ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
اختلاف نظرهای کلامی از دیر باز یکی از زمینههای متهم کردن به کفر بوده است. باور نویسندگان این نوشته، دیدگاههای کلامی ماتریدی است و بر همان اساس نیز، در مواردی که تشخیص دادهاند، فردی را که باوری مخالف با آنان داشته باشد، متهم به کفر کردهاند. استناد به سخن ابومنصور ماتریدی (م 333) درباره کسی که پادشاهان ظالم وقت را عادل بداند و این اظهار نظر «شیخ اسلام امام الهدی ابومنصور ماتریدی» که گفته است شخص معتقد به این امر «کافر شود زانج ظلم را عدل میداند» اهمیت باور نویسندگان متن حاضر را به آرای وی نشان میدهد.
باور به نوعی تجسیم اهانتآمیز و این که مثلا: «گوید: خدایرا دست دراز است، یا پای او، باید گرفت» سبب کفر میشود. یا گفتن این که «نه مکانی ز تو خالی نه تو در هیچ مکانی» گفتاری کفرآمیز است.
تأکید بر این که علم غیب صرفا در انحصار خداوند است برای نویسندگان فتاوی اهمیت دارد، به طوری که «اگر زن شوی خود را گوید: تو سرّ خدای را بدانی، شوی گوید: دانم، یا: آری، کافر شود». یا چنان که «گوید: خدای و رسول را بر تو گواه گرفتم. در کفر او اختلاف مشایخ است، زانجِ رسول غیب نداند».
هر نوع شریک گرفتن برای خدا در اداره امور، یا اظهار تردید در اجرای فرمان خدای از مصادیق کفر به شمار میآید. مثل این که در سوگند خود گوید: «بخدا و بخاک پای تو» که قائل به آن «کافر شود». البته گفتن این که «سجدهای خدایرا کن و یک سجده مرا» اگر مراد او «سجده شکر باشد کفر لازم نیاید، اما خطاء عظیمست». در این نگاه حتی گفتن این جمله رایج میان مردم که «خدایا این ستم مپسند» چندان روان نیست و مشایخ درباره کفر قائل به آن اختلاف نظر دارند.
صفحه 169/ جشننامه استاد محمدعلی مهدوی راد/ رسول جعفریان/ نشر مورخ/ چاپ اول/ سال 1391/ 700 صفحه/ 22000 تومان
نظر شما