مدیریت عقلانیت و اخلاق، خودکنترلیهای مصرف
اگرچه این موضوع حقیقت دارد که محیطهای تودهای، عوامانه و نامناسب مجموعههای بزرگ شهری، زمینه انجام کارهای متعددی را به ویژه از سوی جامعهشناسان امریکایی مکتب شیکاگو و تعامل گرایان فراهم ساختهاند (شاید در پاسخ به یک تقاضای اجتماعی بیشتر «جالب» یعنی مشکلات «طبقات» و محلههای مشکلدار [Faugeron et Kokoreff, 2002] بوده است تا آنچه در میان «جوانان بدون مشکل میگذرد»). با وجود این، برخی از جامعهشناسان توجه خود را بر مصرفکنندگانی معطوف کردهاند که از لحاظ اجتماعی کمتر «مشهود« هستند، بهتر ادغام شدهاند و به طبقات اجتماعی متوسط یا بالا تعلق دارند. در نتیجهگیری درباره موضوعی که باقی میماند قطعیت وجود ندارد: مشکل مواد مخدر در مرزهای گتوها و حومههای فقیرنشین متوقف نمیشود.
همچنین بسیاری از جامعهشناسان تنوع استعمالها، مصارف و محیطها را مهم میدانند و توصیه میکنند که این استعمالها و محیطها به هدف گسستن با الگوی «حاشیهنشینی ـ هروئین ـ طرد» صورت میگیرند [Faugeron et Kokoreff, 2002] براساس منشور نادرست کاهش دهنده و تقلیل دهنده، تمام انواع مصرفها از هر نوع محصول، مدتهای مدید مدنظر بودهاند. سرانجام جامعهشناسی ماده مخدر به نحو وسیعی در آشکار ساختن وجود شکلهای مصرفهای کنترل شده و از جمله شکلهای تولید در اختیار و «غیرقابل کنترل» مانند هروئین سهیم بوده است.
صفحات 54 و 55/ جامعهشناسی مواد مخدر/ هانری برژرون/ ترجمه دکتر هوشنگ فرخجسته/ انتشارات بهمن برنا/ چاپ اول/ سال 1391/ 128 صفحه/ 4000 تومان
چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۱ - ۱۸:۰۰
نظر شما