پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۱
تشیع با گفت‌وگو گسترش یافت/ نمایشگاه کتاب فرانکفورت زیر سایه بحران خاورمیانه/ اغلب نويسنده‌هاي ما پخته‌خوارند

امروز پنجشنبه هفدهم مهر 1393 روزنامه های ایران، شرق، فرهیختگان، شهروند، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با دکتر مسعود جعفری، ضیاء موحد و محمدمهدی اردبیلی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز پنجشنبه هفدهم مهر 1393 روزنامه های ایران، شرق، فرهیختگان، شهروند، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کردند.

کتاب در روزنامه ایران

تشیع با گفت‌وگو گسترش یافت
روزنامه ایران در صفحه پنجشنبه بازار کتاب با دکتر مسعود جعفری، مترجم تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام گفت و گو کرده که کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام» را ترجمه کرده و آثاری مانند «سیر رمانتیسم در ایران»، «سیر رمانتیسم در اروپا»، «نامه‌های آل احمد به سیمین دانشور»، ترجمه «طلیعه تجدد در شعر فارسی» و... را در کارنامه خود دارد.
او می گوید: ما چون نگاه اعتقادی به اسلام داریم شاید به آسانی نتوانیم با تاریخ اسلام به‌عنوان یک موضوع تحقیق صرف مواجه شویم. پس اکنون فرصتی است تا با نگاهی از بیرون و فارغ از تعصب به این تاریخ بنگریم. تاریخ به معنای علمی و بی‌طرفانه آن دغدغه مؤلف بوده است. برای محققان ما لازم است که با این نگاه آشنا شوند. بسیاری از مسائل تاریخی ممکن است برای ما مسلمانان بدیهی به نظر آید و نیازی به بحث و بررسی نداشته باشد، اما در نگاهی بیرونی شاید چنین نباشد. فهم این نکته به محققان ما کمک می‌کند تا مسائلی را که گاه بدیهی و بی‌نیاز از بحث و استدلال می‌دانند از نو مورد بحث قرار دهند و به نتایج بهتری برسند. از سوی دیگر، ممکن است دیدگاه مؤلف دچار کاستی‌ها و نارسایی‌هایی باشد که در این صورت محققان ما باید با بحث و استدلال آن را اصلاح کنند. مکتب اسلام و آیین تشیع در دوران اوج تمدن اسلامی با گفت‌وگو و بحث و مناظره با دیگر ادیان و مذاهب رشد و گسترش یافته است نه با نفی و انکار. امروز هم صاحبنظران باید با دیدگاه‌های بحث‌انگیزی که در این‌گونه آثار مطرح است آشنا باشند تا بتوانند با استدلال با آن‌ها مواجه شوند. حتی می‌توان گفت که این‌گونه آثار لازمند تا محققان ما را به فکر و اندیشه وادارند و نگذارند که وضع و حالشان مصداق آن شود که «خود بگویند و خود بخندند» به تعبیر بیهقی همه باید بدانیم که «پهنای کار چیست» و از استغنای کاذب و خود حق‌بینی مطلق دست برداریم.

کتاب در روزنامه شرق

نمایشگاه کتاب «فرانکفورت» زیر سایه بحران خاورمیانه
روزنامه شرق در صفحه هنری گزارشی درباره نمایشگاه کتاب فرانکفورت منتشر کرده که در آن می خوانیم: این نمایشگاه نیز از اتفاقاتی که در خاورمیانه رخ می‌دهد، بی‌تاثیر نمانده است. بحران عراق و سوریه و جلوگیری از افراطی‌گری و آوارگان و مهاجران قرار است میان ۲۵نفر از سرشناس‌ترین نویسندگان جهانی به بحث گذاشته شود. یورگن ‌بوس، رییس نمایشگاه کتاب فرانکفورت که این خبر را اعلام کرده، گفت: «به‌نظر می‌رسد ما در زمان بحران‌زده‌ای به‌سر می‌بریم که درگیری‌های ایدئولوژی، قومی، بلایای طبیعی، تغییرات آب‌وهوایی و فقر اقتصادی باعث شده تا شمار زیادی از افراد مجبور به پناهندگی در کشورهای دیگر شوند.» او با اشاره به کتابی نوشته نویسنده دانمارکی جین تیلور با عنوان «فرانکفورت مخفی» نویسندگان را برای بحث دعوت کرده است. جین تیلر چندین‌سال به‌عنوان مشاور اتحادیه اروپا و سازمان‌ملل در آفریقا و خاورمیانه فعالیت کرده و این کتاب حاصل چندین‌سال کار اوست. او مهم‌ترین راه مقابله با بحران و درگیری‌ها را مبارزه با تعصب می‌داند و معتقد است نویسندگان با توجه به اینکه همیشه با شرایط انسانی کار کردند، می‌توانند رویکرد متفاوتی ارایه دهند.

