این دانشنامه در واقع تلفیقی از کتابهای متنی، تصویری، اطلسگونه و اسنادی درباره تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و چگونگی انجام عملیات مختلف در این زمینه است.
در صفحههای 407 و 408 این کتاب درباره واکنش عراقیها پس از پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد از سوی ایران میخوانیم:
«... با پذیرش قطعنامه صدام در عراق سقوط کردنش را جشن گرفت. وفیق السامرایی، از روئسای اطلاعاتی ارتش عراق، در کتاب ویرانی دروازههای شرقی مینویسد «صدام پشت تریبون میدان پیروزی بغداد ایستاد و در حالی که عبای مشکیرنگ تابستانی و لباس سنتی عربی بر تن داشت، در جشنهای بزرگی که در حوالی کاخ ریاست جمهوری آغاز شده بود و در جمع هزاران نفر از مردمی که به همین مناسبت گردهم آمده بودند، با فریبکاری تمام شرکت کرد؛ گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است. گویی که یک میلیون قربانی (کشته و زخمی و معلول) برجای مانده، گویی که یک صد میلیادر دلار بدهی بر جای نمانده و گویی که سیصد و هفت میلیارد دلار ذخایر ارزی که پیش از جنگ در اختیار داشتیم، از بین نرفته است. گویی که پنجاه میلیارد دلار موادی که به صورتهای مختلف وجود داشت و در طول جنگ به هدر رفت، وجود نداشت و گویی که دهها میلیارد دلار، به دنبال متوقف شدن صادرات نفتی ضرر نکردهایم. گویی که کینه ورزیهایی که در اثر مرور زمان از بین رفته بود بار دیگر خود را نمایان نساخته است و انگار که شصت هزار نفر اسیر نشدهاند و جامعه متزلزل نشده است.
گویی نه بیوهای در کشور هست نه یتیمی نه عقبماندگی عمومی. اینها واقعیتهایی است که صدام از آنها به خوبی آگاه است، ولی کسانی که در سالهای آینده تاریخ را ورق خواهند زد، کسانی نخواهند بود که این مرحله را لمس کرده و تلخیهای آن را چشیده باشند. بلکه مردم دیگری خواهند بود که در برابرشان کاغذهایی وجود خواهد داشت که براساس رهنمودهای صدام و در زمان حیات وی به رشته تحریر درآمده و راجع به یک رهبر پیروزمند و افتخاراتش نگاشته شده است.
افراد سادهلوحی که در این میدان حضور به هم رسانیده و برای این رهبر فریاد سر میدادند، اطلاعاتی از آمارهای مربوط به فجایعی که به بار آمده نداشتند. دیوار آهنین دور تا دور آنها را فراگرفته و نمیدانند چگونه از قطار حرکت جهانی عقب ماندهاند. استفاده از آنتنهای ماهوارهای شبکههای تلویزیونی ممنوع است. سفر به خارج در حداقل ممکن خود صورت میگیرد و ارسال پارازیت بر روی بسیاری از شبکههای رادیویی به صورت همیشگی و مستمر ادامه دارد.
برای این مردم مقدر شده نه چیزی ببینند و نه چیزی بشنوند. اتومبیلی که یک عراقی سوار میشود باید هدیهای از سوی صدام باشد.
خانهی آنها نیز هدیه صدام است. حتی لباسهایشان نیز از سوی صدام اهدا میشود. هرچند که مردم سادهلوح اطلاعات کمی داشتند، ولی فریادها و رقصیدنشان [در جشن پایان جنگ] تمایل صمیمانه و انسانی خود را برای توقف خونریزی و نابود شدن تأسیسات حیاتی کشور اعلام داشتند...»
انتشارات سایان «دایرهالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق» را با جلد سخت، در قطع خشتی و 492 صفحه، با شمارگان پنجهزار نسخه به بهای 395 هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما