به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «تاثیر ترجمه بر صنعت نشر و میزان علاقهمند کردن کودکان و نوجوانان به مطالعه» عصر دیروز، دوشنبه، 27 آبان با حضور اسدالله امرایی، محسن سلیمانی و محبوبه نجفخانی در موسسه خانه کتاب برگزار شد.
سلیمانی در ابتدای این نشست، چهار ضلع صنعت ترجمه را شامل مترجم، کتاب، ناشر و محصول ترجمه دانست و گفت: این چهار عنصر در کنار هم قرار میگیرند و برای بررسی کیفیت کتابی که ترجمه شده باید به روالی که این فرایند طی میکند پرداخت.
امرایی سخنانش را با تاثیر ترجمه بر ادبیات تالیفی آغاز کرد و گفت: واقعیت این است که اگر به ادبیات تولیدی خود توجه کنیم متوجه میشویم که ادبیات مدرن ما تحت تاثیر ترجمه بوده و داستان کوتاه و رمان از دل ادبیات ترجمهای وارد کشور ما شده است. در وضعیت کنونی، در کشورمان ترجمه خوب و بد را در کنار هم داریم. در برخی مواقع مترجم بدون اینکه مفهوم اصلی متن را درک کند آن را بدون تعهد به متن ترجمه میکند که ارزش زیادی ندارد. در ایران هم به ندرت ویرایش مقابلهای در ترجمه انجام میشود و ویرایش دستوری بیشتر رواج دارد، در عین حال که ویراستار نمیتواند معجزهای در متن ضعیف و ناقص به وجود بیاورد.
وضعیت ناشران و جایگاه دولت موضوع دیگری بود که امرایی به آن پرداخت و گفت: ناشر به اقتصاد نشر فکر میکند و نگاه دولت هم اغلب به این صورت است که مولف و مترجم در آن سوی خط ایستادهاند و میخواهند متنی را بنویسند که کسی نتواند از آن سر در بیاورد، در نتیجه تلاش میکنند تکههایی از متن را در بیاورند. مفهوم دولت و پارلمان هم که امروزه استفاده میکنیم محصول ترجمه هستند و مترجمان به ویژه در حوزه ادبیات خادمان جامعه به شمار میآیند و باید حرمت آنها حفظ شود، که متاسفانه اغلب این اتفاق نمیافتد.
این مترجم همچنین از سهل شدن اطلاعرسانی در حوزه کتاب و تاثیر مثبت آن در کیفیت ترجمهها سخن گفت و افزود: یکی دیگر از مشکلات ما این است که عادت به نقد نداریم. مخاطب گاهی به واسطه شهرت مترجمی به سراغ او میرود، در حالی که کتابی را که وی ارایه داده نمیتوان ترجمه نامید. مثلا مرحوم ذبیحالله منصوری کتاب 200 صفحهای را میخواند و آن را در سه جلد حجیم منتشر میکرد. کاری را که امثال وی انجام میدادند نمیتوان ترجمه دانست زیرا آنها چیزی را که از متن درک میکردند به زبان خود مینوشتند و عنوان ترجمه و تالیف را بر کتاب میگذاشتند.
امرایی یکی دیگر از مشکلات مترجمان امروز را آشنا نبودن با زبان فارسی دانست و اظهار کرد: برخی اشتباهها در ترجمهها فاحشاند و دولت با قانونی کردن کپیرایت میتواند بر روند کلی ماجرا نظارت کند. امروزه کسی به این قانون پایبند نیست؛ در حالی که انتشارات فرانکلین در گذشته تا حدی چنین قانونی را رعایت میکرد.