کتاب در روزنامه فرهیختگان

ادبیات اصل ثابت ندارد
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر با ضیاء موحد درباره «ارتجاع ادبی» در ساختار ادبیات معاصر گفت‌وگو کرده که می گوید: ارتجاع در لغت به معنای بازگشت است و رجعت و در اینجا به معنای پایبند بودن به معیارهای قدیمی و اجازه تغییر ندادن به آنها. مهدی حمیدی‌شیرازی از بعضی از این معیارها به نام «کالبدهای فولادین شعر» نام برده و از آن به عنوان صفت مثبت تلقی کرده است. یعنی فرم‌های قصیده و رباعی و از این دست قالب‌ها، ساختارهای فولادینی هستند که نمی‌توان آنها را تغییر داد. در صورتی که هیچ چیزی وجود ندارد که قابل تغییر نباشد، به خصوص در ادبیات که ما در این زمینه ادعای خلاقیت می‌کنیم و باید از گذشتگان‌مان فراتر برویم چراکه تجربیات ما با آنها فرق می‌کند و برای اینکه تجربیات‌مان را بیان کنیم ناچار هستیم قالب‌ها را وسیع‌تر کنیم. به گفته ویکو، فیلسوف و منتقد فرانسوی: «شعر بی‌وزن محصول جوامع دموکراتیک است»؛ از این واضح‌تر نمی‌توان میان ادبیات و ساختار جامعه پیوند برقرار کرد. بنابراین استنباط من از ارتجاع این است که به خودمان اجازه تغییر ندهیم؛ یعنی اجازه ندهیم تجربیات تازه‌ای داشته باشیم. ما که مستثنا نیستیم. وقتی نیما می‌آید و راه‌های تازه‌ای را باز می‌کند چرا ما از این امکانات استفاده نکنیم، چرا همیشه باید فکر کنیم مصراع‌ها باید مساوی باشند، چرا باید یک ردیف بگیریم و یک قافیه و تا آخر غزل به آن پایبند بمانیم و حرف‌هایی را که می‌خواهیم بزنیم به‌زحمت در آن قالب بگنجانیم؟ آیا این امر باعث نمی‌شود که خلاقیت خود را نابود کنیم؟ من دارم از یک مساله کاملا طبیعی حرف می‌زنم. البته امکانات زبان بی‌نهایت است. من این موضوع را بارها گفته‌ام. کسانی که با غزل موافق هستند می‌توانند همین حرف را بزنند که محکم‌ترین حرف هم هست؛ امکانات غزل بی‌نهایت است زیرا امکانات زبان بی‌نهایت است. اگر در غزل نوآوری اتفاق بیفتد من هم از آن استقبال می‌کنم. مگر از بعضی شعرهای خانم بهبهانی دفاع نکرده‌ام؟ من نگفته‌ام کسی از فردا غزل نگوید، مگر می‌توان چنین حکمی صادر کرد؟ ما در ادبیات هیچ اصل ثابتی نداریم. این موضوع را در کتاب «دیروز و امروز شعر فارسی» در یک مقاله عنوان کرده و از نظریه دیویدسون برای تایید حرف خود بهره برده‌ام.

