دکتر محمدجواد صاحبی گفت: سیدجمال الدین اسدآبادی باور داشت که همه جا با جنگ و ستیز نمیتوان غرب را وادار به عقبنشینی کرد، بلکه با دیپلماسی و سیاستگذاری فعال میتوان در این عرصه تاثیرگذار بود.
صاحبی در ابتدای نشست با بیان اینکه درباره سیدجمال الدین شناخت درستی وجود ندارد، گفت: شناخت جامعه علمی و دینی ما از سیدجمالالدین از طریق کتابها و آثاری است که از سوی بیگانگان، گروههای سیاسی و نحلههای فکری منتشر شدهاند. کمتر کسی است که با مطالعه دقیق، عمیق و به استناد اسناد دست اول و آثار خود سیدجمال، او را بررسی کرده باشد.
وی افزود: سید جمالالدین به استناد روایات معتبر اگرچه ایرانی و از اهل محل سیدان اسدآباد همدان است، اما اختلاف بر سر موطن او نباید موجب آن شود که اندیشهها و آرمانهایش تحت الشعاع آن قرار گیرد. آنچه مهم است و اختلافی در آن نیست، این است که سیدجمال در ایران رشد و بالندگی یافت. او فرزند حوزههای علمیه است، مانند حوزه علمیه قزوین و بروجرد. وی از آموزشهای میرزا صادق طباطبایی سنگلجی، شیخ مرتضی انصاری و میرزا حسنقلی در جزین همدان برخوردار بوده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از ویژگیهای سیدجمالالدین آشنایی با دنیای اسلام است، اظهار کرد: او سرزمینهای اسلامی را با همه امتیازات، مشکلات، حوادث و اتفاقات از نزدیک شناخته است. بر خلاف بسیاری از بزرگان که حتی از شهر و محل سکونت خود هم شناخت درستی ندارند، او با مسافرت به کشورهای ایران و افغانستان، عراق، مصر، ترکیه، هند و مذاکره و مباحثه با اشخاص مهم و تأثیرگذار و حضور در میان تودههای مردم همه مسائل و مشکلات و امکانات سرزمینهای اسلامی و مردمان مسلمان را رصد کرده بود و درباره آشنایی با جهان غرب، او بر خلاف بسیاری از کسانی عمل کرد که ناآگاهانه و بر پایه گزارشهای دیگران درباره کشورهای اروپایی به داوری میپرداختند و با اظهار شیفتگی یا به نقد و رد غرب میپرداختند.
صاحبی عنوان کرد: سیدجمال باور داشت که همه جا با جنگ و ستیز نمیتوان غرب را وادار به عقب نشینی کرد، بلکه با دیپلماسی و سیاستگذاری فعال میتوان در این عرصه تاثیرگذار بود. وی بر امکانات و تواناییهای جهان اسلام تأکید داشت اما با محاسبات و مناسبات درست مانع از ستیز و درگیریهای کور و بیهدف میشد. سیدجمال الدین اعتقاد داشت که اگر دنیای اسلام با هم متحد باشد، میتواند بر قدرتهای بزرگ فائق شود. وی میگفت: «اگر بریتانیا یک پیل باشد و مسلمانان یک پشه، چنانچه این همه پشه در گوش این پیل صدا بزنند، او را کر خواهند کرد.»
این استاد تاریخ، کلام و سیره اظهار کرد: شبهه مهم نیست، بلکه پاسخ ندادن به شبهه خطرناک است. شبهه زاییده ذهن آدمی است و انسان برای برونرفت از جهل یا ایجاد مانع بر سر آگاهی، شبههآفرینی میکند. مسلمانان متدین عالم و آگاه نیز باید به آن پاسخ بگویند. این اتفاق بدی است که به جای پاسخگویی به شبهات، به تکفیر شبههافکنان بسنده کنیم. سید جمال درباره تاکید بر اخذ علم و دانش و تمدن گفت: «علم سرزمین نمیشناسد، بشر وامدار میراث دیگران است، تمدنها از صفر آغاز نمیشوند، هر تمدنی از تمدنهای دیگر اثر میپذیرد، مهم این است که این دانش و تمدن در نظام ارزشی یومی و متقن پالایش شود.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: سیدجمال تاکید فراوانی بر اتحاد و همبستگی همه فرقهها و مذاهب اسلامی داشت و درباره خطر تفرقه گاهی به آه و افسوس میگفت مسلمانان انگار با هم متحد شدهاند که متحد نباشند! راز این که سیدجمالالدین مذهب خود را مخفی میداشت، همین بود. او هیچگاه در هیچ اثری از آثار خودش خلاف معتقداتش چیزی نگفت و ننوشت، اما از هرگونه سخنی که احساسات دیگران را جریحهدار کند و تعصبات آنها را برانگیزد، پرهیز میکرد.
نظر شما