شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۹
سینمای ایران این چهره​ها را کم داشت/ نگاهی به کتابچه  «100 چهره رسانه‌ای سینمایی»

جمعه 26 اردیبهشت ماه مراسم اهدای جوایز «نخستین جشن رسانه​ها در حوزه سینما» برگزار و به فعالان این عرصه جوایزی اهداء شد. نکته قابل توجه این مراسم توزیع کتابچه ای 111 صفحه ای بود که در آن مشخصات 100 نفر از چهره های رسانه ای فعال در سینمای ایران درج شده بود. چهره هایی که برخی از آنها همچون ابوالحسن داوودی، فریدون جیرانی و... نیز در اين مراسم تجليل شدند.

خبرگزاری کتاب ايران (ایبنا)، مرتضی فتحی - در سال های دور که هنوز پدیده دیجیتال به شکل امروزی بروز و ظهور نیافته و فیلمسازی به امری قابل دسترس و آسان تبدیل نشده بود، ورود به عرصه فیلمسازی کاری سخت و دشوار بود. بسیاری از علاقه‌مندان راه دفاتر «انجمن سینمای جوانان ایران» را در پیش می گرفتند تا به شکل اصولی و از زیر بنا، این هنر را بیاموزند اما آنها که اشتیاق بیشتری برای رسیدن به بدنه حرفه ای سینما داشتند، مسیری متفاوت را در پیش می گرفتند. در آن زمان «مطبوعات سینمایی» یکی از دروازه های ورود به سینمای حرفه ای بود و خبرنگاران این نشریات که تعدادشان نیز در دهه 60 و هفتاد بسیار اندک بود، خیلی زود شناخته می شدند و می توانستند با تکیه بر عنصر شهرت و معروفیت، در مشاغلی مانند مشی صحنه، دستیار کارگردان و... در سینمای حرفه ای مشغول به فعالیت شوند و به مرور با نشان دادن قابلیت های حرفه ای خود، پله های ترقی را  طی کنند.

حالا و در اردیبهشت ماه سال 1393 فضای فیلمسازی آن‌قدر متنوع شده که دیگر حتی می توان با گوشی تلفن همراه هم فیلم ساخت و آن را در چند جشنواره شرکت داد و جوایز نفیس آن جشنواره ها را نیز از آن خود کرد. در چنین موقعیتی ورق زدن کتابچه «100 چهره رسانه ای سینمایی» می تواند به این سوال پاسخ دهد که نیروی انسانی تزریق شده از بدنه مطبوعات و رسانه ها به سینما، تا چه اندازه نیروی باکیفیت و موثری بوده و توانسته در این سال ها، فیلمسازانی شاخص را تحویل سینمای ایران دهد؟!

کتابچه یادشده فاقد شابک بوده و در شکل و شمایل یک کاتالوگ  روی کاغذ کاهی و به کوشش «مسعود نجفی» خبرنگار حوزه سینما عرضه شده است. آن‌گونه که در مقدمه کتاب آمده، این اثر در فرصتی کمتر از 10 روز تدوین شده و در آینده ای نزدیک قرار است با برطرف شدن ایرادها و اشکال های آن در قالب اثری کامل تر با عنوان «فرهنگ اهالی رسانه در حوزه سینما» مجددا ارایه شود.

هر صفحه حاوی اطلاعاتی کلی درباره افراد به همراه عکس و نشانی اینترنتی آن‌هاست. اطلاعات افراد نیز به شکل یکسان در قالب زمان و مکان تولد، تحصیلات، فعالیت رسانه‌ای، فعالیت سینمایی و سایر فعالیت ها دسته بندی شده است.

ورق زدن این کتابچه اطلاعات جالبی را به مخاطب می دهد. بخش قابل توجهی از چهره های حاضر در این فهرست، افرادی هستند که این روزها به عنوان کارگردان در سینمای ایران مشغول به فعالیت هستند؛ کارگردان هایی که نه جزو «تجاری سازها» دسته بندی می شوند و نه به «سینمای روشنفکری و مخاطب خاص» تعلق دارند. افرادی همچون احمد امینی، کیومرث پور احمد، فریدون جیرانی، ابوالحسن داوودی، رسول صدرعاملی، هادی مقدم دوست، سیروس الوند، بهروز شعیبی، سروش صحت،حمید نعمت الله و رضا درمیشیان با وجود کارنامه پُر فراز و نشیب شان در سال های فعالیت، این روزها به عنوان افرادی مشهور هستند که ساخته های آنها گروه تازه ای از مخاطبان را به سینما علاقه‌مند کرده است. کارگردان هایی که فیلم هایشان ضمن رعایت استانداردهای هنری، به مخاطب نیز توجهی ویژه داشته است. نکته جالب درباره معرفی «رضا درمیشیان» این است که در شرح سوابق این کارگردان متولد سال 1360 ذکر شده او از سال 72 با مجلات تجربی به عنوان نویسنده و خبرنگار همکار بوده است، یعنی این فیلمساز از 12 سالگی فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرده که اگر چنین باشد و این مساله ناشی از اشتباه تایپی نباشد، باید از او به عنوان یک پدیده در این عرصه قدردانی کرد!

حضور اسامی مسعود ده نمکی و ابوالقاسم طالبی نیز در این فهرست نشان می دهد که این دو روزنامه نگار چگونه از ظرفیت های رسانه ای این حرفه بهره گرفته و به پشتوانه چهره جنجالی رسانه ای خود در عرصه فیلمسازی شناخته شده اند. این مساله یکی از مهم ترین دلایل اقبال از آثار این آنان است.

البته در این فهرست با برخی نام ها نیز مواجه می شویم که مشخصا به سینمای هنری و خاص گرایش داشته اند. ایرج کریمی، احمد طالبی نژاد، امیر شهاب رضویان، سیامک شایقی و انسیه شاه حسینی اسامی این کارگردان هاست که آثارشان در گیشه کمتر با اقبال مواجه شده است. در نقطه مقابل، کارگردان هایی مانند مهرداد فرید، محمد هادی کریمی و اصغر نعیمی در اغلب ساخته هایشان گرایشی گیشه پسند را دنبال کرده و با تخفیف در ارزش های هنری آثار خود، راه خود را به سمت سینمای بدنه هموار کرده اند. توفیقات تجاری این کارگردان ها هرچند بیش از گروه پیشین است اما آثار آن‌ها کمتر با واکنش مثبت همکاران شان در رسانه ها مواجه شده است.

مستند، موضوع مورد علاقه روزنامه نگاران سینمایی
روزنامه نگاری حرفه ای است که نیاز به تداوم و پیگیری فراوان دارد. از طرفی فضای خاص این حرفه سبب می شود افرادی که حتی با انگیزه های دیگری به این حرفه آمده اند نیز به مرور به آن گرایش پیدا کنند و اصطلاحا «معتاد» این حرفه شوند! در چنین شرایطی با از دست رفتن امکان فعالیت در عرصه سینما به صورت مداوم، حرفه هایی در اولویت قرار می گیرد که امکان پرداختن مقطعی به آن‌ها باشد و بتوان میان آن‌ها و کار رسانه یک «جمع قابل قبول» ایجاد کرد. مستند سازی و فیلمنامه نویسی دو حرفه مورد علاقه روزنامه نگاران سینمایی به گواهی این کتابچه است.

شهید سید مرتضی آوینی، روبرت صافاریان، ناصر صفاریان و محمد تقی فهیم در این اثر مکتوب جزو مستندسازان دسته بندی شده اند و شادمهر راستین، جابر قاسمعلی و چیستا یثربی هم به عنوان فیلمنامه نویس شناخته می شوند.

جالب است که شغلی مانند تهیه کنندگی، در میان اهالی رسانه بسیار کم مشتری بوده و صرفا چند چهره خاص همچون غلامرضا موسوی، علی معلم، محمدخزاعی و حبیب اسماعیلی به سراغ آن رفته اند. به همین نسبت بازیگری نیز شغلی بوده که روزنامه نگاران بخت خود را چندان در آن نیازموده اند و به همین دلیل به جز بیژن امکانیان و امید روحانی نمی توان با چهره شاخص دیگری در این میان مواجه شد. اما «اجرای برنامه های تلویزیونی» ظاهرا بیش از بازیگری مورد پسند این گروه بوده است. علی معلم، فریدون جیرانی، مسعود فراستی، اکبر نبوی و رضا استادی روزنامه نگاران سینمایی این فهرست هستند که در زمینه اجرا نیز توفیقاتی داشته اند.

بخشی از فعالیت روزنامه نگاران سینمایی نیز معطوف به ترجمه و تالیف آثاری با موضوع سینما بوده که شاخص ترین چهره های این عرصه را می توان جمال امید، مرحوم پرتو مهتدی، پرویز دوایی و غلام حیدری دانست.

سینماگرانی که درگیر وسوسه نوشتن شده اند
ورق زدن این کتابچه و مطالعه بخش هایی از آن مخاطب را با چهره هایی همچون پگاه آهنگرانی، رضا کیانیان، سروش صحت، ابوالفضل جلیلی، بهروز شعیبی و... آشنا می کند که هر یک در بخشی از زندگی حرفه ای خود دستی هم بر آتش نوشتن داشته اند. پگاه آهنگرانی در کنار کار بازیگری ستون نویس اعتماد، شرق و چلچراغ بوده است. ابوالفضل جلیلی هم به عنوان یادداشت‌نویس و ستون نویس گهگاه فعالیت هایی داشته و بهاره رهنما و رضا کیانیان هم اگر فرصتی پیش بیاید، برای مطبوعات مطلب می نویسند؛ همچنان‌که سروش صحت داستانک هایی را برای صفحه آخر روزنامه اعتماد قلمی می کند که در تاکسی اتفاق می افتد و حاصل مشاهده های خود او در تاکسی و برخورد با مردم است. جالب تر آن‌که بهروز شعیبی کارگردان فیلم دهلیز در سال هایی نه چندان دور در مجله همشهری محله، مسوول گفت و گو با هنرمندان بوده است.

نکته حائز اهمیت در بررسی این کتابچه این است که وزن افراد حاضر در آن به گونه ای است که رسانه ای ها را در سینمای ایران «رو سفید» می کند و این نکته را می‌نمایاند که حاصل حضور این چهره ها در عرصه سینمای حرفه ای، دستاوردی ارزشمند برای سینمای ایران بوده است. کافی است این چهره ها را از سینمای حرفه ای کسر کنیم تا به این واقعیت پی ببریم که «سینمای ایران بدون این آدم ها خیلی چیزها کم دارد»!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها