زمان چاپ اولین کتابم در سال 2003 - سخنرانی کنید، دنیا را تغییر دهید- اینترنت و ایمیل بود، اما شبکه های اجتماعی آن چنان گسترش پیدا نکرده بود. کتاب از طریق روابط عمومی های سنتی و بازاریابی های قدیمی وارد عرصه فروش می‌شد. نقد کتاب جواب می داد و هر چند آمازون می رفت که تبدیل به بازیگر بزرگ در عرصه فروش شود، اما مانند موقعیت فعلی، تبدیل به غول بزرگ کتاب نشده بود.

آن سالها می شد به مردم در یک کتاب گفت چگونه سخنرانی کنند اما حالا در یک مقاله فشرده شده می توان این موضوع را به صورت گذرا مطرح کرد.

سال 2008 سال «تیک آف» کشیدن شبکه های اجتماعی نظیر توئیتر شد و البته در این برهه زمانی از فیس بوک به شکلی که امروز وجود دارد، خبری نبود و کتاب «به من اعتماد کن» را زمانی منتشر کردم که فضای آنلاین همه چیز را تسخیر نکرده بود.

اما امروزه دنیای نویسندگان کاملا تغییر یافته و ما در عصر طلایی شبکه های اجتماعی به سر می بریم و نیاز به تلاشی است که من اسم آن را پیش دستی (beforehand) قبل از انتشار گذاشته ام که شامل راههای بی شمار برای تبلیغ در مورد کتاب یک نویسنده قبل از اینکه چاپ شود، است.

چرا که زمان انتشار امروزه واقعا دیر است و تلاش مفصل برای اطلاع رسانی در مورد یک کتاب قبل از چاپ از طریق توئیتر و فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی جزیی از استراتژی پیش دستی قبل از انتشار محسوب می شود و من در مورد تازه ترین کتابم – صفهای قدرت - از سال پیش شروع کردم و تا به امروز هم تلاشهای پیش دستی من در شبکه های اجتماعی هنوز  ادامه دارد.

روابط عمومی های سنتی صنعت نشر نیز به سوی استراتژی های دیجیتال روی آورده‌اند و مطمئن باشید نقد کتاب در یک روزنامه (که شاید دیگر خیلی‌ها نمی خوانند) نمی‌تواند فاکتور موفقیت در فروش کتاب قلمداد شود.

با توجه به مطالب گفته شده اگر شما برای اولین بار قصد چاپ کتاب دارید حتما به 5 نکته ای که در اینجا مطرح می شود توجه کنید:
1- مهمترین ملاقات درباره کتاب شما ملاقاتی است که شاید آن ملاقات را دوست نداشته و یا به آن توجه نمی کنید و آن میتینگ بین ویراستارهای ناشر و افراد دخیل در فروش هستند. در چنین ملاقاتی است که تصمیم گرفته می شود که کدام کتاب فروش می‌رود یا نمی‌رود. نوع جلد و قیافه کتاب شما در این میتینگ مشخص می شود و یا مردن کتاب شما قبل از انتشار نیز در همین جلسه رقم می خورد.
2- ارسال کامل کتاب به ناشر یعنی بوسیدن همه آنچه که نوشته اید که یک مرگ ادبی را رقم می زند. کار با نویسندگان و مطالب آنها مانند کار قایق سازان با کشتی است. اگر همه آنچه که دارید را یک جا روی میز بریزید، آنها علاقه ای به ادامه کار با شما نشان نخواهند داد چرا که انها معتقد نیستد که می توانند روی انچه کار شماست تاثیر بگذارند!
3- شما برای جلب توجه برای فروش فیزیکی هر نوع هزینه ای را پرداخت می کنید. رونمایی از کتاب در فروشگاه معتبر، رونمایی در فرودگاه!! و محل هایی از این دست باعث اضافه هزینه از سوی شما می شود. قرار دادن ویدئو از آنچه نوشته اید در صفحه مخصوص به خودتان در سایت آمازون نیز هزینه بردار است. همه آنچه گفته شد مربوط به جلب توجه بیشتر به کتاب چاپی شما می شود و شما برای بالا بردن شانس خودتان به عنوان نویسنده هزینه ها را پرداخت می کنید.
4- یک «خودناشر» از نویسنده‌ای که کتابش سنتی چاپ می‌شود خیلی بیشتر در می آورد. درآمد چند هزار دلاری از بابت یک کتاب 20 دلاری! اما یک «خودناشر» تا 80 درصد از کل درآمد را برای خود می کند و حتی می توانید قیمت کتاب را تعیین کنید و ...
5- اغلب نویسنده ها «پول پیش» بابت آنچه می نویسد دریافت نمی کند. تنها پولی که از ناشر می گیرند بابت کتاب شان است که حالت توافقی دارد و میزان رقم واقعی ناشی از تعداد فروشهای واقعی است و اینکه چه تعداد کتاب فروخته می شود. البته ناشران حق هم دارند و خیلی از نویسندگان (کتابهای چاپی سنتی) خیلی زیادتر از آنچه ناشران پیشنهاد می دهند بدست نخواهند آورد.