به تازگی برخی اصطلاحات و واژههای ورزشی دفتر دهم «فرهنگ واژههای مصوب» که از سوی گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی منتشر شده است، روی خروجی سایت یکی از خبرگزاریها قرار گرفت. در این فرهنگنامه واژههایی مانند چمورزی، کوبان و چرخسُری، به ترتیب به جای نام رشتههای ورزشی ژیمناستیک، اسکواش و اسکیت لحاظ شدهاند. این واژهها شباهت زیادی به بازیکنان ذخیره تیمهای ورزشی دارند که برای جایگزین شدن نفرات اصلی، ثانیه شماری میکنند اما شاید هیچگاه فرصتی برای بازی کردن به دست نیاورند، چون احتمال کمی میرود که چنین واژههایی به اصطلاحات ماندگار در ورزش ایران تبدیل شوند و پیشبینی میشود عمر چندانی نداشته باشند و پس از چندی به ورطه فراموشی سپرده شوند.-
فدراسیون همچنان ژیمناستیک است، نه چمورزی!
جعفر درویشزاده، رییس فدارسیون ژیمناستیک کشورمان در این باره گفت: ژیمناستیک واژه شناخته شدهای در سطح جهان است و اصطلاحات آن مانند ژیمناستیک آیروبیک و ژیمناستیک ریتمیک مدتها است در محافل تخصصی این ورزش به کار میروند. این کلمه از واژه «ژیمنازیوم» که در یونان باستان ریشه دارد، گرفته شده و معنای اصلیاش، نرمش موزون است. ورزش ژیمناستیک در شش وسیله انجام میشود که اسامی خاص خود را دارند.
وی با اشاره به اینکه فدراسیون جهانی ژیمناستیک (FIG) مقررات ویژهای دارد و تغییر نام این ورزش در فدراسیونهای تابع آن نیازمند هماهنگی با (FIG) است، افزود: برای مثال، استفاده از واژههایی مانند خرک و دارحلقه در کشورمان هم با موافقت مسوولان این فدراسیون رایج شد اما برای واژهای مانند «پارالل» که قابلیت تغییر نام را هم داشت و میتوانست تبدیل به «چوبهای موازی» شود، برابرنهادی تعیین نشد و واژه «بارفیکس» هم چنین وضعیتی داشت.
درویشزاده گفت: فدارسیون جهانی ژیمناستیک هرچند سال یکبار کنگرههایی را با مضمون و موضوع آسیبشناسی در این ورزش برگزار میکند و بومیسازی اصطلاحات این ورزش در کشورمان هم میتواند یکی از سرفصلهای این گردهماییها باشد. در هر صورت هنوز ابلاغی از سوی وزارت ورزش و جوانان برای استفاده از «چمورزی» در مکاتبات اداری به دستمان نرسیده است و همچنان از واژه ژیمناستیک در نامههای اداری و صدور احکام مختلف فدراسیون استفاده خواهیم کرد.
«چرخسُری» را کارشناسان بررسی میکنند
دکتر فریبا محمدیان، رییس فدراسیون اسکیت کشورمان هم در این باره گفت: زبان فارسی یکی از مولفهها و ویژگیهای فرهنگی اجتماعی ایرانیان است و همه ما در حفظ و اعتلای این زبان مسوولیم اما برای مصطلح کردن واژههای تخصصی ورزشهای مختلف، به یقین باید از متخصصان و کارشناسان این رشتهها نظرخواهی کرد تا واژههای فارسی جایگزین شده، پس از مدتی به ورطه فراموشی سپرده نشوند.
وی افزود: حدود پنج ماه پیش، کمیته فرهنگی وزارت ورزش و جوانان کشور از ما خواست ترجمه فارسی واژههای تخصصی اسکیت را به این وزارتخانه اعلام کنیم. برای این منظور جلساتی را با کارشناسان و صاحبنظران ورزش اسکیت برگزار کردیم و در پایان فهرستی از اصطلاحات پیشنهادی فارسی را تهیه کردیم و در اختیار مسوولان فرهنگی وزارت ورزش و جوانان کشور قرار دادیم اما در آن فهرست اشارهای به برابرنهاد فارسی واژه «اسکیت» نشده بود.
رییس فدراسیون اسکیت کشورمان ادامه داد: از آنجایی که قرار است علوم مرتبط با وزرش اسکیت در دانشکدههای تربیت بدنی و همینطور مدارس ویژه این ورزش تدریس شوند، استفاده از معادل فارسی برای واژه «اسکیت» میتواند جنبه کاربردی مهمی پیدا کند اما به نظر میرسد در تعیین واژه «چرخسُری» (ورزشی که در آن ورزشکار با استفاده از چرخسُره حرکت میکند) به جای «اسکیت» بیشتر به جنبه محتوایی این واژه توجه شده است.
