مهدی محقق گفت: باستانی همیشه به یاد زادگاه خود بود و مجلسی نبود که وی از کرمان سخن نگوید و علاقه وی به زادگاهش چنانکه در آثارش نیز پیداست به یادآورنده دانشمندان و بزرگانی است که آنها نیز سعی میکردند درباره شهر و زادگاه خود کتابی بنویسند.
(7 مهرماه) برگزار کرد.
در ابتدای این مراسم دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به بیان ویژگیهای مرحوم دکتر باستانی و آشنایی خود با وی پرداخت و گفت: مرحوم دکتر باستانی پاریزی، مورخ، استاد، نویسنده و طنزنویسی بود که اطلاعات فراوانی داشت کما اینکه این ویژگی در آثار زیادی که از وی برجای مانده مشهود است.
وی ادامه داد: من مرحوم باستانی را از 55 سال پیش میشناختم، از زمانی که وی مدیر مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود و دفتری در اتاق زیرزمین آن دانشکده داشت و من نخستین مقاله خود را در دو مجلد با عنوان «تاثیر زبان فارسی در زبان عربی» چاپ کردم، از آن زمان بود که ارتباط بنده با مرحوم باستانی زیادتر شد و حتی در سالهایی که من در خارج از کشور (کانادا) بودم مقالههای خود را برای چاپ میفرستادم.
محقق در ادامه سخنانش به خصایص مرحوم باستانی پاریزی اشاره کرد و گفت: باستانی همیشه به یاد زادگاه خود بود و مجلسی نبود که وی از کرمان سخن نگوید و علاقه وی به زادگاهش چنانکه در آثارش نیز پیداست به یادآورنده دانشمندان و بزرگانی است که آنها نیز سعی میکردند درباره شهر و زادگاه خود کتابی بنویسند و این سنتی بود که از قدیم باقی مانده و مرحوم باستانی پاریزی آن را دنبال کرد و او نیز تاریخ کرمان را در چند اثرش به نگارش درآورد و دین بزرگی به همشهریان خود ادا کرد.
وی در ادامه سخنانش به مساله تاریخ و اهمیت آن اشاره کرد و گفت: یکی از قواعد تاریخ را میتوان در این داستان دید، نامهای که یهودیان ادعا میکنند پیغمبر اکرم (ص) برای حضرت علی (ع) دیکته کرده است و در آن نامه تسهیلات زیادی را برای یهودیان خیبر قائل شده بود و بعدا مشخص شد که این نامه جعلی بوده است و این را مورخی به نام خطیب بغدادی تشخیص داد.
وی افزود: این نامه که یهودیان 400 سال از آن استفاده میکردند به سه دلیل خطیب بغدادی تشخیص داد که جعلی است. به این دلیل که دو شاهدی که در آن نامه از آنها اسم برده شده بود از جمله سعدبن معاذ و معاویهبن ابیسفیان در آن نقشی نداشتند، چرا که سعدبن معاذ پنج سال پیش از آن واقعه فوت کرده بود و معاویهبن ابیسفیان در جریان آن نامه هنوز مسلمان نشده بود و همچنین در اشارهای که به جزیه در آن نامه شده واقعیت ندارد چرا که آن نیز هنوز تشریع نشده بود.
در ادامه این مراسم حجتالاسلام سید محمود دعایی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات از آشنایی و آغاز ارتباط خود با باستانیپاریزی و ماجرای سیر بازنشستگی و برخورد او با دو بلندپایه در دو دوره (دوران پهلوی و دوران بعد از انقلاب اسلامی) سخن گفت.
وی گفت: وقتی که بنده در روزنامه اطلاعات منصوب شدم در آنجا سعی کردیم از بزرگان و نامآوران و شخصیتهای مطرح درخواست مقاله کنیم، روزی علی حجتی کرمانی در کتاب جدیدی که باستانیپاریزی در آن مقدمهای نوشته بود به نزد ما آمد تا این مقدمه را در روزنامه منتشر کند تا تبلیغی برای کتابش باشد.
دعایی در ادامه این ماجرا بیان کرد: روز بعد از انتشار این مقدمه مرحوم پاریزی با من تماس گرفت و گلایه کرد که چرا بدون اجازه و اطلاع من این مقدمه را چاپ کرده و از آن زمان بود که برای دلجویی از وی به سراغش رفتم و ارتباط بین من و باستانی آغاز شد.
دعایی در ادامه افزود: زمانی که این ارتباط نزدیکتر شد و ادامه یافت من واسطهای بین باستانیپاریزی و مسئولان وقت شدم تا هرگونه انتقادی که وی از مسئولان داشت، بتواند چون سیلی محکمی بر گوش مسئولان بنوازند تا جایی که فقط روزنامه اطلاعات تنها تریپون دکتر باستانی پاریزی بود.
وی با اشاره به فروتنی، تواضع، دریادل بودن و بیادعا بودن باستانی گفت: وی در مقابل هیچ قدرتی چه در رژیم گذشته و چه پس از آن هیچگاه کرنش نکرد و در پیش از انقلاب وقتی فرح دیبا وی را به عضو هیأت امنای تشکیلات آرشام کرمان منصوب کرد، باستانی از طریق روزنامه اطلاعات درخواستی مبنی بر تکذیب آن کرد و زمانی که روزنامه اطلاعات درخواست وی را نپذیرفت وی در قسمت آگهیها و تبلیغات روزنامه این تکذیبیه را انجام داد تا به گوش مخاطبان برساند.
مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در ادامه سخنانش به ماجرای بازنشستگی مرحوم باستانیپاریزی اشاره کرد و به سه نامهای که وی به مسئولان و ریاست دانشگاه تهران نوشته بود پرداخت و گفت: این نامهها همگی نشان از شکوهها و گلایههای استاد پاریزی به مسئولان دانشگاه بود، در آن نامهها که برخی از جملات آن آمیخته با جملات طنزآمیز نیز بود وی از آنها به شدت انتقاد کرده بود و هیچ ابایی نیز در گفتن آنها نداشت.
گزارش تکمیلی این مراسم بهزودی منتشر میشود.
نظر شما