عشق و ملال
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر یادداشتی درباره مجموعه داستان «بزرگ‌راه» طیبه گوهری منتشر کرده که در آن نوشته شده است: داستان‌های مجموعه «بزرگ‌راه» میان توهم و واقعیت و در دو سطح جریان دارند؛ جریان مرگ و جریان زندگی. توهم مرگ و توهم زندگی. مرد نمکی که هزاران سال پیش مرده، همچنان حیاتی پرشور دارد، زیرا توان عاشق شدن دارد و مرده‌های زیر سطح آب زاینده‌رود زندگی پرتحرک دارند و از آن سو زنده‌های سطح آب و پیرهای خانه‌نشین و معشوقی که سالیان سال است عاشق خود را در فرودگاهی از دست داده، اما همچنان به انتظار می‌ماند و روی میز چوبی فرودگاه گذشت روزها را به‌عنوان چوب‌خط شیار می‌کشد و زنی ناتوان از زاییدن، جسمِ کودکی را که روحش در درون مادر واقعی‌اش جامانده، با خود می‌کشد و آن دیگری، بچه‌ای را که خود نزاییده است به دندان می‌کشد. مردی در بستر مرگ با شور و شعف به عشق کهن بازمی‌گردد و مراسم مرگ خود را به‌گونه‌ای ترتیب می‌دهد تا محبوب بر او بگذرد و گویی به این‌وسیله می‌خواهد جان دوباره‌ای بیابد و عشقی که در دیوانه‌خانه‌ای پا می‌گیرد که خود دنباله عشقی دیوانه‌ و رسوا بوده است و در آغاز قوی و پرخون «چون پلنگ نفس می‌کشد» ولی همان‌جا و در همان دیوانه‌خانه می‌میرد، چون سوسک سم خورده. و این‌ها همه تاکیدی است بر جابه‌جایی مرگ و زندگی و عشق و ملال در این مجموعه.

سرخی گوش پدربزرگ
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر یادداشتی درباره نوشتن برای کودکان به بهانه روز جهانی کودک منتشر کرده که بیان می کند: پدربزرگم می‌گفت: «هرچیزی را نباید جلوی بچه گفت.» سر و ریشش را می‌جنباند و از روی پختگی و تجربه می‌گفت: «اگر بچه‌ای سفیدی دندان کسی را دید، می‌خواهد سرخی پشت گوش او را هم ببیند.» منظورش این بود اگر کودکی خنده و خوش‌و‌بش پدر و مادر و بزرگ‌تری را دید پررو می‌شود گوش او را می‌گیرد، می‌کشد، تا می‌کند و می‌خواهد سرخی پشت او را هم ببیند.
در پایان یادداشت آمده است: هنوز هم یاد نگرفته‌ام که واژه‌های مرگ و اعتیاد و طلاق، یتیمی و گرسنگی و جنگ و بی‌عدالتی و تعصب و خشونت را، که کودکان در گوشه و کنار دنیا آنها را لمس می‌کنند و شب‌ها بد می‌خوابند، چگونه به کار برم که دنیای زیبا و رنگین و خیال‌های خوش آنان را نسوزانم. تا کجا پیش بروم، چقدر، چه اندازه بگویم. بگویم یا نگویم؟ نویسنده‌ها و شاعران چگونه دنیای لطیف کودکان و نوجوانان را تصویر کنند، چگونه؟