وی افزود: برای تعیین برابرنهاد اصطلاحات ورزشی باید دو شاخصه مهم را مدنظر قرار داد. نخست اینکه واژه تصویب شده، توانایی و قابلیت ترویج در زبان علمی و محاورهای روز جامعه را داشته باشد. شاخصه دوم، مطابقت و هماهنگی این واژه با محتوای ورزشی کلمه اولیه است. طی روزهای آینده برای بررسی واژه «چرخسُری» جلساتی را با کارشناسان این رشته وزرشی، همچنین زبانشناسان و صاحبنظران زبان و ادب فارسی برگزار خواهیم کرد.
دکتر محمدیان گفت: بحث معادلسازی برای اصطلاحات ورزشی، بحثی کاملا داخلی است و به یقین فدراسیون جهانی اسکیت مخالفتی با این واژهسازی نخواهد داشت. فدارسیون اسکیت جمهوری اسلامی ایران پیشتر واژههایی مانند «پیچش» و «چرخش» را جایگزین «اسپین» و «رولینگ» کرده است و امیدواریم درباره معادل فارسی «اسکیت» هم با فرهنگستان زبان و ادب فارسی به توافقات خوبی برسیم.
پالایش واژهها کمکی به ادبیات ورزش نمیکند
ابراهیم افشار، نویسنده با سابقه ورزشی، در این باره گفت: معادلیابی فارسی برای اصطلاحات رایج در گفتوگوهای روزمره و مکاتبات اداری، مبحث گستردهای در زبانشناسی دارد. در دهه 1350 جریانی در مطبوعات ورزش ایران پدید آمد که استفاده از واژههای فارسی را برای اصطلاحات تخصصی ورزشی، بسیار ضروری میدانست و بهترین نمونه آن نامه معروفی بود که سهراب سپهری به روزنامه کیهان ورزشی نوشت و درخواست کرد ورزشینویسان این روزنامه تکلیفشان را با اصطلاحات ورزشی مشخص کنند. برای مثال، به جای واژه «گلر» که در اصل «گلکیپر» بوده است، از واژه «دروازهبان» استفاده کنند اما با پایان این دهه و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حساسیت ورزشینویسان برای استفاده از واژههای فارسی کمتر شد. شاید دلیل اصلی آنرا بتوان گسترده شدن اصطلاحات ورزشی و هجوم این واژهها به روزنامهنگاری ایران دانست.
وی ادامه داد: باید به این مساله اعتراف کرد که پالایش واژهها در مقطع فعلی کمکی به ادبیات ورزش ایران نخواهد کرد. در روند جهانیسازی ورزش، زبان فارسی نتوانسته است خود را با اصطلاحات روز و تخصصی ورزش هماهنگ کند. گزارشنویسی ورزشی ایران در دهه 1320 شکل زیبایی داشت و گزارشهای ورزشی آن زمان دربرگیرنده واژههای فارسی زیادی بودند. برای مثال، از گوشه به جای «کرنر» استفاده میشد. طی دهههای گذشته رسانههای ورزشی ایران آماج هجوم اصطلاحات ورزشی بیگانه قرار گرفتند و اکنون ادبیات ورزش ایران حال و روز خوشی ندارد. حتی واژههای لاتین هم به شیوه صحیحی در مطبوعات ایران به کار نمیروند.
افشار ادامه داد: پرسش اصلی این است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی با این واژهسازی چه کمکی به ادبیات ورزش ایران میکند؟ این ادبیات در وهله نخست باید در رسانههایی مانند رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها که حکم ویترین ادبیات ورزش ایران را دارند، تصحیح شود. جای بسی تاسف است که اعتراف کنم در مطالب روزنامههای ورزشی و گروههای ورزش خبرگزاریهای رسمی کشورمان، روزانه بیش از هزار غلط املایی به چشم میخورد! برای مثال، چندی پیش در صفحه نخست یکی از روزنامههای پرشمارگان ورزشی کشور به جای «مرهم» با حروف درشت نوشته شده بود «مرحم»! کاش در وهله نخست برای این معضل ورزشینویسان ایران چارهاندیشی شود.
وی در پایان گفت: باید توجه داشت که نمیتوان برای برخی لغات و اصطلاحات بیگانه معادل فارسی در نظر گرفت و امکان دارد اقدام فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مقاومت صاحبنظران و کارشناسان حوزه ورزش روبهرو شود.
نظر شما