در نشست «مطالعه و تحقیقات اسلامشناسی در آلمان معاصر» مطرح شد
اسلامشناسی در آلمان میراثی پر افتخار دارد
اسلامشناس آلمانی در نشست «مطالعه و تحقیقات اسلامشناسی در آلمان معاصر» گفت: اسلامشناسی در آلمان گذشته و میراث پر افتخاری دارد و فرق عمده اسلامشناسی در کشور آلمان با کشورهای آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای انگلیسیزبان بیشتر بر اساس مطالعه متون، معین میشود.-
هوف هاینز، اسلامشناس آلمانی و مدرس فرهنگ عرب در دانشگاه نروژ با بیان اینکه «در قاهره در رشته اسلامشناسی تحصیل کردم و رساله دکترای این رشته را هم نوشتهام و از این رو، خودم را یک اسلامشناس تمام عیار میدانم» بیان کرد: فرق عمده اسلامشناسی در کشور آلمان با کشورهای آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای انگلیسیزبان در پژوهش روی متون اسلامی، تفسیر متن و زبان در مراکز فرهنگی این کشور به شمار میآید.
وی ادامه داد: این در حالی است که در کشورهای نام برده، از قرن بیستم تاکنون بیشتر به مطالعه و پژوهش بر مسایل علوم اجتماعی تمرکز شده است. البته در 30 سال گذشته به دلیل آخرین تحولات صورت گرفته در جهان اسلام و از جمله آنها تحولات ایران در اثر وقوع انقلاب اسلامی، تعداد علاقه محققان آلمانی به شناخت جامعه و جامعهشناسی رشد کرده است و آلمانها از انگلیسها این شیوه را آموختند و توانستند از این حوزه هم بهره ببرند.
مدرس فرهنگ عرب دانشگاه نروژ یادآور شد: اکنون این چالش وجود دارد که رویکرد اسلامشناسی بر پایه متن در آلمان در مقابله با رویکرد جدید و مدرن از بین نرود. همچنین مبحث دیگری که اکنون میان اروپاییان رواج دارد، بحث مدرنیته و ریشه آن در اروپا است، در حالی که بر اساس منابع اسناد میتوان اثبات کرد که مدرنیته در کشورهای اسلامی ریشه در خود ممالک دارد و هیچ ربطی به اروپا ندارد!
در بخشی دیگر از این نشست اورت گونتر، آلمانیالاصل و مترجم زبان عربی درباره مطالعات و تحقیقات اسلامشناسی در آلمان معاصر گفت: من با فراگیری رشته مترجم زبان عربی به نوعی وارد جهان اسلام شدهام. به نظر میرسد تفاهم میان جهان اسلام و اروپا در سطح نویسندگان راحتتر از سطح سیاستمداران است.
وی افزود: در محافل ادبی و مجالس گوناگون کوشیدهام مقایسهای میان ادبیات آلمان و جهان اسلام برقرار کنم و تاکنون در تبادل مستمر و مرتب با نویسندگان عرب در همایشها بسیار موفق بودهام و خوشحال میشوم که درباره ادبیات فارسی هم بیاموزم.
در ادامه الها کام سوخنی، نماینده الهیات اسلامی در آلمان با اشاره به پیشینه و عملکرد خود در دانشگاههای استانبول ترکیه و کلن آلمان و نگارش رساله دکترای خود در موضوع تکفیر، اظهار کرد: ادیان در آلمان از نظر حقوقی باید تکلیف روشنی داشته باشند تا به رسمیت شناخته شوند. اینک مذاهب یهودیت و مسیحیت در آلمان رسمیت یافتهاند اما اسلام به رسمیت شناخته نشده است.
وی افزود: این رسمیت یافتن برای مذاهب امتیازاتی را در پی خواهد داشت. باید کوشید تا برای محکم شدن زمینه کار در علوم الهی، اسلام در آلمان رسمیت یابد چون در نوع خود در اروپا منحصر به فرد خواهد بود.
نماینده الهیات اسلامی بیان کرد: برای همکاری بیشتر با متخصصان علوم الهی اصول فقه و علوم دینی ایران در آلمان، گفتوگوهایی با مسوولان حوزههای علمیه قم داشتهایم.
همچنین در این نشست زابینه هایرث، کارشناس تاریخ ـ هنر و میراث فرهنگی آلمان هم حضور داشت. وی درباره موضوع این نشست گفت: حرفه من اسلامشناسی نیست اما علاقه و انگیزهای خاص برای برقراری ارتباط با ایران در زمینه مرمت و میراث فرهنگی این کشور بزرگ دارم.
زابینه هایرث در پاسخ به سوال «دکتر محمد رجبیدوانی» رییس کتابخانه مجلس ملی ایران(مجری و میزبان این نشست) مبنی بر اینکه «هنرهای اسلامی در کشور آلمان چه قدر مورد توجه قرار دارد؟» اظهار کرد: بسیار سخت است که جایگاه هنر اسلامی در آلمان را بیان کنم، زیرا کار اصلی من مرمت میراث فرهنگی و بناهای اسلامی است اما نمیتوان بناهای گرانبهای ایران را که میان جهانیان شناخته شدهاند، نادیده گرفت.
سپس مجری نشست «مطالعه و تحقیقات اسلامشناسی در آلمان معاصر» از گونتر خواستار پاسخ به این سوال شد که «آیا در دانشگاههای آلمان، ادبیات عرب بیشتر به متون کلاسیک دینی میپردازد یا به ادبیات روز عرب توجه دارد؟» . وی نیز پاسخ داد: خیلی متفاوت است که درباره کدام دانشگاه صحبت کنیم. اغلب دانشجویان رشته اسلامشناسی، در چارچوب متون بر اساس پایه اسلامی تحصیل میکنند اما شروع تحصیل با مطالعه و یادگیری عمیق زبان عربی همراه است و پس از آن، دانشجویان به سمت تخصصی شدن با توجه به علاقه استاد خویش پیش میروند. فراگیری علوم اسلامی در کار ترجمه بسیار مفید و در تحولات ادبیات مدرن موثر است.
سپس «الها کام سوخنی» در پاسخ به سوال مجری این نشست مبنی بر اینکه «چرا ادیان مسیحیت و یهود در آلمان رسمیت یافتهاند اما دین اسلام به طور رسمی شناخته نشده است، در حالی که در کشور اتریش اسلام، دین دوم محسوب میشود؟» گفت: پاسخ این سوال دلایل تاریخی و سیاسی دارد. یکی از دلایل آن بیبهره بودن دین اسلام از یک نمایندگی متحد در این کشورها است، چرا که مسلمانان در آلمان و جهان یک شکل نیستند.
وی ادامه داد: اگر اسلام به عنوان دین رسمی در آلمان شناخته شود به امتیازاتی مالی و معنوی دست مییابد، در حالی تاکنون فعالیت نهادهای اسلامی با حمایتهای مالی مسلمانان اداره میشوند.
در پایان میهمانان آلمانی این نشست از موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی بازدید کردند و به سوالات حضار نیز پاسخ دادند.
نظر شما