کتاب «پسری روی سکوها» نوشته حمیدرضا صدر را باید نقطهعطفی در ثبت وقایع فوتبال کشورمان دانست. ارایه تصویری قابل لمس و احساسبرانگیز از اتفاقات فوتبال ایران طی چهاردهه با زبانی ساده، و بهره گرفتن از عناصر و تکنیکهای داستانی در بخشهای مختلف، ویژگیهای بارز این کتابند.-
«پسری روی سکوها» شامل شش بخش است و ماجرای آن از دوران کودکی پسری در سالهای نخستین دهه 40 شمسی آغاز میشود. زمانی که رادیو حضوری پررنگ در خانهها داشته و هنوز قافیه را به تلویزیون نباخته است و در آن از نقش به سزای این رسانه در اطلاعرسانی وقایع فوتبال ایران به شنوندگان، سخن به میان آمده است.
نخستین مسابقه فوتبالی که «در پسری روی سکوها» به آن پرداخته شده، دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و عراق (22 آذر 1342) با گزارش رادیویی عطاالله بهمنش است که به برتری چهار بر صفر ایران با درخشش فوق تصور حمید شیرزادگان، مهاجم تیم ملی کشورمان به پایان میرسد.
فصل دوم گزارش رویدادهای فوتبال ایران مربوط به سال 1347 تا دو سال بعد است. مهمترین بخشهای این فصل را «دنیای رنگی» و «جشن بزرگ» تشکیل میدهند که اولی به انحلال تیم شاهین و ورود پرسپولیس به فوتبال ایران و دیگری به پیروزی ایران برابر رژیم اشغالگر قدس در امجدیه و نخستین قهرمانی کشورمان در جام ملتهای آسیا اشاره دارد.
نویسنده در قسمتی از جشن بزرگ نوشته است: «محمود بیاتی، مربی تیم ملی، بعدها فاش خواهد کرد که شب قبل از بازی شایعهای دهان به دهان نقل شده که کلیمیها همهی بلیتهای امجدیه را خریدهاند تا مردم نتوانند برای تشویق تیم ملی بیایند ولی درها و دروازهها باز شده و سکوها به تصرف مردم درآمدهاند.»
صدر در این بخش آینه تمامنمایی را از آنچه در این بازی گذشته پیش روی مخاطب قرار میدهد. تاکید نویسنده روی صحنههای حساس بازی به گونهای است که خواننده هنگامی که دروازه «عزیز اصلی» در نیمه دوم با ضربه اشپیگل (مهاجم حریف) روی پاشنه میچرخد، خودش را میان تماشاگران، روی سکوهای سیمانی امجدیه میبیند و در سکوت تلخ آنها شریک میشود یا زمانی که همایون بهزادی پس از ورودش به زمین، بازی را به تساوی میکشد و در فاصله چهار دقیقه به پایان دیدار پرویز قلیچخانی با ضربهای دقیق تیر خلاص را بر شقیقه ویسوکر (دروازه بان حریف) خالی میکند، گویی میان جمعیت حضور دارد و با آنها غریو شادی سر میدهد.
جدا از این دو بخش مهم، نویسنده در قسمتهایی به بیان چگونگی ورود مرحوم ناصر حجازی به تاریخ فوتبال ایران و نخستین دیدار وی با پیراهن نادر مقابل آرارات پرداخته و در جایی هم از نخستین قهرمانی استقلال در جام باشگاههای آسیا با برتری دو بر یک این تیم مقابل هاپوئل (تیمی از رژیم صهیونیستی) که 21 فروردین 1349 در امجدیه حاصل شد، به تفصیل صحبت کرده است.
صدر در فصل سوم کتابش به بازگویی وقایع فوتبال ایران در سالهای پر التهاب دهه 50 میپردازد. یکی از مهمترین قسمتهای این فصل که حجیمترین بخش کتاب است، به دیدار افتتاحیه ورزشگاه صدهزار نفری آزادی اختصاص دارد، مسابقهای که بین «کروزیرو» تیمی مقتدر از برزیل و پرسپولیس برگزار میشود و در پایان به شکست چهار بر دو میزبان میانجامد. نخستین گل تاریخ ورزشگاه آزادی را توستائو (ستاره برزیل در جام جهانی 1970) وارد دروازه هادی طاووسی میکند و صفر ایرانپاک هم نام خود را به عنوان نخستین گلزن ایرانی در این ورزشگاه، جاودانه میسازد.
نویسنده در این فصل یکبار دیگر به سراغ ناصر حجازی میرود و در قسمتی با عنوان «دروازهبان غمگین» به تشریح شهرآورد سال 1351سرخابی با حضور دروازهبان به یادماندنی استقلال میپردازد. صدر در توصیف وضعیت روحی حجازی پس از دریافت نخستین گل از پرسپولیس مینویسد:«واکنش حجازی برابر این گل بیش از حد غلیظ است، بیش از حد پر آب و تاب، بیش از حد بیرونی. تاجیها که بازی را آغاز میکنند او رفته و کز کرده گوشهی دروازه. سرش را تکیه داده به تیر و عکاسها عکس میگیرند و عکس و عکس میگیرند تا فردا اشکهایش را نشان دهند. حجازی مات شده و افسرده. بیانگیزه و بیطاقت. همهی بار شکست را ریخته روی دوش خودش. عجول و ناشکیبا. دقیقه 88 که میرسد، او پس از ارسال توپ بلندی توسط ابراهیم آشتیانی دوباره به پرواز درمیآید. دوباره بلند میشود و دوباره توپ را از دست میدهد. از دست میدهد و این بار کلانی فرصتطلب از راه میرسد و دروازه را باز میکند. آسمان کماکان ابری است و خاکارههای میدان چنان با گِل قاطی شدهاند که داور یونانی به زحمت کفشهایش را حرکت میدهد. حجازی که از میدان خارج میشود، برایش دست میزنی. ستایشش میکنی. بازیکنان حین بازی – به خصوص حین نبرد با حریفان ویژه- به ندرت احساساتی جز خشم نشان میدهند. به ندرت به اشتباهات خود اعتراف میکنند. به ندرت دستها را بالا میبرند. ولی حجازی اینبار احساساتی شده. اعتراف کرده. دل همه را به چنگ آورده. حتا پرسپولیسیها را.»
در صفحه 194 از این کتاب به ماجرای حضور سه روزه «پله» برزیلی در تهران با پیراهن تیم سانتوز اشاره شده است. این تیم برزیلی با نتیجه پنج بر یک و هتتریک پله، تیم منتخب تهران را در غیاب ملیپوشان شکست میدهد. ستاره برزیلی پس از پایان بازی، از شکست سنگین میزبان اظهار تعجب میکند و وقتی میشنود که تیم اصلی ایران در سفر به سر میبرد، تعجبش بیشتر میشود و پرسد:«مگر شما فقط یک تیم دارید؟»
صدر در این فصل نگاهی جامع به تاریخیترین شهرآورد پایتخت دارد. دیداری که در شهریورماه 1352 به برتری شش بر صفر پرسپولیس مقابل تاج انجامید. در قسمتی از این بخش که «تاریخ با شش گل» نام دارد، به واکنش تیمسار پرویز خسروانی (رییس وقت باشگاه تاج) در قبال این شکست سنگین اشاره شده و در نقل قولی از وی در نخستین تمرین آبیها پس از آن دیدار آمده است:«شکست شما افتضاح بود. در تاریخ باشگاه تاج سابقه نداشته تیم این چنین مفتضحانه و ننگآور ببازد. شما باعث این ننگ بزرگ شدهاید. شما که شنیدهام پیش از مسابقه بزرگ بساط عیش و نوش به پا کرده بودید. شما که از امکانات عالی باشگاه پول کافی و همه چیز بهرهمند هستید. چرا اینطور بازی کردید؟ چرا آبروی مرا بردید؟ چرا باعث شدید مردم برای این باخت به من ناسزا بگویند و حرفهای نامربوط بزنند؟ اگر چنین باشد تیم فوتبال تاج را منحل خواهم کرد. دستور خواهم داد عکسهای شما را جایی به دیوار بزنند و زیرش بنویسند اینها باعث ننگ باشگاه تاج و انحلال تیم فوتبالش شدند...»
قسمت پایانی این فصل با اشاره به «قطعنامه 598» به تشریح وقایع نخستین دیدار ایران و عراق، شانزده ماه بعد از آتشبس میان دو کشور ایران و عراق در مسابقات جام صلح و دوستی به میزبانی کویت اختصاص دارد، دیداری که هرچند یک مسابقه رسمی به شمار نمیآمد اما نتیجه آن برای اهالی فوتبال اهمیتی بیشتر از تمام دیدارهای تیم ملی ایران تا آن روز داشت، مسابقهای کم افت و خیز که بدون رد و بدل شدن گلی به پایان میرسد. این دیدار در حالی برگزار شد که بسیاری از سربازان ایرانی و عراقی در اردوگاههای اسرای دو کشور به سر میبردند و یک سال پس از این دیدار برنامه مبادله اسرا بین ایران و عراق آغاز میشود.