مساله هگل، همان مساله امروز ماست
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه با محمدمهدی اردبیلی درباره هگل و پدیدار‌شناسی روح گفت‌وگو کرده که آثار مختلفی در حوزه فلسفه، به‌ویژه فلسفه کانت و هگل منتشر کرده و از آن جمله می‌توان به تالیف کتاب «آگاهی و خودآگاهی در پدیدارشناسی روح»، ترجمه کتاب «خودآگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی»، ترجمه منتخبی از نوشته‌های سیاسی هگل با عنوان «دفترهای سیاست مدرن 1»، ترجمه گزینش و ویرایش «نقادی نقد عقل محض» و ترجمه کتاب «واسازیِ هگل» اشاره کرد.
اردبیلی گفته است: یکی از دلایلی که من شخصا روی هگل متمرکز شده‌ام این است که احساس می‌کنم مساله امروز ما با بخش قابل توجهی از دغدغه‌های هگل هم‌سو بوده است و سخنان و بصیرت‌های هگل می‌تواند دست‌کم بارقه‌ای برای فهم و حل مسائل امروز ما بتاباند. به‌عنوان نمونه، زمانی که هگل زندگی می‌کرد یک نبرد جدی بین روشنگری به مثابه دین‌ستیزی و از طرف دیگر طرفداران دین به مثابه جزم‌اندیشان وجود داشت اما هگل در این میان با نقد هر دوطیف و هر دو برداشت از دین، راه سومی ارائه می‌دهد. هگل فیلسوفِ این راه سوم‌هاست و این همان چیزی است که ما امروز به آن نیاز داریم. می‌توان رویکردها و مثال‌های بیشتری در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ارائه داد و نزدیکی و همخوانی هگل و ما، به‌ویژه مساله هگل و مساله ما را نشان داد.

بازی به سبک داستایفسکی
روزنامه فرهیختگان در صفحه آخر یادداشتی درباره ساخت بازی رمان «جنایت و مکافات» منتشر کرده که در آن گفته شده است: طرفداران ادبیات و سینمای جنایی، شاید دسته‌‌ای از افراد باشند که به حل معادله‌های پیچیده و کشف سرنخ‌های آن علاقه‌مندند. در این میان شاید بتوان رمان «جنایت و مکافات» داستایوفسکی را یکی از آثار کلاسیک و پرطرفدار این ژانر به حساب آورد که تاکنون دستمایه آثار سینمایی بسیاری نیز قرار گرفته است. موفقیت و محبوبیت این کتاب در میان مردم، استودیو frogwares را برآن داشته تا دست به ساخت یک بازی براساس این رمان بزند.
از سوی دیگر ماموریت‌هاى بازى تنوع خوبى دارند و شما را دچار احساس یکنواختى نمی‌کنند. در این بازی شما در هر قسمت با وظایف جدیدى روبه‌رو مى‌شوید که مى‌تواند تجربه راضی‌کننده‌ای برای‌تان باشد. اما در مقابل همه اینها آنچه از پیش‌نمایش‌هاى بازى برداشت مى‌شود این است که گرافیک بازى در مقایسه با سایر عناوین نسل هشتمى چندان چنگى به دل نمى‌زند، اما با توجه به طرح داستانى بازى که بسیار قوى کار شده و همین‌طور قابلیت داشتن پایان‌هاى متفاوت، پیش‌بینى مى‌شود که عنوان crimes and punishments بتواند طیف وسیعى از بازى‌کنندگان را به سمت خود سوق دهد.

