حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی فتحی، مترجم قرآن به زبان فارسی، با بیان این که قرآن کریم معجزه جاودان پیامبرگرامی اسلام (ص) در قالب زیباترین، گویاترین و شیواترین ساختار زبان عربی بیان شده است، گفت: نباید این سخن بلیغ را سطحی و عامیانه ترجمه کرد، بلکه ترجمه قرآن باید بر اساس فهم دقیق از متن آیات و سورهها انجام شود و هدف خداوند از آیات را با تمام ویژگیها به مخاطب انتقال دهد.-
این نکته که آیا تاکنون مترجمان قرآن به ویژه مترجمان ایرانی که قرآن را به زبان فارسی ترجمه کردهاند، رسالت خود را به خوبی انجام دادهاند یا نه، بهانهای شد برای گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی فتحی، عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مترجم قرآن که نتیجه آن از نظرتان میگذرد:
به عنوان سوال نخست، منظور از ترجمه خوب و قابل قبول قرآن چیست و یک ترجمه خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
ترجمه خوب و قابل قبول ترجمهاي است كه مفاهیم و معارف قرآن كريم را همانگونه که هست و نه کم و نه زیاد، بهگونهای به زبان مقصد انتقال دهد که مخاطب تصور کند با متن اصلی مواجه است. البته ارایه چنین ترجمهای آن هم از قرآن کریم، کار آسانی نیست و از عهده یک شخص یا یک گروه عادی خارج است ولی باید در حد ممکن تلاش کرد که مقصود خدای متعال از آیات را خوب درک و سپس آن را در زیباترین قالب ممکن در زبان مقصد به مخاطب منتقل کرد.
برای یک ترجمه خوب، تسلط به زبان مبدا چقدر اهمیت دارد؟
یک ترجمه خوب حاصل تلاش مترجمی است که نسبت به زبان مبدأ یعنی زبان عربی به ویژه زبان قرآن و نیز به زبان مقصد یعنی زبان فارسی تسلط کامل داشته باشد. درباره هر ترجمهای تخصص و شناخت کافی از موضوع متن مورد ترجمه، یک شرط اساسی است و درباره قرآن به نظر میرسد این شرط ضرورت دو چندان پیدا میکند. لازم است مترجم قرآن شرايط عام ترجمه را دارا باشد و علاوه بر آن، ضروری است که شرايط ويژهاي نيز داشتهباشد، چرا که ترجمه قرآن، يک ترجمه ساده نيست، بلکه از طرفي ترجمه کلام خداست و دقتها و شرايط خاص خود را ميطلبد و از طرف ديگر، ترجمه قرآن با تفسير پيوند خورده است و شرايط ويژهای دارد. همچنین طهارت روحي، اخلاص و انگیزه مترجم نیز در ترجمه قرآن دخیل است.
از نگاه شما، یک مترجم خوب باید چه ویژگیهای داشته باشد؟
یک مترجم قرآن باید شرايط یک مفسر قرآن را داشته باشد، زیرا هدف از ترجمه قرآن انتقال و بيان معاني آيات و مقاصد آنهاست. از اين رو، لازم است مترجم قرآن تمام شرايط مفسر قرآن را داشته باشد و این موضوع بدون فهم هدف آیات یعنی همان تفسیر امکانپذیر نیست. كسي كه علم تفسير نمیداند و توان استنباط آیات قرآن را نداشته باشد، نميتواند پيام قرآن را به درستی به مخاطب انتقال دهد. بسياري از آسيبهاي موجود در ترجمه های قرآن، از فقدان همین شرایط ناشی میشود.