فصل چهارم کتاب با تشریح چگونگی قهرمانی ایران در بازیهای آسیایی پکن (1990) آغاز میشود. پس این پیروزی، تیمهای استقلال و پرسپولیس به ترتیب فاتح جام باشگاه و جام در جام آسیا میشوند و فوتبال ایران سالی غرورآمیز را پشت سرمیگذارد. این غرور دو سال بعد و با شکست ایران برابر ژاپن و حذف از مسابقات جام ملتهای آسیا (هیروشیما 1992) جریحهدار میشود. صدر برای این قسمت نام زیبای «سقوط در هیروشیما» را برگزیده است. چندی بعد پاس با قهرمانی در آسیا، مرهمی بر زخمهای فوتبال ایران میگذارد اما روند نزولی فوتبال ایران همچنان ادامه دارد و نویسنده در بخش «شام آخر با اعداد» شکست ایران در مسابقات مقدماتی جام جهانی 1994 آمریکا را به تصویر کشیده است؛ مسابقاتی که تنها وجهه مثبت آن پدیدار شدن ستارهای به نام «علی دایی» در آسمان تاریک فوتبال ایران است.
هرچند که مولف در نوشتن رویدادها دقت و وسواس زیادی به خرج داده است اما در متن کتاب اشتباهاتی هم دیده میشود. برای مثال، در صفحه 428 و جایی که صدر از بازی جنجالی سال 1373 استقلال و پرسپولیس سخن به میان آورده، به اشتباه ذکر شده است:« گل اول پرسپولیس: فرشاد پیوس در نیمه اول». علاقهمندان فوتبال و کسانی که شهرآوردهای دو دهه اخیر فوتبال ایران را به یاد دارند، میدانند که در نیمه نخست آن بازی گلی درون دروازهها نرویید و هر چهار گل مسابقه در وقت دوم به ثمر رسید. همچنین دیدار نهایی سال 1990 جام باشگاههای آسیا میان استقلال و لیائونینگ چین به برتری دو بر یک آبیپوشان انجامید که این پیروزی به اشتباه در صفحه 409 کتاب، دو بر صفر اعلام شده است.
مهمترین بخش از فصل پنجم کتاب به دیدار هشتم آذرماه 1376 ایران و استرالیا اختصاص دارد. دیداری حماسی و به یادماندی که تیم ایران در عرض چند دقیقه شکست دو بر صفر را با تساوی دو بر دو عوض کرد و به جای استرالیا راهی مسابقات جام جهانی 1998 فرانسه شد تا دومین حضورش را در بزرگترین رویداد فوتبال جهان جشن بگیرد. قلم نویسنده در این قسمت بیش از هر بخش دیگری از کتاب رنگ و بوی احساسی و هیجانی به خود میگیرد و ناخواسته تصاویر شادی فوتبالدوستان را در خیابانهای تهران به ذهن متبادر میکند.
بلافاصله پس از این قسمت، به بخشی با نام «آن شب در لیون» مواجه میشویم که نخستین پیروزی ایران در تاریخ جام جهانی را بازگو میکند. برتری دو بر یک ایران مقابل تیم ایالات متحده آمریکا، یک بار دیگر شادی را برای مردم ایران به ارمغان میآورد.
صدر در فصل پایانی کتاب که نام «به عنوان موخره» را روی آن گذاشته است، نگاهی مبهم توام با ترسی ناشناخته از آینده فوتبال ایران را به مخاطب القا میکند. وی در این قسمت به کنایه نوشته است:«دهه 1390. دههی نو. دههی شعارهای جدید. شعارهایی با ترجیع "نمیخوایم، نمیخوایم" روی سکوها به گوش خواهد رسید. بلند و نیشدار. پرطعنه و بیتکلف... شعارها تکرار میشوند و تکرار. آنقدر که به درستی نمیدانید چه میخواهید. نه، نمیدانید.»
چاپ نخست کتاب «پسری روی سکوها» با شمارگان هزار و 500 نسخه و بهای 19 هزار تومان به تازگی توسط انتشارات زاوش روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما