کتاب «خانه دایناسور کوچولو» نوشته اسکولار اندرسون با ترجمه شراره وظیفهشناس منتشر شد. این داستان درباره چند عروسک است که دور انداخته شدهاند و در ماشین زباله جمعکنی زندگی میکنند.-
«شيكوپيك»، «پارهپوره» و «خاكيپاكي»، يعني سهخرس سطلي در این داستان، نشان بخت و اقبال ماشين زباله هستند. هر روز وقتي ماشين زباله توي شهر اينسو و آنسو ميرود، آنها بالاي رادياتورش مينشينند و توي شهر ميگردند اما آنها يك شب دايناسور كوچولو را ميبينند كه جايي براي ماندن ندارد. دايناسوركوچولو كجا ميتواند زندگي كند؟
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«داتی خانم با نگرانی گفت: فقط یک چیز مانده؛ اگر قرار است یک هدیه تولد باشم، باید من را توی یک کاغذ قشنگ بپیچید و دورم روبان ببندید. شیک و پیک گفت: غصه نخور، ما کلی از این خرت و پرتها داریم. دنبالمان بیا. خرسها دویدند پشت توقفگاه و به زحمت از یک سوراخ، توی زمین رفتند. نور یکی از چراغهای خیابان که از پنجره میتابید، آنجا را روشن کرده بود. آنجا بود که چشم داتی خانم به یک عالم خرت و پرت افتاد. با تعجب پرسید: اینها دیگر چی هستند؟ شیک و پیک گفت: اینها همان چیزهایی است که ما جمع کردهایم. خاکیپاکی گفت: خیلی عجیب است! ببین چه چیزهایی از دست مردم میافتد!
پارهپوره گفت: خیلی عجیب است! ببین مردم چه چیزهایی را گم میکنند!. شیک و پیک گفت: خیلی عجیب است! ببین مردم چه چیزهایی را دور میاندازند. چیزهایی که هنوز به درد میخورند. عوضش ما آنها را پیدا میکنیم و نگه میداریم.»
این کتاب 64 صفحهای با شمارگان دو هزار و 500 نسخه و به بهای چهار هزار و 500 تومان وارد بازار کتاب شده است.
نظر شما