاب توضيح داد: حضور پررنگ و خلاق راوي در اين اثر مرور شده است؛ البته بهتر است كه مولف در اين زمينه به نظريه‌هاي جديد هم نظر بيفكند و در پژوهش‌هاي ديگر به اين مساله اشاراتي داشته باشد. در اين كتاب همچنين دگرديسي زاويه ديد مطرح شده كه اين از مختصات داستان مدرن است و در داستان‌هاي مولانا نيز تغيير زاويه ديد از محورهاي قابل تامل به شمار مي‌آيد.
 
وي تصريح كرد: در اين كتاب همچنين تك‌گويي‌ها و حديث نفس و انواع آن نيز جاي كار دارد كه اميدوارم آقاي توكلي در آينده به آن‌ها اشاره كند. البته بهتر است يك جمع‌بندي هم در پايان كتاب داشته باشد؛ زيرا بخش‌ها ناگهان پايان يافته اند و پايان‌ مناسب مي‌تواند اين اثر را براي استفاده پژوهشگران آماده‌تر سازد.

در ادامه اين نشست، مهدي كمپاني‌زارع درباره برخي مباحث ساختارگرايي مطرح شده در كتاب «از اشارت‌هاي دريا» گفت: در اين كتاب تعريف ساده و اوليه‌اي از ساختارگرايي آمده كه با مواضع ساختار‌گرايان اوليه مرتبط است. در اين تحقيق ما مولانا را به عنوان راوي مي‌بينيم و اينكه مولانا به عنون راوي وارد بحث مي‌شود از اختصاصات بياني مدرن است. 

وي افزود: در اين اثر مولانا كسي را خطاب قرار مي‌دهد كه معلوم نيست چه كسي است و يكي از تمايزها همين نحوه مواجهه با مخاطب مولاناست. همچنين ورود او به قصه‌ها و همه عناصري كه در بوطيقاي رويت مي‌تواند مطرح شود، در اين كتاب آمده كه  هم عامل تمايز است و هم تشابه.

در ادامه جلسه، حري با اشاره به اينكه تلفيق انديشه‌هاي مولانا با نگاهي كه در مكاتب امروز وجود دارد، وجه خاص يافته، گفت: بزرگترين نوآوري مولف در اين اثر اين است كه نويسنده  دستورالعملي را براي ورود به مثنوي بررسي كرده و پيوند ميان شعر و روايت براي اولين بار صورت گرفته است. 

بعد از گفته‌هاي حري، منوچهر اكبري، رييس دانشگاه ادبيات دانشگاه تهران كه اجراي اين برنامه را بر عهده داشت، گفت: بزرگترين ويژگي اين كتاب اين است كه تا به حال هيچ پژوهشگري حرف‌هاي مولف آن را در بيست، ‌سي سال گذشته نزده است ؛ زيرا دراين كتاب روش مكاتب نو با انديشه‌هاي مولانا عجين شده است. 

همچنين عيسي امن‌خاني، منتقد ديگر حاضر در اين برنامه درباره نحوه توجه مولف به نظريه باختين، با اشاره به مقايسه داستاني از «كي يركه گار» با مثنوي و قرآن در اين كتاب توضيحاتي را ارايه داد. 

توكلي نيز در اين باره گفت: از يك سو در اين اثر مثنوي با داستان «كي يركه گار» مقايسه نشده و ما نبايد نگاهمان اين‌گونه باشد كه براي ادبيات ديوار بكشيم؛ چون ادبيات و فلسفه برخي جاها با يكديگر ديوار به ديوار شده‌اند. داستان كي‌ير كه‌گار شبيه تناقضي است كه مولانا دارد و اين تناقض‌ها در ساختار مثنوي كاملا ژرف است و از سوي ديگر روش كتاب اين نبود كه مثنوي از منظر مقايسه با قرآن ارزش‌گذاري شود و ما در اين كتاب از مولانا از زاويه عقيدتي دفاع نمي كنيم. 

حري در ادامه گفت: روش اين كتاب براساس ساختارگرايي بر مبناي مشابهت نيست و مولف از ساختارگرايي گذر كرده است و اگر در يك بخش درباره گذر از ساختارگرايي سخن مي‌رفت، شبهه‌هاي احتمالي براي خواننده برطرف مي‌شد.

كمپاني‌زارع در بخش ديگري از سخنان خود درباره مفهوم گفت‌و‌گو در جهان جديد و نوع نگاه مولف به اين مساله در روايات مثنوي، ‌توضيح داد: مفهوم گفت‌و‌گو با بحث و مجادله فرق مي‌كند و مهم‌ترين شرط آن اين است كه هر دو طرف به يقين رسيده باشند. در مثنوي، مولانا از اهل يقين نيست؛ چون دايم مي‌گويد «قل تعالوا». او به پايان معتقد نيست و نمي‌تواند مدعي يقين باشد.

سپس توكلي توضيحاتش را درباه كتابش اين‌گونه تكميل كرد و گفت: در روايت كلاسيك، چارچوب قصه را مد نظر داشتم و در مواردي مانند داستان‌هاي «دقوقي» و «معاويه و ابليس» اين چارچوب شكسته مي‌شود.
 
اين پژوهشگر با اشاره به مساله گفت‌و‌گو كه در اين جلسه مطرح شد، نيز گفت: هر اثر را مي توان از منظر طيف‌هاي مختلف فكري نگاه كرد؛ همچنانكه آخوندزاده مولانا را كافري مي‌دانسته كه حرف‌هايش را از دهان آدم‌هاي منفي قصه‌هايش زده است؛ همانطور كه درباره آثار داستايفسكي، جناح‌هاي مختلف فكري نظر داده‌اند و نگاه بوطيقايي نگاهي كمي و كيفي است. 

«از اشارت‌هاي دريا»(بوطيقاي روايت در مثنوي)، اثر شايسته تقدير چهارمين دوره جايزه ادبي جلال آل‌احمد در بخش نقد و پژوهش ادبي است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها