سیدعلی صالحی، شاعر به بهانه انتشار تازهترین مجموعه شعرش با نام «زندگی کن بگذار دیگران هم زندگی کنند» گفت: پرواز پرندهای در قاره امریکا روی چین اثر میگذارد و سرفه پیرمردی در چین روی دریای مدیترانه بیتأثیر نیست. جهان یعنی تغییر یک ذره. همه انسانها میتوانند در دگرگونیهای بزرگ نقش داشته باشد. آیا تحول و انقلابی در تاریخ سراغ دارید که به شعر نیاز نداشته باشد؟ آدمهای بیخبر یا ناتوان معمولاً سراغ این شعارها میروند که نمیتوانیم جهان را تغییر دهیم.-
وی توضیح داد: آغاز شعر را با نثری ساده شروع کردم، در واقع با یک امر خبری! بعدها دیدم که یک دفتر و مجموعه شعر نیز به مقدمه و ورودیه نیاز دارد. سال 1361 بر دفتر «پیشگو و پیاده شطرنج» چاپ نشر «محیط» نیز مقدمهای آوردم که تا امروز به یک سنت تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: بنیان مقدمه بر شعر مربوط به عهد سعدی است. شیخ الرییس شیرازی این عادت را مرسوم کرد. من این روزها به صدای درونم گوش میدهم و به هر سو که آواز دهد میروم.
شاعر «عاشق شدن در دیماه، مردن به وقت شهریور» در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «آیا شعر برای شما نوعی درمان نیست چون به نظر میرسد میتوانید هر لحظه از هر پدیدهای شعر خلق کنید»، گفت: خاصیت یک اصل ذاتی و ازلی است. خاصیت آتش سوزاندن است. خاصیت آب، روان بودن است. خاصیت شعر نیز آرامش است. در مرز شصت سالگی حس میکنم خاصیت ذهنی و درونی من نیز «شعر» است.
صالحی در پاسخ به پرسش دیگر مبنی بر اینکه چرا شما دیدگاهی مخالف شیمبروسکا درباره احساسات نسبت به تغییر جهان دارید؟ گفت: شیمبورسکا تعریف درستی از جهان ندارد. جهان را مادی دیدهاست. پرواز پرندهای در قاره امریکا روی چین اثر میگذارد و سرفه پیرمردی در چین روی دریای مدیترانه بی تأثیر نیست. جهان یعنی تغییر یک ذره. هر کسی میتواند روی جهان تأثیر بگذارد و در دگرگونیهای بزرگ نقش داشته باشد. آیا تحول و انقلابی در تاریخ سراغ دارید که به شعر نیاز نداشته باشد؟ آدمهای بی خبر یا ناتوان معمولاً سراغ این شعارها میروند که نمیتوان جهان را تغییر دهیم. خب به من چه مربوط که به زبونی درافتادهای؟!
شاعر «دعای زنی در راه که تنها میرفت» درباره میزان پایبندیاش به وزن در شعر گفت: زبان مادری ما، خود سرچشمه سونامیِ موسیقی است. گریزی نیست! و زیباست این پیچ و تاب موسیقایی. در زبان ما شعر مولود همین رقص شنیداری است.
وی دراین باره که کتابش در پنج هفته اول هزار و 200 نسخه فروش رفته است و اینکه در این کتاب چه نوشته است که باز هم مورد استقبال قرار گرفتهاست، گفت: خودم، پابه پای زمان، زائر واژهها هستم.
صالحی در این باره که مثلاً در شعر «دَمار» از مجموعه «زندگی کن...» پارامتر زمان را کنار گذاشته است، گفت: تصمیم نمیگیرم که به این افقها برسم. فقط مرتب رو به جهانهای ناشناخته پیش میروم. اصلاً کاری ندارم که مثلاً من شاعرم یا... معمولی...، من تنها به صدای درونم گوش میدهم، از هر سو که آواز دهد، میروم. به همین دلیل گاه چند ماه حتی یک سطر شعر نمیسرایم، چون نمیآید! گاهی شبهایی هم بوده که چندین شعر پیاپی به دنیا آمدهاند با فضاهای کاملاً متفاوت.
در بخشی از مقدمه این کتاب این گونه آمده است: «من مینویسم چون مبتلاء به کشف شفا شدهام. نوشتن... شفاست، به همین دلیل است که این شفای شگفت، آخرین جان پناه جان من است. شعر، شعر شریف، این داشته دریاوار، نجاتم میدهد از رنج روز و از خوف شب. من میسرایم زیرا بی سایهسار کلمات میمیرم. و عشق... آخر الامر همین است که ما را در حوصله دانایی به دریاواری میرساند، چندان که بیگاه در مییابی به معجزه رسیدهای. وقت نمیشناسد این شفا، زیرا خود وقتِ وقت است و صاحب وقت است، و میآید، با واژه میآید. میگوید برای درمان دوباره آمدهام. سرودن، تولد، آفرینش و نوشتن هر شعر، درمان دوباره دنیاست. دنیا خیلی درد دارد، به همین دلیل شاعران شفانویس، هم به میمنت آزادی، حتی در خواب، خواب شعر میبینند. این یک راز است.»
سیدعلی صالحی از شاعران شاخص شعر گفتار است. از آثار او میتوان به «یوماآنادا»، «پیشگو و پیاده شطرنج»، «مثلثات و اشراقها»، «عاشق شدن در دیماه، مردن به وقت شهریور»، «دیرآمدی ریرا... نامهها»، «نشانیها»، «سفر بخیر مسافر غمگین پاییز پنجاه و هشت»، «آسمانیها»، «رویاهای قاصدک غمگینی که از جنوب آمده بود»، «ساده بودم، تو نبودی، باران بود»، «آخرین عاشقانههای ری را»، «دعای زنی در راه که تنها میرفت»، «چیدن محبوبههای شب را تنها به باد یاد خواهد داد»، «دریغا ملا عمر...»، «از آوازهای کولیان اهوازی» (شعرهای دوران جوانی، ۱۳۵۷-۱۳۵۰)، «سمفونی سپیدهدم» و «ردپای برف، تا بلوغ کامل گل سرخ» اشاره کرد.
«زندگی کن بگذار دیگران هم زندگی کنند» با شمارگان دو هزار نسخه و به قیمت 6 هزار و پانصد تومان امسال(1392) از سوی انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.
نظر شما