به مناسبت پانصدمين سال روابط ايران و پرتغال كتاب «سفر به سرزمين گلهاي سرخ» تاليف آدالبرتو آلوش به دو زبان پرتغالي و فارسي از سوي رايزني فرهنگي ايران در ليسبون منتشر شد.
همچنين ايزابل فريرا "داسيلوا"، نقاش خوش ذوق هموطن او نيز به تناسب آن اشعار از مناظر طبيعي، معماري و هنر ايران نقاشیهاي زيبايي كشيده است و اين دو در كنار هم تركيبي از هنر شعر و نقاشي را رقم زدهاندكه با عنوان «سفر به سرزمين گلهاي سرخ» به دو زبان پرتغالي و فارسي در ليسبون، پايتخت پرتغال منتشر شد.
آدالبرتو در مقدمه كتاب درباره انگيزه نگارش كتاب آورده است: ادعايي ندارم كه اين اثر توصيف كاملي از ايران باشد، بلكه تنها هدفم ابراز تقدير به سرزمين ابدي پارس است كه با تعمقي هر چند كوتاه مدت در بعضي از اماكن آن از مشهورترين تا گمنامترين آنها، دريافتم كه مردم اين سرزمين غرق در عرفانيتي هستند كه از زمان زرتشتيان تا به اسلام، قرون بيشماري را پشت سر گذاشته و همچنان زنده و جاودانهاند. در آن سرزمين ميتوان عرفانگرايي را به نورانيترين شكل ممكن مشاهده كرد.
وي در بخش ديگري از مقدمه كتاب درباره اهميت ايران، جايگاه فرهنگي آن و صفات مردم آن سرزمين گفته است: از ششم تا هيجدهم آوريل 2002 ميلادي به ايران سفر كردم در آن سفر بيش از هر چيز به دنبال سرزمين پارس، آن سرزمين اسطورهاي و عرفاني بودم كه از ديرباز رؤياهاي جوانيام را در برگرفته بود. همان سرزميني كه "ميشله" آن را جاده بزرگ بشريت ناميده است. از دير زمان، گنبدهاي فيروزهاي، عظمت تختجمشيد و پاسارگاد و شعر دلانگيز رومي، شاهنامه فردوسي، حافظ، سعدي، خيام و ديگر شعرا درونم را مينواختهاند. اين سفر تنها گذري به گذشته يك ملت نبود، ايران امروز نيز برايم بسيار اهميت داشت و به خوبي ميدانستم كه با مردمي روبرو خواهم شد كه داراي يك گذشته فرهنگي و تاريخي غني هستند.
آدالبرتو آلوش به سال 1939 ميلادي در ليسبون ديده به جهان گشود و از دوره جواني با فرهنگ عرفاني ادبي شرق آشنا شد و براي آشنايي با فرهنگ مشرق زمين به كشورهاي آسيايي سفر كرده و حاصل سفرهاي خود را در كنفرانسهاي گوناگوني ارائه داده است.
نظر شما