کتاب در روزنامه شهروند

ما همه گم شده‌ایم
روزنامه شهروند در صفحه کتاب مطلبی درباره اكرم اماني، نويسنده كتاب مبارزه با ديو اعتياد را منتشر کرده که در آن آمده است: «در زندگي زخم‌ها و دردهايي هست كه مثل خوره روح آدم را مي‌خورد و...» اين ورودي يك داستان ايراني است به نام بوف‌كور. اما همه اين واقعيت‌ها اين نيست. واقعيت مانند كوه يخ، جايي و جايگاهي ديگر نيز دارد. مثل اين‌جا... معلوم نيست دانشمندان در زمان اختراع خود، به چه مي‌انديشند؟ معلوم نيست كه در زمينه دانش‌ها و علوم انساني اختراعات چه دامنه‌اي دارند؟ معلوم نيست كه مبتكران و مخترعان در زمينه علوم‌انساني چگونه مي‌توانند بهترين دستاوردهاي خود را در اختيار ديگران بگذارند اما آن‌چه مسلم است اين‌كه در حوزه علوم‌انساني، اتفاقاتي مي‌تواند بيفتد كه هركدامش مي‌تواند يك حادثه باشد. مانند اين حادثه: ساختن مواد اولیه دارویی مناسب نظیر بوپرینورفین، متادون و ... برای کنترل اعتیاد و پیشگیری از بیماری‌های مسری نظیر ایدز و هپاتیت که معتادان یک جامعه بیشتر در معرض آسیب هستند. بوپرینورفین که ما چند سال است روی آن کار می‌کنیم کاربردهای متنوعی دارد: برای تسکین دردهای مزمن نظیر میگرن، عمل جراحی مانوروماژور اطفال، دردهای سرطانی، ایدز و از همه مهم‌تر در درمان و کنترل معتادان.
دكتر اكرم اماني بر اين عقيده است كه اگر همه ما به جاي غيبت و چشم و هم‌چشمي كمي به فكر مملكت خود بوديم، وضعمان خيلي خوب مي‌شد. زن‌هاي آلماني پس از جنگ جهاني دوم، طلاهاي خود را از خانه‌ها بيرون آورده و به رئيس جمهوریشان گفتند: «بيا و سرزمين ما را بساز» كدام يك از ما چنين كاري مي‌كنيم؟ ما وقتي مي‌خواهيم جنس بخريم اول مي‌پرسيم: «ايراني است يا خارجي؟ اگر خارجي نيست نمي‌خريم! اين چيزهاست كه مرا نگران مي‌كند.
در ۱۶ سالگي كتاب شعري منتشر كردم به نام «شقايق وحشي»، خودم هم در تعجبم در آن سال‌ها که به هيچ وجه فكر نمي‌كردم روزي سرنوشت علمی من با این گیاه عجین شود هميشه روياي نويسندگي و شاعري در ذهنم بود. كاري كه من انجام دادم وظيفه هر مرد و زن محقق ايراني است.
مشكل ما ايراني‌ها اين است كه فرهنگ و توانايي‌هاي غني ايراني را فراموش كرده‌ايم. همه گم شده‌ايم و بايد خودمان را پيدا كنيم.

کتاب در روزنامه مردم سالاری

نوشتن براي کودکان سختي‌هاي خودش را دارد
روزنامه مردم سالاری در صفحه فرهنگی گفت و گوی ایلنا با مصطفي رحماندوست را منتشر کرده که خطر از دست رفتن زبان فارسي در ميان کودکان را متذکر شده است.
رحماندوست گفته: شناخت ويژگي‌ها و دنياي کودکان سخت است و به طبع؛ نوشتن براي کودکان سختي‌هاي خودش را دارد. سختي‌هايي که ديگر آنها را حس نمي‌کنم. به خاطر اينکه ديگر غيرکودکانه نمي‌توانم بنويسم. بچه‌ها ويژگي‌هاي خاص خود را دارند و خيال‌هاي گسترده‌تري از بزرگ‌ترها دارند اما براي بيان خيال‌ها و حس‌ها و عاطفه‌هايشان کلمات کمتري در اختيار دارند. نگاه کودک به هستي نگاه متفاوتي است. درک موقعيت بچه‌ها و نگاه کردن از زاويه ديد بچه‌ها به دنيا کار سختي است. سخت‌تر از آن نوشتن اين برداشت براي خود بچه‌هاست. نمي‌توانم بگويم چقدر سخت است و چه کاري مي‌توان انجام داد. فقط مي‌گويم سخت است. تمرين مي‌خواهد و مهم‌تر از تمرين؛ دوست داشتن بچه‌ها. اگر آدم بچه‌ها را دوست داشته باشد، مي‌تواند به زاويه ديد آن‌ها نزديک شود.
او در ادامه افزود: تا زماني که رسانه ملي بتواند برنامه‌هاي مناسب خواسته‌ها و ايده‌هاي کودکان داشته باشد؛ بي‌شک کودکان بيننده آن خواهند بود، اما زماني که چنين اتفاقي نيفتد و با توجه به اينکه متاسفانه اکثر خانواده‌ها برنامه تربيتي ويژه‌اي نيز ندارند و صرفا براي سرگرم کردن کودکان به روشن کردن تلويزيون اکتفا مي‌کنند، سي دي کارتون‌هاي دوبله شده جايگزين برنامه‌هاي رسانه ملي مي‌شود. زماني که برنامه‌هاي سيما جذابيت ندارند و در کودک کشش ايجاد نمي‌کنند، کودکان جذب اينگونه برنامه‌ها نمي‌شوند و سي دي‌هاي آزاد که اکثرا به زبان‌هاي ديگر است؛ جايگزين مي‌شود که طرفداران بسياري نيز جذب کرده است، و دليل اين کشش و استقبال، جذابيت و ابتکار و نوآوري است که در سي دي‌هاي مذکور وجود دارد. اولين و بزرگترين آفت اين سي دي‌ها هم دوبله بسيار سطح پايين و کوچه‌بازاري آنهاست که زبان فارسي را در ذهن کودک از بين مي‌برد.

کتاب در روزنامه شاپرک

نويسنده رمان هاي عامه پسند
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي و آثار فهيمه رحيمي منتشر کرده که در آن می خوانیم: فهيمه رحيمي 2 بار به خاطر درخواست خوانندگانش اقدام به دنباله نويسي بر رمان هايش كرده است. او هنگامه را به عنوان دنباله زخم خوردگان تقدير نوشت. به گفته رحيمي خوانندگان آن قدر از سرنوشت تراژيك شخصيت هاي زخم خوردگان تقدير افسرده شده بودند كه او برايشان هنگامه را نوشت و در آن شخصيت هاي زخم خوردگان تقدير را عاقبت به خير كرد. همچنين ماندانا به عنوان دنباله پنجره (محبوب ترين رمان رحيمي از نظر خوانندگان) نوشته شده. رحيمي خودش از ميان آثارش، اتوبوس را به بقيه ترجيح مي دهد. به گفتة خودش 23 اثر براي كودكان نوشته كه تا به حال براي چاپ آنها اقدام نكرده است.
او ضمنا از نبود يك جو سالم براي نقد آثار ادبي عامه پسند ناراضي است و از نظرات منتقدين ادبي سر در نمي آورد: به نظر من هر كتابي خوانندة خودش را دارد. من نويسنده اگر عامه نويسم، اين كار را به هيچ وجه حقير نمي دانم.

چرا «هري پاتر» و «ارباب حلقه‌ها» موفق مي‌شوند؟

روزنامه شاپرک در صفحه آخر گفت و گوی ایسنا با مهدي رجبي، نويسنده کودکان را منتشر کرده که بیان می کند: اغلب نويسنده‌هاي ما پخته‌خوارند و نمي‌خواهند به خود هيچ زحمتي بدهند؛ بنابراين مي‌بينيم که اغلب آن‌ها در ورود به حکايت‌ها و قصه‌هاي کهن با پس و پيش کردن بخش‌هاي کوچکي از آن‌ها همان‌ها را به خورد مخاطب امروزي مي‌دهند.
بسياري از ناشران ما راحت‌طلبند و حاضرند دو جين دو جين کتاب‌هاي بازنويسي‌شده را راهي بازار کنند. در واقع اين افراد کاري جز کپي‌پيست کردن انجام نمي‌دهند ولي به سبب تشنگي بازار به دانستن ريشه‌هاي خود منبع درآمد قابل اتکايي را به‌وجود مي‌آورند.
رجبي تأکيد کرد: اين افراد کاري را جز نوشتن مجدد آثار کهن با همان سبک و سياق قبلي انجام نمي‌دهند، در حالي‌که در انگلستان با آن همه اسطوره‌ها و افسانه‌هاي کهن اثري همچون «هري پاتر» شکل مي‌گيرد که با آگاهي از همين اسطوره‌ها و افسانه‌ها توانسته است با اتکا به قدرت تخيل نويسنده خود روايتي نو از اين آثار داشته باشد و همين کار را در «ارباب حلقه‌ها» شاهد هستيم که هر دو از آثار موفق هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط