ماشین سرخ Red Machine- ـ با عنوان فرعی (تاریخ لیورپول در دهه 80 هزاره دوم میلادی و سرنوشت بازیکنان آن زمان این تیم) اثر سیمون هیوز، روزنامهنگار و ورزشینویس انگلیسی از کتابهایی است که در سال جاری میلادی با استقبال فوتبال دوستان مواجه شده است.-
هیوز در این کتاب همچنین با کنی داگلیش، کیوین کیگان (که بعدها به هامبورگ در آلمان رفت و دوبار مرد سال فوتبال اروپا شد)، بورس گروبلار، هوارد گایله، مایکل روبینسون، جان وارک، ایان راش، کیوین شیدی، نیکل اسپاکمان، گراهام سوئنس، استیو سانتون، داوید هودجسون، روی اسمیت و کاریک جانسون گفتوگو کرده است. خاطرات «رونی موران» مربی و دستیار «باب پیزلی» سرمربی لیورپول و مردی که طی پنجاه سال با این تیم به عنوان بازیکن و مربی به تمام افتخارات دست یافته است، از مصاحبههای خواندنی و جذاب این کتاب محسوب میشود.
از کسانی که با او گفتوگو شده و از سخنانش از نکات برجسته این کتاب است میتوان به کنی داگلیش یکی از اسطورههای تاریخ فوتبال باشگاه اشاره کرد؛ فوتبالیستی که چند سال قبل پس از سالها دوری از مدیریت در لیورپول در مقطعی دو ساله مجدداً سکان و مسوولیت مربیگری این تیم را به عهده گرفت. وی که بعد از حمایتهای زیاد برای مقابله با حذف لوئیز سوارز، بازیکن اروگوئهای لیورپول که به دلیل مسایل نژادپرستی به چندین ماه دوری از میادین محروم شده بود، از این سمت کنار گذاشته شد، فعلاً نقش مشاور باشگاه را بهعهده دارد. داگلیش در سال 1977 وقتی کیوین کیگان با قیمتی سرسامآور از لیورپول به شهر بندری هامبورگ رفت، به عنوان جانشین وی از سلتیک گلاسگو به شهر بندری لیورپول آمد و بعدها بدل به بهترین خرید تاریخ این باشگاه شد و با این تیم به افتخارات زیادی به عنوان بازیکن و نیز به عنوان مربی دست یافت.
نویسنده این کتاب نگاهی هم به کارنامه 10 سال گذشته لیورپولیها داشته است؛ زمانی که لیورپول همراه با رافائل بنیتز سرمربی اسپانیایی این تیم، در سالهای 2005 و 2007 به فینال جام قهرمانی باشگاههای اروپا راه یافتند، همچنین وقتی که سال 2005 در یک بازی غیرقابل باور شکست سه بر صفر نیمه اول در ورزشگاه آتاتورک ترکیه را به تساوی 3 ـ 3 بدل کردند و در پایان وقتی تکلیف جام به ضربات پنالتی کشیده شد، آنگاه مردان آ.ث.میلان را شکست دادند و اجازه ندادند تا میلانیها سرنوشتی راکه دو فصل قبل در فینال سال 2003 برای یوونتوس رقم زدند تکرار کنند، هر چند آ.ث. میلان در سال 2007 این ناکامی را در فینال جبران کرد و با شکست دو بر یک لیورپول به هفتمین جام قهرمانی باشگاههای اروپا در تاریخ خود دست یافت.
هیوز در این کتاب درباره دوران اوج تیم لیورپول که در سالهای 1977 تا 1984 چهار جام قهرمانی باشگاههای اروپا را به دست آورد سخن گفته است؛ زمانی که بهجز رئال مادرید که در سالهای 1956 تا 1960 به پنج جام پیاپی قهرمانی باشگاههای اروپا دست یافت، با تیم دیگری قابل قیاس نبود.
نویسنده در بخشی از کتاب «ماشین سرخ» به حادثه ورزشگاه هیسل در فینال جام قهرمانی باشگاههای اروپا در سال 1985 پرداخته است؛ حادثهای که اگر اتفاق نمیافتاد مطمئناً با پیروزی بر یوونتوس، پنجمین جام را به دست میآورد، ولی حادثه ورزشگاه «هیسل» در شهر بروکسل بلژیک که با فروریختن دیوار و ازدحام ناشی از آن به مرگ 39 ایتالیایی بیگناه منجر شد، لیورپولیها را از رسیدن به پنجمین جام قهرمانی قاره سبز طی هشت سال محروم کرد. آنان که خبر مرگ 39 تماشاگر طرفدار یوونتوس را ناباورانه در رختکن خود شنیدند، با شوک وارد زمین شدند و عملاً با واسپاری اداره بازی به دست حریف، بازی را به یوونتوسیها واگذار کردند. در این بازی تیم حریف با تک پنالتی میشل پلاتینی، بهترین بازیکن آن سالهای اروپا و رییس کنونی اتحادیه فوتبال قاره سبز بر لیورپول بحران زده غالب شد و جام را از چنگال مردان این تیم بیرون آورد تا پایانی بر دوران غرورآفرینی یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال اروپا باشد.
محرومیت چندین ساله از میادین بینالمللی باعث شد تا ماشین غیرقابل مهار لیورپولیها از کار بیفتد و دیگر همه چیز برای آنان به پایان برسد.
لیورپول طی دهه 80 هزاره دوم میلادی هفت جام قهرمانی باشگاههای انگلیس، دو جام قهرمانی باشگاههای اروپا، دو جام حذفی باشگاههای انگلیس و چهار جام اتحادیه باشگاههای این کشور را به دست آورد و به همین دلیل به «ماشین سرخ» معروف شد.
نظر شما