سه‌شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۵

«رنگاژین» عنوان کتابی است که مجموعه 87 اثر از زیباترین آبرنگ‌های احمد وثوق احمدی را در بردارد و به تازگی منتشر شده است. این پیشکسوت عرصه نقاشی آبرنگ گفت: تاکنون هزار نقاشی کار کرده‌ام اما هنوز نتوانسته‌ام از جاذبه منظره بیرون بیایم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) «رنگاژین» دومین کتابی است که برای آثار احمد وثوق احمدی منتشر می‌شود. کتاب اول را انتشارات نگار در 75 صفحه، در سال 1386 منتشر کرد و کتاب پیشِ رو را انتشارات راد نو اندیش در 120 صفحه (رحلی) به بهای 70 هزار تومان روانه بازار کرده است. 

احمد وثوق احمدی را یکی از سرامدان نقاشی منظره با آبرنگ می‌دانند و این کتاب از معدود مجموعه‌هایی است که مخاطب را با بسیاری آبرنگ‌هایی زیبا و پردازشده از مناظر طبیعت روبرو می‌کند. 

وثوق احمدی از نوجوانی نقاشی را آغاز کرده و تاکنون در نمایشگاه‌های متعدد داخلی و خارجی شرکت داشته است. وی که تحصیلکرده حقوق است پس از پایان تحصیلات به استخدام شرکت نفت درآمد و در کنار این حرفه، نقاشی را ادامه داد. این نقاش اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال 1353 در کانون لیسانسه‌های صنعت نفت ایران-آبادان در شهر آبادان برپا کرد. او یک کتاب شعر نیز با نام «از خانه خزان» دارد. 

 

متن پیشِ رو حاصل گپ و گفتی است که با این نقاش پیشکسوت به بهانه انتشار کتابش داشتیم.
                        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ارتباط نقاشی و کتاب را چطور می‌بینید؟ کتاب‌شدن نقاشی‌های یک هنرمند چقدر برای خود او جالب و مهم است؟
به هر روی دیدن این آثار به صورت یکجا، تمامیت و جمعیت‌خاطری را به نقاش می‌دهد که او می‌تواند ثمره چندین سال کارش را یکجا ورق بزند و تجدید خاطره‌ای از آنها کند. ضمن این‌که برای مخاطبان هم که امکان دیده اصل آثار را نداشته یا ندارند، خلاصه‌ای از فعالیت‌ها و افکار نقاش را در دسترس قرار می‌دهد. 

خود شما برای مواجهه شدن با نقاشی چقدر به کتاب‌ها رجوع می‌کنید؟
من خیلی پیگیری می‌کنم البته اخیرا که امکانات الکترونیکی و سایت‌ها فراهم شده‌اند، رجوع به کتاب کم شده است و سایت‌های مختلف جای آنها را گرفته‌اند. به خصوص در مورد نقاشی که کیفیت تصویر اهمیت زیادی دارد. ولی فکر نمی‌کنم با تمام این اوصاف این سایت‌ها بتوانند جای کتاب نقاشی را پُر کنند. 

این موضوع را با توجه به نقاشی که کیفیت آن غالبا در کتاب‌ها اُفت می‌کند ولی در سایت‌ها کمتر این اتفاق می‌افتد، چگونه می‌بینید؟
خوشبختانه اخیرا صنعت چاپ ایران خیلی ترقی کرده است. سابق بر این سطح کیفی کتاب‌های نقاشی خیلی پایین بود ولی اخیرا ارتقای قابل توجهی در این حوزه را شاهد هستیم. اخیرا کارهایی را می‌بینم که حیرت می‌کنم و در نگاه اول تصور ندارم که در ایران چاپ شده باشند. 

در بین سبک‌ها و تکنینک‌های نقاشی کدامیک با کتاب‌شدن مغایرت‌ بیشتری دارند و در صورت کتاب‌شدن افت بیشتری در جلوه‌گری و حتی معنای خود می‌کنند؟
زیاد به این موضوع فکر نکرده بودم ولی فکر می‌کنم بیش از همه این مغایرت در مجسمه دیده شود. کتاب‌های مجسمه شاید بیشترین مغایرت را با مفهوم مجسمه دارند که اساس آن روی حجم است ولی در مورد نقاشی‌ها فکر نمی‌کنم تفاوت سبک‌ها تاثیر زیادی داشته باشد. 

