علی بیات، عضو هیات علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران گفت: در میان همه علومی که شیعیان بر اساس روایات معصومین(ع) پایه گذاری کردند بیش از همه و در درجه نخست به «علمِ حدیث» توجه شد است و تاکنون دایرهالمعارفهای حدیثی متعددی تالیف شده که از همین رهگذر، بخشی از علوم و معارف اهل بیت(ع)حفظ و ماندگار شدهاند.-
وی با بیان اینکه معصومین(ع) از جایگاه رفیعِ مرجعیت دینی و علمی در اسلام و تاریخ اسلام برخوردارند، اظهار کرد: همه مکتوبات مرتبط با سیره معصومین(ع) چون کتابهای سیره و جوامع حدیثی و تکنگاریها مانند مقاتل معتبر نیستند، زیرا بنا به عوامل و دلایل متعدد، روایات و اخبار بسیاری در سیره و زندگانی آنان جعل یا روایات منقول از این بزرگواران تحریف شده و احادیث باطل، جعلی، منسوخ و ضعیف بسیاری به لحاظ سند یا متن، وارد انواع مکتوبات حدیث و سیره شده است.
این عضو هیات علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران عنوان کرد: آنچه در مکتوبات مربوط به سیره معصومین(ع) به کوشش و مجاهدت اصحاب ائمه(ع) یا عالمان شیعی پس از عصر غیبت گردآوری شده، به طور کلی شامل اطلاعات اولیه است که به صورت مجمل ابعاد و جنبههای مختلف تعالیم و شخصیت آنان را منعکس و آشکار کرده است. همین اطلاعات پایه و اساس علوم و معارف شیعی شدهاند.
بیات اظهار کرد: علم کلام و فلسفه نیز بر پایه مستندات روایی از معصومین(ع) نگاشته شده است. در علم اخلاق نیز کتابهایی در قالب روایی اخلاقی مانند «تحفالعقول» اثر ابنشعبه حرّانی و کتاب «اخلاق ناصری» اثر خواجه نصیرالدین طوسی، «جامع السعادات» اثر ملااحمدنراقی تالیف و اغلب با روش روایی نگاشته شدهاند و کمتر پاسخگوی نیازهای اخلاقی امروزهاند.
استاد تاریخ تشیع دانشکده الهیات و معارف اسلامی یادآور شد: «سیره و روش تعلیم و تربیتی»، «سیره و سبک اخلاق فردی»،«اخلاق خانوادگی»، «اخلاق اجتماعی»، «منش سیاسی»، «منش اقتصادی»، «جایگاه و نقش ائمه(ع) درتاریخ اجتماعی، فرهنگی و تمدنی اسلام» و «سیره و آداب عرفانی» از نیازهای اصلی انسان معاصر مسلمان و غیرمسلمان محسوب میشوند که کمتر مورد توجه پژوهشگران واقع شدهاند.
این استاد دانشکده الهیات دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که «چگونه میتوان با سیرهنگاری مستند، زندگی ائمه(ع) را به عنوان یک الگو برای افراد جامعه تبیین کرد؟» اظهار کرد: در این باره در نظر گرفتن چند نکته اهمیت دارد. نخست اینکه الگوسازی از اهداف سیرهنگاری و بلکه مهمترین هدف سیرهنگاری است. دوم اینکه این الگوها باید برای همه افراد و در همه اعصار مورد استفاده باشند. حال سوال این است که چگونه میتوان به گونهای شخصیت معصومین(ع) را در وجوه مختلف الگوسازی کرد که برای نسلها و عصرهای مختلف قابل استفاده باشد؟ برای دستیابی به این هدف ابتدا باید بنا بر مسایل، نیازها، نوع رویکردها، زبان فکری و فرهنگی مردم هر عصر و نسل به آموزهها، تعالیم و آثار وجودی باقی مانده از سیره و زندگانی معصومین(ع) نگریست تا برای مردم هر دوره قابل فهم، درک و پذیرش باشد.
