شهبا در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ابتدا در پاسخ به این سوال که «آیا ممکن است فیلمنامهها نیز مانند نمایشنامه و رمان به صورت یک گونه ادبی، منتشر شوند؟» توضیح داد: خیر. فیلمنامه برای چاپ در قالب کتاب و در نتیجه خواندن، نوشته نمیشود. فیلمنامهنویس تنها برای ساخته شدن، مدتها وقت خود را صرف میکند و فیلمنامه مینویسد.
وی افزود: در جریانهای سینمایی در ایران، انتشار فیلمنامه در قالب کتاب، تنها یک عمل اعتراضی است؛ به عنوان مثال بهرام بیضایی در مقطعی با تهیه کنندهها مشکل داشت و نمیتوانست فیلم بسازد. او برای اعتراض به این مساله و اینکه نشان دهد پرکار است، برخی فیلمنامههای خود مانند، «تاریخ سری سلطان در آبسکون»، «دیباچه نوین شاهنامه» و «طومار شیخ شرزین» را منتشر کرد. جالب است که این آثار در قالب کتاب بسیار پرفروش شدند.
شهبا در ادامه با اشاره به این نکته که خواندن فیلمنامه برای مخاطب عادی سخت است، گفت: فیلمنامه همیشه یک حالت واسطه دارد و همانطور که بیان کردم فیلمنامه تنها برای تهیه کننده، یعنی رفتن به سمت پروژه ساخت و تولید فیلم، نوشته میشود. خواندن و مطالعه فیلمنامه برای مخاطب عادی دشوار است، چرا که مانند نمایشنامه مبتنی بر دیالوگ نیست.
این مدرس دانشکده سینما و تئاتر در ادامه به انتشار فیلمنامههای خارجی اشاره کرد و گفت: فیلمنامههای خارجی خوب، اگر به طور مناسب و درست ترجمه شوند، قابلیت و کارکرد آموزشی مناسبی برای دانشجویان و نوآموزان رشته فیلمسازی و فیلمنامهنویسی دارند. من چندان این قابلیت را برای فیلمنامههای ایرانی قایل نیستم، بنابراین انتشار آنها چندان محلی از اعراب ندارد.
شهبا همچنین در پاسخ به این سوال که «مهمترین دلیلی که میتوان برای انتشار فیلمنامهها در نظر گرفت، چیست؟» گفت: به نظر من انتشار فیلمنامههای، نویسندگان و کارگردانانی که در قید حیات نیستند، به ویژه آثاری که فرصتی برای ساختشان از سوی این هنرمندان پیدا نشد، مناسب است و برای دانشجویان و محققان کارآیی دارد.
شهبا در توضیح بیشتر این نظر به آثار مرحوم علی حاتمی اشاره کرد و گفت: مرحوم علی حاتمی یک چهره تاثیرگذار و استثنایی در سینمای ایران بود. بر این اساس میتوان فیلمنامههای آثار ساخته شده او را در قالب کتاب منتشر کرد. همچنین میتوان فیلمنامههای ساخته نشده و آنهایی را که نیمهکاره ماند، مانند فیلمنامه «جهان پهلوان تختی» منتشر کرد. این سبب میشود محققان روی این آثار پژوهش کنند و حتی مدرسان نیز برای تدریس فیلمنامهنویسی و یا تحلیل و نقد فیلم، از این کتابها بهره ببرند.
شهبا در پایان گفت: البته من اعتقاد دارم که شرایط نامطلوب چاپ و نشر کتاب، هر کتابی که در حوزه سینما منتشر میشود، جای امیدواری دارد.
محمد شهبا مدرک کارشناسی خود را در رشته تدوین فیلم از دانشگاه هنر و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته پژوهش هنر از دانشگاه تهران اخذ کرد. او همچنین در سال 2001 از دانشگاه «ایست انگلیا» از انگلستان دکترای روایتشناسی فیلم (Film Narratology)گرفت.
شهبا هماکنون عضو هیات علمی دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر و یکی از فعالترین و پرکارترین مترجمان سینمایی در ایران است. به باور بسیاری از منتقدان محمد شهبا هماکنون مهمترین مترجم کتابهای حوزه سینما در ایران است. او غیر از تدریس و ترجمه به فیلمنامهنویسی و تدوین نیز اشتغال دارد.
برخی از مهمترین ترجمههای شهبا عبارتند از «روایتشناسی؛ شکل و کارکرد روایت» نوشته جرالد پرینس، «دنیای درام» نوشته مارتین اسلین، «تحلیل گفتمان در تلویزیون» نوشته نوریا لورنز-داس، «تصوير و ذهن: فيلم، فلسفه و علوم شناختی» و «راویها و روایتها» هر دو نوشته گریگوری کوری، «تاملاتی در باب سینما و دین» نوشته مایکل برد و دیگران، «استادان انیمیشن» نوشته جان هالاس، «میزانسن در سینما» نوشته بیل نیکولز، «نظریههای روایت» نوشته والاس مارتین و «سینما چیست» نوشته آندره بازن.
شهبا همچنین ترجمه فیلمنامه «راننده تاکسی» نوشته پل شریدر و کارگردانی مارتین اسکورسیزی را در کارنامه خود دارد.
شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۷
نظر شما