علاوه بر تسلط به دو زبان مبدا و مقصد، وفاداری به متن قرآن در ترجمه قرآن هم موضوع بسیار مهمی است. نظر شما چیست؟
شرط مهم درباره ترجمه قرآن كريم وفاداري به متن قرآن است و اگر کسی شرایط عمومی و شرایط خاص ترجمه قرآن را نداشته باشد و اقدام به ترجمه قرآن کند، ممکن است ناخواسته منجر به تحریف معنایی آیات بشود. به عنوان مثال، دو مترجم معاصر معروف آیه شریفه «الرجال قوامون علی النساء» (آیه 34 سوره نساء) را اینطور ترجمه کردهاند: «مردان پیشکار و خدمتکار زنان هستند». (مرحوم طاهره صفارزاده) و «مردان بایستی بر زنان مسلط باشند»(خرمشاهی). به نظر من، هر دو ترجمه خالی از اشکال نیست. نباید درباره آیات قرآن پیش فرضهایی مانند جنسیت و موضوعاتی نظیر آن را دخالت داد. آیا قوام در آیه شریفه به معنای پیشکار است؟ مترجم «بایستی» را از کجا بهدست آورده است؟ غالب این لغزشها از اینجا ناشی میشود که مترجم مقصود آیه را متوجه نشده است. بنابراین، به همان میزان که تفسیر به رأی ناروا است، ترجمه به رأي نیز ناروا و نادرست است. در ترجمه قرآن نباید پیش فرضهای ذهنی خود را بر قرآن تحمیل کنیم. پیش داوری، پیشفرضذهنی و عقاید شخصی ممکن است در ترجمه یا تفسیر اثر بگذارد. پیش فرضهای ذهنی، دانستههای پبشین و معلومات ما در برداشت ما از آیات قرآن بیتاثیر نیستند، در حالی که ترجمه و تفسیر ضابطهمند و روشمند است و معیارها و ضوابط خاص خودش را دارد.
از میان ترجمههای معاصر، به نظر شما کدام ترجمه قابل قبول است؟
از میان ترجمه های معاصر میتوان ترجمههای آیتالله مکارم شیرازی، دکتر دکتر حداد عادل، موسوی گرمارودی و فولادوند را در شمار ترجمههای ممتاز و کم خطا معرفی کرد. البته بدیهی است این ترجمهها همگی در یک سطح نیستند و هر یک از ویژگیهای خاصی برخوردارند. به عنوان نمونه، ترجمه آیتالله مکارم شیرازی محتوایی، روان و به زبان متعارف است، ترجمه دکتر حداد عادل نیز محتوایی و خوشخوان و ترجمه موسوی گرمارودی روشمند و روان و ترجمه فولاوند ادبی و متعادل است. با این همه، جای ترجمهای زیبا و وفادار به معنای حقیقی قرآن همچنان خالی است. البته آن هم بسیار دشوار و نیازمند است که مترجمان برجسته معاصر زیر نظر یک ویراستار زبردست و یک مفسر برجسته قرآن، ترجمهای نو و کم خطا را ارایه کنند و هر کسی به تنهایی برای ارایه ترجمه از قرآن احساس تکلیف نکند.
آشنایی با مباحث نظری در ترجمه قرآن چقدر در نگارش ترجمهای خوب دخیل است؟
یک مطالعه دقیق در ترجمههای موجود قرآن کریم این نکته را آشکار میکند که آشنایی با مباحث نظری و روش شناسی در ترجمه قرآن از اهمیت انکار نکردنی برخوردار است. خطاهای لفظی و معنوی فراوان در این ترجمهها حاکی از این است که مترجمان این کتاب ارزشمند آسمانی با اینکه خودشان عالم و دانشمند بودهاند اما چون اصول و شرایط ترجمه را به تمام معنا نداشتند یا رعایت نکردند، خطاهای زیادی در ترجمههای آنان رخ داده است. مباحث نظری در واقع، راه و روش و مبانی مترجم را در فرآیند ترجمه ترسیم می کند. از اینرو، بدونشک آشنایی با مباحث نظری ترجمه برای ارایه یک ترجمه کمخطاتر، ضروری است و در عین حال، روششناسی و تسلط بر مباحث نظری این فایده را دارد که مترجم خیلی زود به هدف نهایی خود میرسد و در مواجهه با برخی مفاهیم احساس سرگردانی نمیکند.
رعایت نکردن روششناسی در ترجمه قرآن و رعایت اصول و فنون بلاغت چه آسیبهایی را به قرآن وارد خواهد کرد؟
روششناسی به معنای داشتن مهارتی متکی بر تجربه است. اگر اصول، ضوابط و روش آن به ویژه در ترجمه متون دینی رعایت نشود، آثار سوء غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت. بنابراین، آشنایی با مباحث نظری ترجمه، آشنایی با انواع ترجمه و آشنایی با مبانی ترجمه، امری ضروری و غیرقابل اجتناب است.