وی با بیان اینکه غفلت از مسایل و نیازهای مردم هر عصر و نسل با بیتوجهی به دو عنصر زمان و مکان در الگوسازی از شخصیت معصومین(ع) دو پیامد منفی دارد، گفت: نخست اینکه چون الگویی که از شخصیت ائمه(ع) در جنبههای مختلف تعریف و ترسیم میشود ناظر به مقتضیات عصری و نسلی نیست، خاصیت اثرگذاری خود را از دست میدهد. دوم اینکه الگوسازی از شخصیت آنان به دلیل بیتوجهی به مسایل و نیازهای زمان و مکان سبب وارونه نشان داده شدن سیما و شخصیت این بزرگواران میشود، چرا که تصویر و تصوری که از شخصیت معصومین(ع) ارایه میشود متناسب با زمینهها و موقعیت عصر امامت از سال یازده هجری تا 260 هجری است. بدیهی است که چنین تصویر و تصوری برای نسلهای امروز قابل فهم و درک نباشد.
بیات در پاسخ به این سوال که در سیرهنگاری معصومین(ع) چه خلاءهایی به چشم میخورد، عنوان کرد: اگر منظور این سوال از سیرهنگاری، سنت پیشینیان یعنی عالمان شیعی و غیرشیعی درسیرهنگاری است، باید گفت که عالمان شیعی در مجموع متناسب با مقتضیات زمانی، تاریخی و بر اساس اصول و آداب رایج سیرهنگاری عصرشان وظیفه خودشان را انجام دادهاند، هرچند با دید و روش روایی یعنی جستوجو در تحلیل صدور و نیز تحلیل محتوای حدیث به سیره توجه نکردند یا توجه بسیار اندکی به این موضوع داشتند. همچنین با وجود آنکه عالمان علم حدیث و سیره برای اثبات اعتبار و وثاقت حدیث و همچنین برای شناسایی و توثیق راویان و اسناد حدیث که منابع شفاهی نقل و انتقال روایات بودند علم طبقات و رجال را پدید آوردند، اما در نقد محتوایی حدیث و معیارهای آن توجه چندانی مبذول نداشتند. بنابراین از این جهات باید مواردی مانند «نقل بدون نقد روایات و منابع روایی»،«فقدان بینش تحلیلی» و «ضعف روشهای سیرهنگاری» آسیبشناسی شوند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: شیوه الگوگیری از سیره شخصیت معصومین(ع) برای همه افراد در هر عصر و نسل یا زمان و مکان اینگونه است که بنا بر مقتضیات، مسایل، رویکردها و زبان فکری و فرهنگی هر عصر و نسل به سیره ائمه (ع) توجه شود. اگر با این نگاه به پژوهشهای سیرهنگاری توجه کنیم به این نتیجه میرسیم که پرداختن به پژوهشهای جدید ضرورتی تام و تمام دارد. درست است که نگاشتهها، منابع، متون سیره و اطلاعات دست اول یا به تعبیر دیگر نصوصِ اصلی را در ارتباط با سیره و شخصیت معصومین(ع) برجای گذاشتهاند و سیرهپژوهی امروزی هم باید همان منابع و متون را مستند پژوهشهای خود قرار دهد اما نه به این معنی که فقط به نقل و تکرار مکرر همان روایات دست بزنند، بدون اینکه هیچ نوآوری ارایه دهند.
وی افزود: سیرهپژوهی امروزی باید با استفاده از منابع اولیه همراه با نقد و نیز مبتنی بر بینش، روش، مبانی معرفتی، اهداف، ضرورتها و رویکردهای نوین اجتماعی، فکری و فرهنگی، تمدنی، اخلاقی، عرفانی، تعلیم و تربیتی، سیاسی و اقتصادی به سیره ائمه(ع) باشد تا بدون احساس غبار و کهنگی پرتوی از روشنایی، روشنگری و نوگرایی را به روی مخاطب بگشاید.
نظر شما