مترجم کتاب «مردان بدون زنان» معتقد است نمیتوان مترجمان ضعیف را از این چرخه حذف کرد. وی افزود: مترجم هم باید کسب درآمد کند ولی وقتی مخاطب اسم مترجمی قوی مانند محمد قاضی را بر کتاب «شازده کوچولو» میبیند کمتر پیش میآید ترجمههای دیگر را تهیه کند. ناشر هم معمولا ترجمه بهتر را پیشنهاد میکند و اینگونه آثار ضعیف از حافظهها هم پاک میشوند.
وی گلایههایی هم از وضعیت ممیزی کتابها داشت. به گفته امرایی، مشخص نیست کسی که بر محتوای کتاب نظارت میکند به اندازه مخاطب متن را درک میکند یا نه! این مترجم افزود: بعضی وقتها جملاتی را از کتاب حذف میکنند که واقعا خندهدار است. سانسور گاه باعث میشود تصویر پاستوریزهای از غرب ارایه دهیم زیرا اثر غربی وقتی به دست مخاطب فارسی زبان میرسد دیگر هیچ نکته منفی از نظر اخلاقی در آن دیده نمیشود.
محبوبه نجفخانی، مترجم آثار کودک و نوجوان، یکی دیگر از کارشناسان برنامه بود که بر «جامعهشناسی ترجمه» تاکید زیادی کرد و گفت: اینکه ترجمهها چقدر به وضعیت جامعه و مخاطبشناسی اهمیت میدهند موضوع جدیدی است که در دانشگاههای جهان هم در قالب رشته دانشگاهی تدریس میشود. وقتی فضای جامعه پژمرده است روح مترجم تشخیص میدهد که جامعه به کتاب طنز نیاز دارد و در واقع نوعی جریانسازی میکند.
مترجم مجموعه «مدرسه پرماجرا» با بیان اینکه تعطیلی «خانه ترجمه» دسترسی مترجمان به کتابهای خوب را محدود کرد افزود: پیشینه و سلیقه مترجمان در انتخاب مخاطبان تاثیر میگذارد. چند سالی است که کتابفروشیهای آمریکای شمالی پُر شده از کتابهای ارواح و خشونتهای شدید و به نظر من میتوانیم راه آنها را ادامه ندهیم. نوجوانها در حال طی کردن دوران بلوغ هستند و با خواندن چنین کتابهایی هیجانزده میشوند اما در ایران جایی ندارند که هیجانشان را تخلیه کنند.
وی افزود: به سانسور اعتقادی ندارم و باید از هر ژانر کتابی موجود باشد ولی مترجم است که باید انتخاب کند چه کتابی را به مخاطب عرضه کند. نوجوانان مخاطبانی هستند که خوب میفهمند و دنبال کتابهای خوب هستند در نتیجه نباید آنها را دست کم بگیریم و کتابی را در اختیارشان قرار دهیم که مناسب گروه سنی آنان باشد.
نجفجانی لذت بردن مخاطب نوجوان از کتاب را شرط نخست در موفقیت کتاب دانست و گفت: سالها جعبههای بسته کتاب به مدارس وارد شدند و بچهها با کتابخوانی قهر کردند، زیرا کتابی که به دستشان میرسید مناسب نبود. بچهها به کتاب خوب علاقهمند میشوند و میتوانیم از این فرصت خوب استفاده کنیم.
مترجم مجموعه «اژدهایان دلتورا» درباره ضرورت ترجمه در کشورهای مختلف چنین توضیح داد: ادبیات بومی جوابگوی نیاز قرن حاضر نیست. باید به ادبیات جهانی وصل شویم. ما جزو خوشبختترین مترجمان در طول تاریخ هستیم زیرا نسلهای قدیم به منابع اطلاعاتی گسترده امروز دسترسی نداشتند و به همان نسبت ترجمههایشان ضعیفتر بود.
کارشناسان همچنین در این برنامه از دلایل ترجمههای محدود آثار فارسی به زبانهای دیگر، نقد وضعیت ممیزی و ذهنیتخوانی ممیزها در هنگام بررسی کتابها سخن گفتند.
سهشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۹
نظر شما