آیا در ترجمه قرآن «زبان» باید ساختار و ویژگی خاصی داشته باشد؟
زبان ترجمه قرآن باید به زبان معیار نزدیک باشد و نباید مطالب را به زبان محاورهای و عامیانه بیان کرد، بلکه باید از بهکارگیری زبان و ساختارهای مهجور و باستانی زبان فارسی نیز پرهیز کرد. به تازگی برخی مترجمان تعابیر باستانی را در ترجمههای خود ذکر کرده و این مطلب را به عنوان امتیاز ترجمه خود به شمار آوردهاند، در حالیکه این نوع ترجمه غلط است.
زبان قرآن كريم زبان معيار و متعارف آن روزگار بوده است و قرآن كريم از آن به « لسان قوم» تعبير فرموده است: «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم» (ابراهیم/ )4 یعنی همه پیامبران به زبان مخاطبان خود و با زبان معیار مخاطبان خود سخن میگفتند. منظور این آیه این است که اسلوبی که قرآن بهکار برده، همهفهم و مانوس و متعارف بوده است. البته زبان معیار نیز دارای سطوح مختلفی است. قرآن کریم در عین فصاحت و بلاغت بینظیر و معارف بلندش، نهایت زیبایی را در زبان معیار به کار گرفته است، به گونهای که افراد عربزبان، قرآن را به آسانی درک میکردند. هر چند زبان معیار به طور کامل بر زبان قرآن منطبق نیست ولی با تعدیل ویژگیهای آن میتوان زبان قرآن را زبان حاکم و معیار عصر نزول نام نهاد. بر این اساس، ترجمه این کتاب آسمانی نیز باید متناسب با زبان متعارف و معیار فارسی ارایه شود.
آیا قرآن را میتوان جداگانه برای گروهی خاص به عنوان مثال، کودکان و نوجوانان ترجمه کرد؟ آیا چنین نمونهای وجود دارد ؟
این کار ضروری است و متاسفانه در این باره نیز تلاش شایستهای صورت نگرفته است. البته مصطفی رحماندوست، نویسنده حوزه کودک و نوجوان، ترجمه جزء سیام قرآن کریم را برای کودکان و نوجوانان انجام داده است که قلم ساده، روان، صمیمی و بیپیرایه این ترجمه قابل تحسین است. در واژهگزینی این ترجمه تلاش شده است علاوه بر مطابقت با نثر معیار، متن فارسی ناظر به درک و فهم مخاطب باشد و این در ترجمه یک ضرورت است. امتیاز ویژه این ترجمه این است که برای مخاطب خاص یعنی کودک و نوجوان نگاشته شده و برای خواص هم قابل استفاده است. امید است کل قرآن برای کودکان و نوجوانان ترجمه شود.
چه نهادهایی باید در ترجمه قرآن نظارت داشته باشند؟
با کمال تاسف درباره ترجمه قرآن به زبان فارسی نهاد مستقل و فعالی وجود ندارد و فقط وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارتی عمومی بر ترجمههای قرآن دارد. در این میان، مرکز ترجمه قرآن در قم نیز اقدامات شایستهای را انجام داده است ولی این نهاد بیشتر به ترجمه قرآن به سایر زبانها نظارت میکند.
به نظر می رسد باید نهادی مستقل متشکل از متخصصان ترجمه قرآن از فرهیختگان حوزه و دانشگاه در همین مرکز ترجمه قرآن شکل بگیرد و به صورت مستقل و جدی بر ترجمه قرآن و تجدید چاپهای گذشته نظارت داشته باشد. متاسفانه امروزه بعضی از ترجمههای پرغلط و غیرمناسب با شمارگان بالا توسط مراکز نشر(متاسفانه در اغلب موارد با نگاه تجاری) بدون هیچ محدودیتی منتشر میشوند، در هر حالی که نباید ترجمههای قرآن بدون ویرایش و اصلاحات لازم انتشار یابند.
خبرنگار: زینب جباری
نظر شما