این موضوع را با توجه به مساله بافت (texture) در نقاشی چگونه می‌بینید؟
این مساله در تکنیک آبرنگ خیلی اهمیت دارد. بافت کاغذ بسیار در جلوه‌گری نقاشی‌ها موثر خواهد بود. به دلیل همین هم است که ده‌ها نوع کاغذ با تِکسچرهای گوناگون در دنیا وجود دارد ولی نقاشان ایران عموما در این زمینه با محدودیت مواجه هستند و همیشه وسایل مورد نیاز خود را به راحتی در دسترس خود ندارند. 

 فکر می‌کنید در این کتاب مقوله «بافت» به خوبی منعکس شد است؟
خیر. آنقدری که نقاشی‌ها نیاز داشتند بافت ‌خوبی برای آنها تهیه نشده است. در دنیا کتاب‌های زیادی از نقاشی‌های آبرنگ تهیه می‌شوند که از کیفیت خیلی بالایی برخوردار هستند و یکی از مهم‌ترین دلایل آن هم استفاده کاغذ‌های مناسب است. من کتاب‌هایی را دیده‌ام که برای کاغذ چاپ، همان کاغذ آبرنگ به کار رفته است هر چند که این کار کتاب را خیلی گران و اشرافی می‌کند و امکان آن برای ناشران ایران وجود ندارد. 

با توجه به این‌که در ایران گالری‌های زیادی برای ارائه کارهای همه نقاشان وجود ندارد. آیا فروش کتاب‌های نقاشی به اندازه‌ای هست که نقاش را به کتاب‌شدن کارهایش راغب کند؟
اگر مقصود شما این است که یک نقاش بتواند با چاپ کتاب‌هایش ارتزاق کند، جواب خیر است. ولی بالاخره به از هیچی است. مثلا در مورد آن کتاب اول خودم که نشر نگاه سال‌‌ها پیش منتشر کرد، مدت‌هاست که نایاب است و حتی یک کتابفروشی به من می‌گفت که خیلی از این دانشجویان برای خرید این کتاب مراجعه می‌کنند. انتشارات نگار هم آنقدر سرش شلوغ است که فرصت بازنشر این کتاب را ندارد. کتاب‌ها فروش متوسطی دارند اما نه آنقدری که بتوانند برای نقاش منافع مالی قابل اطمینانی ایجاد کنند.
 
با توجه به این‌که کتاب اول شما را نشر نگار که یکی از شناخته شده‌ترین ناشران عرصه کتاب‌های نفیس است منتشر کرده بود، چرا برای کتاب دوم به همان نشر رجوع نکردید؟
دلیل واضحی دارد، یکی از شرکاء نشر راد نواندیش، «روزبه وثوق احمدی» پسر من است. 

کتاب‌هایی که از آثار نقاشان دنیا تهیه می‌شوند، غالبا با مقدمه و نقدهایی روی این آثار همراه هستند. برای کتاب شما هم هنرشاسان خوشفکر و با سابقه‌ای از جمله جواد مجابی یادداشت نوشته‌اند اما چرا حجم این نوشته‌ها اندک هستند، در حالی که می‌توانست نقدهای مفصلی بر آثار شما نوشته شود؟
جواد مجابی، امیر محمد قاسمی‌زاده و بهنام کامرانی برای این کتاب به صورتی داوطلبانه یادداشت‌هایی نوشتند که من از آنها متشکرم. اما بیش از این فرصت نداشتم که به تهیه متنی نقادانه درباره آثار چاپ‌شده بیندیشم. یکی از دلایل آن هم بیماری من بود که سبب شد برای چنین کارهایی تمرکز کافی نداشته باشم. از ابتدا هم برنامه اصلی نشر تاکید بر چاپ و انتشار خود آثار بود تا جمع‌آوری یکسری نقدها و یادداشت‌هایی برای آنها.
 
خود شما چقدر نقدهایی را که روی نقاشی‌ها توسط منتقدان ایرانی نوشته می‌شوند  دنبال می‌کنید؟ آیا فقط به دیدن نقاشی‌ها اکتفا می‌کنید؟
واضح است خواندن نقد به مخاطب نقاشی‌ها خیلی دید بهتر و جامع‌تری خواهد داد. گاهی ناقدین عرصه‌هایی را می‌گشایند، ظرایف و لطایفی را مورد توجه قرار می‌دهند که در نگاه اول ممکن است برای بیننده عادی و حتی یک نقاش، مورد توجه نباشند. در نتیجه خیلی بهتر می‌دانم که نمایش آثار در کتاب، توأمان با چاپ نقد و نظرهایی مختلف روی آنها باشد. 

برای یک کتاب نقاشی در قیاس با تابلو، بیننده قبل از هر چیز با موضوع مواجه می‌شود و فرصت تورق سریع نقاشی‌ها را دارد و این موضوع سبب می‌شود تا آن خیرگی‌ که در مقابل نقاشی باید اتفاق بیفتد و عموما می‌افتد، فراموش شود، با وجود این جایگاه کتاب نقاشی را چگونه می‌بینید؟
من به تجربه دیده‌ام کسانی که کتاب‌های نقاشی را تهیه می‌کنند، همان‌هایی هستند که به گالری‌ها نیز به طور مداوم سر می‌زنند و در نتیجه اصل آثار را هم می‌بینند. این طور نیست که تنها مواجهه مخاطبان این کتاب‌ها با نقاشی، از طریق این کتاب‌ها صورت گرفته باشد. بنابراین درست است که اصل آثار، می‌توانند برانگیختگی‌ و جذبه‌ای دیگر داشته باشد اما به هر صورت وجود یک کتاب از آثار بهتر از نبود آن است. به ویژه برای مطالعه نقاشانی که امکان از نزدیک دیدن آثارشان برای ما وجود ندارد. من در مورد آثار «اندرو وایت» یکی از نقاشان درخشان و برجسته عرصه آبرنگ به دیدن کتاب‌های او قناعت کرده‌ام.
 
آیا در این کتاب نقاشی‌هایی وجود دارند که در هیچ نمایشگاهی نمایش داده نشده باشند؟
بله ولی حضور ذهن ندارم که بگویم چند کار بوده است. چون نمایشگاه‌های خیلی زیادی داشته‌ام. 

به طور کلی وضعیت کتاب‌های نقاشی ایران را چطور می‌بینید؟
کتاب‌های زیادی دیده‌ام که با سلیقه نوشته شده‌اند ولی به طور کلی تلاش ناشران بیشتر در انتشار نقاشی ایرانی و مینیاتورها بوده است.
 
آیا انتشار کتاب دیگری از آثار خود را در نظر دارید؟
چاپ این کتاب به هیچ وجه دربرگیرنده آن تعداد کثیر آثار من نبوده است. در این 45 سال کار نقاشی، متجاوز از 1000 تابلو نقاشی کار کرده‌ام که بسیاری از آنها هم فروخته‌شده و در نتیجه دسترس ناشر نبودند تا در کتاب بیایند. 

آثار این کتاب را خودتان انتخاب کرده‌اید؟
خودم هم نقش داشتم اما انتخاب تمامی آنها با من نبوده است. آثار انتخاب شده بیشتر بر اساس ترتیب تاریخ کارشدن‌شان بوده اما در این میان بسیاری آثار هم آورده ‌نشده‌اند. دلیل آن هم فروخته‌شدن برخی از آنها و در دسترس نبودن آنها بوده‌است.
 

شما هیچگاه سراغ نقاشی انتزاعی نرفته‌اید؟
خیر 

چرا؟
من خیلی کوچکتر از آنی هستم که بخواهم نقاشی انتزاعی کار کنم. من دنیا را مجرّد نمی‌بینم و به قول استاد علی‌اکبر صنعتی: چشم‌انداز پشت هر پنجره‌ای یک تابلو است. من به دنیا این‌طور نگاه می‌کنم. هرگز نرفتم که پوست یک درخت را تجزیه کنم و از آن نقشی بیرون بیاورم و آن را نقاشی کنم. 

استادان شما در نقاشی چه هنرمندانی بودند؟
من از دوران دبیرستان که در قزوین بودم، شاگرد استاد احمد کامکاری بودم که هم آبرنگ کار می‌کردند و هم رنگ روغن، بعد از او هم در حضور استاد اشراقی بودم. به تهران که آمدم نزد استاد علی اکبر صنعتی بودم. 

به نظر شما طرح‌جلد کتاب تان شبیه نقاشی‌های سهراب سپهری نشده است؟
چرا. دیگران هم به من این موضوع را گفته‌اند. اما انتخاب این تصویر توسط طراح جلد صورت گرفت و من هیچ دخالتی نکردم. 

چرا بر منظره متمرکز بوده‌اید؟ آیا در کارهای خود پرتره هم دارید؟
من هنوز نتوانسته‌ام از جاذبه منظره بیرون بیایم، واقعا یک کوه مه گرفته به قدری مرا جذب می‌کند که به چیز دیگری نمی‌توانم نگاه کنم. پرتره هم خیلی محدود کار کرده‌ام. 99 درصد کارهای من همین منظره‌ها بوده‌اند.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • bazarazerbaijaan ۰۹:۵۱ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۶
    تیتر خبر رو خوندم ایده جالبی بود اما واقعا امکانش هست؟ مگه اینکه توی فضای مجازی باشه وگرنه کتابی که چاپ بشه چطور میشه نظر منتقدین رو بهش اضافه کرد bazarazerbaijaan

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها