توصیههایی به نوجوانان برای نویسنده شدن/گزارش پایانی
افشای رازهای نویسندهگی برای نوجوانان در یک گزارش!
سلسله گفتوگوهای «ایبنا» در قالب توصیههای نویسندگان به نوجوانان درباره نویسنده شدن، برای توجه آن دسته از نوچوانانی انجام شده که دوست دارند نویسنده شوند، ولی نمیدانند چگونه باید نوشتن را آغاز کنند. نویسندگان کودک و نوجوان در گزارش ما دیدگاههای خود را در اینباره صادقانه با نوجوانان مطرح کردهاند.
در این میان به نظر میرسد نویسنده شدن آنقدرها هم کار آسانی نیست و برای دست یافتن به این هدف باید زیاد تلاش کرد. به اعتقاد اغلب نویسندگانی که در این گزارش به سراغشان رفتیم یکی از اصلیترین کارهایی که باید انجام داد خواندن و مطالعه است.
نوجوانان باید زیاد بخوانند و بنویسند
محمدرضا شمس، نویسنده آثار کودک و نوجوان معتقد است که نوجوانان باید زیاد بخوانند و بنویسند. او میگوید: بهتر است علاقهمندان برای این کار از مجلههایی استفاده کنند که در آنها قصههای خود نوجوانان چاپ شده است؛ نه قصههایی که پدر و مادرها به جای بچهها نوشتهاند.
وی ادامه می دهد: نوجوانان باید کار خواندن آثار نویسندگان بزرگ ایران و جهان را بدون وقفه ادامه دهند. در کنار این امر باید بنویسند و حتی به این فکر نکنند که کتابشان حتما باید چاپ شود.
البته شمس معتقد است که نویسنده شدن آسان نیست و مراحل بسیاری دارد، اما مهمترین مساله این است که علاقهمندان نوجوان باید در مرحله نخست مطمئن شوند که آیا به نویسندگی واقعا علاقه دارند یا خیر؛ چرا که علاقه برای نوشتن خیلی مهم است.
داستانهای نوجوانان میتواند در مجلهها چاپ شود!
مصطفی خرامان، یکی دیگر از نویسندگان محبوب کودک و نوجوان نیز معتقد است که مطالعه زیاد می تواند کمک خوبی برای نویسنده شدن باشد؛ چرا که نوجوانی که علاقهمند به نویسنده شدن است، باید بداند که چرا یک کتاب جذاب و دیگری نیست.
وی در این باره میگوید: نخستین کاری که بچهها باید انجام دهند، این است که کتاب زیاد بخوانند چون کتاب خواندن به نوعی آموزش داستاننویسی و زندگی است و میتواند تجربهای خوب برای نویسنده شدن باشد. فردی که علاقهمند به نویسنده شدن است باید به خوبی بداند که چرا یک کتاب ما را جذب میکند و کتاب دیگر اینطور نیست.
جلسات داستانخوانی نیز راه دیگری برای کمک کردن به نویسنده شدن هستند که در این سالها باب شدهاند، خرامان با بیان اینکه جلسات قصه برای نویسنده شدن نوجوان بسیار موثر هستند، توضیح میدهد: من خودم خیلی چیزها را در جلسات داستان یاد گرفتهام. وقتی چند نفر دور هم جمع میشوند و داستان میخوانند ممکن است نکتهای را مطرح کنند که کلیدی و مهم باشد یا فردی که انتقاد میکند ممکن است میان حرفهایش نکتهای طلایی را بیان کند.
البته موضوعی که نوجوانان برایش اهمیت زیادی قایل هستند این است که اغلب آنان دوست دارند داستانی که مینویسند، چاپ شود و در اختیار مردم قرار بگیرد. خرامان دربارهی این علاقه میگوید: برای انتشار داستان یکی از بهترین الگوها آن است که نوجوانان علاقهمند از مجلات شروع کنند، چون دسترسی به انتشار کتاب کار سختی است، ناشران خوب برای انتشار خیلی سخت میگیرند. ناشران بد هم که کتابی را چاپ کنند، در نهایت آن کتاب به جایی نمیرسد، ولی نوجوانان با چاپ داستانشان در یک مجله میتوانند مخاطبان خوبی پیدا کنند.
داستان مثل آش است!
اما توصیههای فرهاد حسنزاده به نوجوانان برای نویسنده شدن هم خواندنی هستند. وی معتقد است که نوجوانان برای نویسنده شدن باید استفاده دقیقتر از حواس پنجگانهشان را تقویت کنند و البته نباید این نکته مهم را فراموش کنند که دیدن آنها نباید فقط نگاه کردن باشد و به قصد پیدا کردن سوژه برای داستان به اتفاقات اطرافشان نگاه کنند؛ چرا که هر اتفاقی میتواند کمکی برای نوشتن داستان باشد.
وی با بیان اینکه دفترچهی یادداشت از چیزهای اساسی است که هر نویسنده باید همراه داشته باشد، میافزاید: هر نویسنده باید به محض اینکه چیزی را میبیند که میتواند برای نوشتن داستان به وی کمک کند، آن را یادداشت کند و در عین حال باید حرفهای بین آدمها را خوب بشنود، چرا که از دل همین حرفها میتواند کلی اطلاعات کسب کرده و در داستانهایش به کار ببرد.
اما توصیهی خواندنی این نویسنده حوزه کودک و نوجوان این است که نوجوانان باید بدانند گذشت زمان میتواند به خوب شدن یک اثر کمک زیادی بکند. وی با بیان این مطلب میگوید: من وقتی داستانی را مینویسم بعد از گذشت زمان میبینم که همان داستان را میتوانم بهتر بنویسم در واقع داستان مثل آشی است که هر چه بیشتر زمان بگذرد و حرارت ببیند جا میافتد.
نویسنده شدن به شرط دقت زیاد هم سخت نیست!
توصیه دیگر نویسندگان به نوجوانان علاقهمند به نوشتن این است که درباره موضوعات مختلف اطلاعات کافی داشته باشند. پروین علیپور، نویسنده و مترجم کودک و نوجوان با بیان اینکه نویسنده خوب شدن کار سختی نیست، میگوید: نوجوانی که دوست دارد نویسنده شود قبل از از هر چیز باید دربارهی چیزی که مینویسد اطلاعات کافی داشته باشد تا بتواند داستانش را به درستی پیش ببرند. اگر اطلاعاتی وجود نداشته باشد نویسنده هیچگاه نمیتواند داستانش را برای مخاطبان جذاب جلوه دهد.
وی توضیح میدهد: بهترین راه برای نویسنده شدن این است که افراد علاقهمند به این کار درباره مخاطب و سوژه اطلاعات کافی داشته باشند و آنها را بشناسند. برای همین است که به طور مثال وقتی میگویند درباره روستا یک داستان نوشته شود، بهترین مطلب را فردی مینویسد که در روستا بزرگ شده است یا نویسندهای که بناست درباره جنگ بنویسد، میتواند جنگ را تجربه نکرده باشد و درباره آن بنویسد، ولی بهترین را فردی مینویسد که جنگ یا حاشیههای آن را از نزدیک دیده باشد.
این نویسنده و مترجم کتابهای کودک و نوجوان با بیان این که مساله دوم شناخت مخاطب است، میافزاید: مهم است که یک نویسنده بداند برای مخاطب نوجوان، کودک و یا بزرگسال چگونه بنویسد و این امر فقط در زبان نوشتن تاثیر ندارد؛ بلکه در مفهومی که نویسنده به دنبال انتقال آن است نیز خیلی موثر است.
این نویسنده و مترجم کتابهای کودک و نوجوان مانند دیگر همکارانش کتاب خواندن را هم کمک خوبی به نوشتن میداند و ادامه میدهد: کتاب خواندن به شرط اینکه به اجبار نباشد، برای نویسنده شدن ضروری است. نباید این را نادیده گرفت که بیشتر نویسندگان دنیا به نوعی اغلب در معرض کتاب بودهاند و این در دسترس بودن کتاب در نویسندگیشان واقعا تاثیرگذار بوده است.
در هر حال با عمل به توصیههای نویسندگان، نویسنده شدن آن قدرها هم غیر ممکن به نظر نمیرسد و اگر نوجوانان تنها به چند نکته مانند مطالعه زیاد، شرکت در جلسات داستانی یا تقویت حواس پنجگانه توجه کنند، اینکه روزی نویسنده شوند برایشان دور از دسترس نیست هر چند که این کار سختیهای خاص خودش را هم دارد.
نظر شما