ضياييپرور در ارزيابي خود از فضاي نشر كتابهاي حوزه رسانه و ارتباطات به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: بهطور كلي درباره توليد كتاب و بهصورت عامتر توليد دانش چون توليد مقالات و تحقيقات علمي پژوهشي در حوزه رسانه و ارتباطات كمكاري شده است و متاسفانه تعداد خروجيهاي علمي اين حوزه با توجه به تعداد استادان و اعضاي هيات علمي دانشگاهها متناسب نيست.
وي ادامه داد: اين تعداد كتابي هم كه تاكنون منتشر شده است توسط عده معدودي تاليف يا ترجمه ميشود؛ به عبارت ديگر ميتوان گفت كه در اين حوزه ما يك اكثريت خاموش و اقليت پركار داريم و پراكندگي توليد علمي در ميان استادان رشته ارتباطات و رسانه يكسان نيست.
مولف كتاب «جنگ اطلاعاتی» با اشاره به رشد توليد علمي در حوزه روابط عمومي افزود: البته در اين زمينه شاهد برگزاري كنفرانسهاي تخصصي، چاپ مجلات، كتاب و ... بودهايم و به نظرم اين به دليل ارتباطي است كه حوزه روابط عمومي توانسته با صنعت و بازار كار ايجاد كند، اين در حالي است كه در ارتباطات توليدات قابل توجه نداريم و به ويژه در توليد كتاب نظريهپردازي نميشود.
اين مدرس ارتباطات در پاسخ به اين سوال كه چرا در ارتباطات و رسانه نظريهپردازي نداريم، گفت: بهصورت كلي در حوزه علوم اجتماعي و انساني به غير از مباحث ديني و فقهي نظريهپردازي وجود ندارد و ما در حوزههاي علوم انساني بيشتر توليداتمان وارداتي و ترجمه است.
وي عنوان كرد: بخشي از دلايل اين موضوع به نبود اعتماد بهنفس صاحبنظران و محققان ارتباطات و رسانه بر ميگردد. بايد بتوانيم كتابها، مدلها و نظريههاي ارتباطاتي بومي داشته باشيم.
مولف كتاب «مطالعات سايبر ژورناليسم» ادامه داد: تا كنون افراد معدودي چون مهدي محسنيانراد توانسته اين كار را انجام دهند و يك مدل ايراني ارايه كنند اما متاسفانه تعداد اين افراد بسيار انگشتشمار و معدود است.
ضياييپرور در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينكه آيا كتابهاي رشته ارتباطات و رسانه كاربردي هستند يا خير؟ بيان كرد: ما در اين بخش با دو شكاف مواجهيم؛ يكي شكاف ميان استادان و مدرسان ارتباطات با حرفه روزنامهنگاري و ديگري شكاف بين منابع ترجمه شده با وضعيت بومي روزنامهنگاري ايران.
وي در اين باره توضيح داد: شكاف اول ناشي از اين است كه اغلب استادان اين رشته با حرفه روزنامهنگاري آشنايي ندارند و در حالي روزنامهنگاري و ارتباطات تدريس ميكنند كه حتي يك بار هم تحريريه يك رسانه را نديدهاند.
وي تاكيد كرد: به طور طبيعي خروجي اين افراد با فضاي تجربي رسانهها اعم از روزنامهها، خبرگزاري و ... بيگانه است. ما زماني كه در روزنامه ميخواستيم روزنامهنگاري را جذب كنيم با اين مشكل روبهرو ميشديم كه فرد، تحصيلات رسانه داشت اما چيزي درباره اين حرفه نميدانست.
مؤسس مرکز مطالعات سايبر ژورناليسم دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات با بيان اينكه مدل روزنامهنگاري غربي با روزنامهنگاري ايراني به لحاظ نوع قوانين، فرهنگ، محدوديتها و ... متقاوت است، اظهار كرد: در اين حوزه نياز به كتابهايي داريم كه با شرابط بومي ايران تنظيم شده باشند.
ضياييپرور اضافه كرد: طي اين سالها اين شكاف را افرادي پر كردند كه خود در حرفه روزنامهنگاري مشغول به كار بودهاند و بعد وارد دانشگاه شدند و تحصيلات علمي خود را ادامه دادند و در نهايت كتابهايي مبتني بر شرايط كشور ايران تاليف يا ترجمه كردند؛ احمد توكلي و حسين انتظامي از اين دسته روزنامهنگارانند.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه بسياري از فعالان رسانهاي كشور هم تحصيلات دانشگاهي ندارند، گفت: در برخي از تحقيقاتي كه انجام شد نشان داده شده كه بيش از 70 درصد فعالان رسانهاي ايران تحصيلات مرتبط با اين رشته ندارند و متاسفانه روزنامهنگاري در ايران جاي احزاب سياسي و فعاليتهايی از این دست را پر كرده است.
وي افزود: از سوي ديگر نيز خروجي دانشگاهها از مقطع كارشناسي تا دكترا متناسب با نيازهاي كشور نيست و تعداد فارغالتحصيلان براي بازار كار كافي نيست.
اين مدرس ارتباطات در پايان سخنانش دو راهكار اصلي را براي افزايش سطح كمي و كيفي كتابهاي ارتباطات و رسانه پيشنهاد كرد و گفت: تشويق كردن روزنامهنگاران با تجربه به مستند كردن تجربيات خود در قالب كتاب و مقاله ميتواند به اين حوزه كمك كند تا تجربيات نسل به نسل منتقل شود.
وي در پايان سخنانش افزود: در اين حوزه نيازمند رويكرد جدي به رشته ارتباطات و رسانهايم و دانشگاهها بايد از حالت آموزشمحور به پژوهشمحور تبديل شوند.
دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
نظر شما