ترجمه كتاب «معرفتسنجي» نيكولاس رشر به ناشر سپرده شد. به اعتقاد رشر، اطلاعات جزو معرفت به حساب نميآيد و معرفت هر فرد را بايد در متن جامعه سنجيد.-
مرتضي بحراني، مترجم كتاب درباره اين اثر به ايبنا گفت: رشر به طور خاص درباره معرفتشناسي و فلسفه علم متمركز بوده و تاكنون بيش از 40 عنوان كتاب در اين حوزهها تاليف كرده است. او در اين اثر هشت معيار براي معرفتسنجي ارايه كرده تا بر اساس آنها تفاوت ميان اطلاعات و معرفت را دريابد.
وي افزود: او اين سوال را مطرح ميكند كه آيا هر سوادي كه ما داريم، دانش محسوب ميشود يا خير. او اين معيارها را با استفاده از انديشههاي كانت، اسپنسر، گيبون، آدامز و لايبنيتس به دست آورد. از اين معيارها استفاده ميكند تا دريابد كه اساسا چه چيزي ميتواند معرفت ناميده شود و اگر مجموعهاي از اطلاعات ميتواند عنوان معرفت را به خود بگيرد، در آن صورت عيار اين معرفت چيست و چگونه ميتوان آن را سنجيد.
بحراني با بيان اينكه طبق تمام معيارهايي كه رشر معرفي ميكند اطلاعات، معرفت به حساب نميآيد، گفت: بر اساس تحقيقات اين نويسنده، اطلاعات متفاوت از دانش است و حتي نسبت معكوسي بين آنها وجود دارد. هر چه اطلاعات بيشتر به دست آوريم، در واقع دانش كمتري به دست آوردهايم. دانش، پديدهاي ديرياب و جمعي است.
اين مترجم ادامه داد: نكته مهم اين كتاب بهويژه براي ما ايرانيان اين است كه معرفت امري فردي نيست، بلكه جمعي است. بنابراين معيارهاي معرفتسنجي نيز براي يك جامعه يا اجتماع كاربرد دارند. براي سنجيدن معرفت، يك جمع را بايد در نظر گرفت و معرفت هر فرد را در متن جامعه سنجيد.
بحراني يادآوري كرد: دانش يك فرد در صورتي نوعي از معرفت به حساب ميآيد كه به آن مراجعه شود. حتي اگر فردي در خلوت خود به دانشي گسترده دست پيدا كرده باشد، در صورتي دانش قلمداد ميشود كه ديگران از آن مطلع باشند و به آن ارجاع دهند. در واقع رشر، دانش را با نيازهاي جامعه به محك آزمون ميگذارد.
وي در پايان، از سپردن اين اثر به انتشارات نهاد كتابخانههاي عمومي كشور خبر داد.
نظر شما