مهشید میرمعزی به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: امیدوارم به عنوان مترجم آثار ادبی بتوانم در زمان سفارش خرید کتابی که میخواهم ترجمه کنم به محتوای کتاب، جذابت، مخاطبپسند بودن آن و تاثیرگذاری قلم نویسنده فکر کنم و دغدغه کسب مجوز عاملی نباشد که ارزش ادبی کتاب را تحت تاثیر قرار دهد.
این مترجم معتقد است محدودیتهای اعمال شده برای کسب مجوز سبب میشود برخی آثار فاخر داستانی جهان از دسترس مخاطبان ایرانی دور بمانند.
وی با بیان اینکه مترجمان به دلیل همین محدودیتها دچار وسواس و استرس شدهاند، افزود: مدتی است که سه کتاب را برای ترجمه شروع اما هر سه را نیمهکاره رها کردهام و تمام مدت به این فکر میکنم که ممکن است ترجمه کامل کتابها مجوز نگیرند و در نهایت کتاب به دست مخاطبان ایران نرسد.
میرمعزی افزود: برای مترجم باید سه نکته در اولویت قرار بگیرد؛ نخست اینکه یک کتاب چقدر ارزش دارد که به دست مخاطبان ایرانی برسد، دوم تا چه حد برای مخاطبان ایرانی جالب خواهد بود و موضوع دیگر این است که آیا مترجم قادر به ترجمه مناسب اثر هست یا نه! با این وجود دغدغه من به عنوان مترجمی حرفهای این مسایل نیست. من وقتی کتابی را برای ترجمه انتخاب میکنم به این میاندیشم که داستان تا چه حد باید حذف شود، چه بخشهایی از کتاب در نظر مسوولان قابل چاپ نیست و اگر بخشهای حذف شوند تا چه حد به داستان آسیب وارد میشود.
مترجم «و نیچه گریه کرد» با بیان اینکه این عوامل و محدودیتها سبب میشوند مترجم هم خودسانسوری کند و به ادبیات ضربه وارد شود افزود: من خواستار فعالیت ادبی بدون محدودیت برای مترجمان هستم، هرچند انتظار ندارم با تغییر دولت به سرعت همه محدودیتها برطرف شوند.
این مترجم اضافه کرد: تعدیل ممیزی پیش از انتشار ایدهآل است اما با توجه به وضعیتی که در تمام این سالها در کشور حاکم بوده بعید میدانم که به یکباره بتوان این ممیزی را حذف کرد.
وی پیش رفتن گام به گام به سوی وضعیت مطلوب را منطقی دانست و گفت: محدودیتها در دولت نهم و دهم بیش از حد زیاد شد. من کتابی با نام «دایرهالمعارف شیطان» را در دوره دولت هشتم ترجمه کردم که چاپ شد و مورد استقبال زیادی قرار گرفت اما ناشر دیگر نمیتواند آن را بازچاپ کند زیرا همین کتاب را اگر میخواستم در دولت نهم و دهم چاپ کنم باید بیش از نیمی از آن را حذف میکردم.
مترجم کتاب «زن ظهر» افزود: متاسفانه در هشت سال اخیر به تدریج به محدودیتها عادت کردیم و متوجه نشدیم که این محدودیتها چه تاثیری بر کار ما و وضعیت فرهنگی کشور وارد آورده است. اگر روزگار خوبی را گذرانده بودیم امروز من نباید از اینکه چگونه ترجمه کتاب «دایرهالمعارف شیطان» در سالهای گذشته چاپ شده بود تعجب میکردم.
میرمعزی ادامه داد: دلم نمیخواهد انتظارات خیلی زیادی از ریاست جمهوری داشته باشم چون اگر توقع زیادی داشته باشیم و این توقعات برآورده نشوند ناامید میشوم. من فقط امیدوارم وضعیت به گونهای رقم بخورد که امنیت اجتماعی داشته باشیم و انتظار ندارم هر آنچه را که در هزار سال اخیر نداشتهایم یک روزه به دست آوریم.
وی به دشواریهای ترجمه نیز اشاره کرد و افزود: متاسفانه مترجمان صنفی ندارند که خواستههای آنها را پیگیری کند. حق ترجمه کتاب واقعا ناچیز است و نشان میدهد مترجمان به دنبال کار فرهنگی هستند نه پول، اما این به معنای عدم نیاز آنها به پول نیست. همچنین باید شرایطی فراهم آید که مترجمان راحتتر بتوانند از خارج کشور کتاب سفارش دهند. در وزارت ارشاد میتوان کتابخانهای را ایجاد کرد که مترجمان به کتابهای جدید دست یابند.
میرمعزی یکی دیگر از نیازهای اصلی مترجمان را ایجاد سازوکاری دانست که مترجمان به کمک آن بتوانند دریابند که چه اثری در حال ترجمه شدن است تا از دوباره کاری در ترجمه جلوگیری شود.
«زن ظهر» اثر یولیا فرانک، «مرهمی برای انسان»، «بالهایی برای پرواز» و «خورشیدی برای زندگی» آثاری از نوربرت لش لایتنر، «و نیچه گریه کرد» نوشته اروین یالوم، «در محفل شاعران مرده» اثر سيز نوتهبام، «کلاه کجاست» از یوهانس روسلر، «همه راهها باز است» اثر آنهماری شوارتسنباخ و «وصیتنامه آقای رودلف» اثر لئونی اوسوسكی و چندین مجموعه داستان کوتاه از جمله «آذرخش»، «دوستم دارد، دوستم ندارد»، «یک چهارشنبه بیتفاوت» و «عقربه سرنوشت» از آثاری هستند که با ترجمه میرمعزی منتشر شدهاند.
شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۱
نظر شما