ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
گفت: «کُل حلالاً و قُل صدقاً» آنچه خوری حلال خور و آنچه گویی صدق گوی. حرام را به خود راه مده، که حرام بد سرانجام بود از دروغ بپرهیز که هرکه دروغ گوید در دو جهان بدنام بود. گفتم: حلیت چه کنم تا آن بود که من خواهم؟ گفت: «ترک الحیلة حیلة» حیلت بگذار و بدانکه همه آن بود که الله خواهد و حیلت و تدبیر بنده هرگز با تقدیر الله برنیاید. گفتم: بر من چیست از احکام تا گزارم و از عهده آن بیرون آیم؟ گفت: امرالله و رسوله. به هرچه الله فرمود و از واجبات و مفروضات و هرچه رسول گفت از مسنونات و مندوبات. گفتم: آسایش و راحت چیست؟ گفت: «الجنة» راحت آن است که در بهشت با نعمت فرود آیی و از دوزخ با عقوبت ایمن شوی. گفتم: شادی چیست و آن کامشادی کی؟ گفت: شادی آن شادی که شب فراق بسر آید و صبح وصال از مطلع اقبال برآید و بنده شاهد جمال ذوالجلال بیند. گفتم: ما الحق؟ قال «الاسلام» گفتم: آن حق که باطل را در آن راه نیست، چیست؟ گفت: «دین اسلام». گفتم: «ماالفساد؟» قال: «الکفر». گفتم: آن فساد و تباهی که از راستی و پاکی دور است چیست؟ گفت: «کفر ورزیدن و حق بپوشیدن». گفتم: «ما الوفا؟» وفا چیست و مرد وفادار کیست؟ گفت: کلمه شهادت گفتن و بر ایمان و توحید و اخلاص مستقیم بودن.
صفحات 76 و 77/ سیمای امام علی(ع) در متون نثر عرفانی فارسی/ دکتر مجتبی دماوندی و سمیه تاجیک/ انتشارات تیرگان/ چاپ اول/ سال 1391/ 180 صفحه/ 4800 تومان
نظر شما